نقشه شوم داماد برای تصاحب ارثیه هزار میلیاردی

به گزارش مجله خبری نگار/همشهری: ساعت ۹:۴۰ صبح یکشنبه پانزدهم بهمن امسال، مردی با پلیس تماس گرفت و خبر از جنایتی هولناک داد. وی گفت: نامزدم ترانه و مادرش به طرز مشکوکی در خانه‌شان به قتل رسیده‌اند. با حضور تیم جنایی در محل جنایت که آپارتمانی در غرب تهران بود، اجساد مادر حدود ۶۰ ساله و دختر ۳۰ ساله‌اش در حالی پیدا شد که آثار کبودی روی گردن آن‌ها نشان می‌داد که هر دو به‌دلیل خفگی به قتل رسیده‌اند. نامزد ترانه نیز می‌گفت که پیش از اینکه وارد خانه نامزدش شود، ۲ مرد را دیده که ماسک به چهره داشتند و سراسیمه از این خانه خارج شده و فرار کردند.

ردپای یک آشنا

آنچه بررسی محل جنایت نشان می‌داد، قتل از سوی یک آشنا رخ داده بود. بررسی‌های اولیه حاکی از آن بود که پدر خانواده مقتولان فردی بسیار ثروتمند بود که پس از مرگش به خاطر ابتلا به کرونا، بیش از هزار میلیارد تومان اموال منقول و غیرمنقول به ارث گذاشته بود. او ۲ دختر داشت که یکی از آن‌ها چند سال قبل ازدواج کرده بود و دختر کوچکش ترانه بود که در این حادثه به قتل رسیده بود.

واریز میلیاردی

تیم جنایی در شاخه بعدی دریافت که داماد بزرگ خانواده چند وقتی می‌شد که با مادرزنش دچار اختلاف شده بود. کارآگاهان جنایی وی را زیرنظر گرفتند و دریافتند که او به تازگی مبلغ ۴ میلیاردو ۵۰۰ میلیون تومان به‌حساب مردی به نام جلال که صاحب رستورانی در شمال غرب تهران بود واریز کرده است. این ماجرا مشکوک به‌نظر می‌رسید و هرچه تحقیقات ادامه پیدا می‌کرد نقش داماد بزرگ خانواده به نام شایان در این جنایت پررنگ‌تر می‌شد. این مرد دستگیر شد و با توجه به شواهدی که علیه وی به دست آمده بود به طراحی نقشه قتل مادرزن و خواهرزنش اعتراف کرد. او گفت: می‌خواستم با قتل مادرزن و خواهرزنم کاری کنم که ارثیه پدرزنم به همسرم برسد. بعد هم نقشه داشتم با کلاه گذاشتن سر او یا قتل وی، همه این اموال را تصاحب کنم. وی ادامه داد: برای اجرای این نقشه نزد یکی از دوستانم به نام جلال رفتم. او صاحب رستورانی در شمال‌غرب تهران بود. به او گفتم که با ۲ زن دچار اختلاف مالی شده‌ام و از او خواستم تا ۲ آدمکش اجیر کند و جان این ۲ زن را بگیرد. برای این کار حدود ۵/۴ میلیارد تومان به‌حساب جلال واریز کردم و او هم ۲ آدمکش برای اجرای این سناریو اجیر کرد؛ یکی از آن‌ها محسن، کارگر رستوران خودش بود و دومین فرد جوانی به‌نام مهدی بود که در یک جگرکی کار می‌کرد.

آدمکشان اجاره‌ای که سابقه سرقت منزل هم داشتند قبول کردند در ازای دریافت دستمزد ۲ میلیارد تومانی (هرکدام یک‌میلیارد تومان) جان مادر و دختر را بگیرند. این ۲ نفر روز حادثه کلاه به سر و ماسک به‌صورت گذاشتند و به مقابل خانه مادر و دختر رفتند. شایان داماد خانواده که حالا متهم به قتل بود به آن‌ها گفته بود که وانمود کنند که از طرف او برای تعمیر پکیج آمده‌اند تا مقتولان در را به روی آن‌ها باز کنند. سپس آن ۲ نفر وارد خانه مادر و دختر شدند و در فرصتی مناسب جان هردو را گرفتند. با اعترافات شایان، هر دو قاتل به همراه جلال (صاحب رستوران) دستگیر شدند و با اعتراف به جنایت، تحقیقات تکمیلی از آن‌ها ادامه دارد.

پرونده داماد‌های طمعکار

یکی از دلایل قتل‌های خانوادگی، دعوا بر سر ارثیه است. اما این دسته از جنایت‌ها وقتی عجیب و باورنکردنی می‌شوند که پای داماد‌ها به ماجرا باز شود. شاید باورتان نشود، اما برخی از جنایاتی که با انگیزه رسیدن به ارثیه رخ می‌دهند، از سوی داماد‌ها رقم می‌خورند؛ داماد‌هایی که چشم طمع به میراث والدین همسرشان دوخته‌اند و در نهایت بهترین راه برای رسیدن به آن را ارتکاب جنایت می‌بینند. حال آنکه بررسی همه این پرونده‌ها نشان می‌دهد که عاقبت این داماد‌های طمعکار در نهایت چیزی جز دستگیری، محاکمه و قصاص نیست.

جنایت هولناک

یکی از مخوف‌ترین جنایاتی که داماد‌ها با انگیزه رسیدن به ارثیه همسرشان رقم زدند، ۲۶ شهریور امسال اتفاق افتاد. آن روز اجساد زن و شوهر میانسالی در ویلایشان در طالقان پیدا و معلوم شد که هر دوی آن‌ها با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده‌اند. تنها ۶ روز پس از این جنایت بود که قاتل شناسایی شد. او کسی نبود جز داماد خانواده. مرد جوان اعتراف کرد که، چون وضع مالی پدرزنش خیلی خوب بوده، نقشه قتل آن‌ها را کشیده تا ارثیه هنگفت او را تصاحب کند. این مرد اعتراف کرد که برای رسیدن به هدفش، ۷ سال پیش برادرزنش را که پسری جوان بود به قتل رساند تا تنها وارث، همسر خودش باشد. بعد از گذشت ۷ سال از این جنایت، وقتی دید کسی به او مشکوک نشده، مرحله دوم نقشه‌اش یعنی قتل پدر و مادر همسرش را اجرا کرد به این امید که این بار هم کسی به او مشکوک نخواهد شد، اما از آنجا که بار کج هرگز به منزل نمی‌رسد، وی دستگیر شد و علاوه بر قتل پدر و مادر همسرش، به قتل برادرزنش در ۷ سال پیش نیز اعتراف کرد.

ارثیه شوم

«۳ بار قصاص». این مجازات داماد طمعکاری است که در سودای رسیدن به ارثیه خانوادگی همسرش، پدرزن، مادرزن و برادرزن ۶ ساله خود را بی‌رحمانه در تبریز به قتل رساند. این جنایت هولناک ۸ اردیبهشت‌ماه امسال رخ داد و در جریان آن داماد ۴۲ ساله، پس از آنکه با همسرش بر سر ارث و میراث خانوادگی آن‌ها درگیر شد به اعضای خانواده او حمله کرد و مادرزن، پدرزن و برادرزن ۶ ساله‌اش را بی‌رحمانه با ضربات چاقو به قتل رساند. این مرد دی‌ماه امسال در دادگاه کیفری یک آذربایجان شرقی محاکمه و به ۳ بار قصاص محکوم شد.

داماد آتش‌افروز

رسیدن به پول مفت، آنقدر وسوسه‌کننده است که می‌تواند انگیزه اتفاق‌های عجیب و باورنکردنی باشد. مانند آنچه مهرماه امسال در شهرستان خواف در استان خراسان رضوی رخ داد. آن روز مأموران آتش‌نشانی در جریان آتش‌سوزی در خانه‌ای در این شهر قرار گرفتند و راهی آنجا شدند. آتش‌نشانان در داخل خانه با پیکر زنی مسن و پسری جوان روبه‌رو شدند که هر دو را از خانه خارج کردند، اما معلوم شد که زن مسن جان باخته است. این در حالی بود که پسر جوان که بر اثر اصابت ضربات چاقو مجروح شده بود به بیمارستان منتقل شد. در تحقیق از او معلوم شد که دقایقی قبل از آتش‌سوزی، داماد خانواده با انگیزه تصاحب ارثیه خانواده همسرش به خانه آن‌ها رفته و مادرزنش را با ضربات چاقو به قتل رسانده و برادرزنش را نیز مجروح کرده و سپس خانه را به آتش کشیده بود تا سرنخ‌ها را از بین ببرد. با این اطلاعات داماد جنایتکار در کمتر از ۳ ساعت در مخفیگاهش دستگیر شد و به ارتکاب این جنایت اعتراف کرد.

شلیک به داماد قاتل

پرونده داماد‌های جنایتکار گاهی ممکن است پیش از دادگاه و محاکمه شدنشان به اتهام قتل بسته شود. مانند اتفاقی که ۲ سال پیش در شیراز رخ داد. آن روز، دامادی که از مدت‌ها قبل برای تصاحب ارثیه خانوادگی همسرش نقشه کشیده بود، با یک قبضه سلاح کلاشنیکف وارد خانه برادرزنش شد. او برادرزن‌هایش را تنها مانع رسیدن به ارثیه می‌دید و آن روز، درحالی‌که مطمئن بود هر دوی آن‌ها در خانه حضور دارند، وارد آنجا شد و ۲ برادرزنش را به همراه همسر و ۲ فرزند یکی از آن‌ها به ضرب گلوله به قتل رسانده و پا به فرار گذاشت. وقتی خبر این جنایت به پلیس رسید، تحقیقات آغاز و هویت قاتل شناسایی شد. داماد قاتل، اما وقتی پلیس را در تعقیب خود دید، ۲ مرد را گروگان گرفت و مأموران را تهدید کرد که اگر راه فرارش را باز نکنند، گروگان‌ها را می‌کشد. با این حال وی با شلیک دقیق پلیس از پا درآمد و هرگز به آرزویی که داشت نرسید.