به گزارش مجله خبری نگار/ایران-زهرا کشوری: بزرگزاده ساسانی پس از ۳۵ سال در تیرماه سال ۱۴۰۲ به خانه برگشت. پس از آنکه هیأتی ۱۲ نفره از کارشناسان پژوهشگاه میراث فرهنگی و معاونت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور اصالت نقش برجسته بازگشته از بریتانیا را تأیید کردند، از این نقش برجسته صبح دیروز با حضور اصحاب رسانههای کشور رونمایی شد. اصالتسنجیها در لندن این اثر را متعلق به دوره ساسانی میداند. کارشناسان در تهران نیز شک ندارند که این نقش برجسته متعلق به دوره ساسانی است، اما یک فرضیه دیگری هم در بیان آنها شنیده میشود.
برخی کارشناسان ایرانی که در مراسم رونمایی هم حضور داشتند اثر را متعلق به دوره قاجار میدانند، با وجود این ترجیح میدهند گفتگو درباره این اختلاف نظر را به بررسیهای بیشتر موکول کنند. مرتضی ادیبزاده، مدیرکل موزههای کشور این نقش برجسته را متعلق به دوره ساسانی میداند و وارد اختلاف نظر باستانشناسان و کارشناسان نمیشود.
ساسانیها ۱۷۷۹ سال پیش و حدود ۴۳۰ سال در ایران حکومتکردند. همچنان کارشناسان ایرانی و خارجی اعتقاد دارند نقش برجسته در دهه ۶۰ و ۳۵ سال پیش در جایی از استان فارس به امارات قاچاق میشود و از آنجا به لندن میرود. فارس خاستگاه دولت ساسانی است همین هم کفه را به نفع ساسانیها سنگینتر میکند. اما آنها هنوز نمیدانند اثر از کدام نقطه فارس کنده شده است.
یک زمینشناس در حال بررسی نوع سنگ است تا جای دقیق نقش برجستهای را که دیروز صبح با حضور رسانهها و توسط معاون میراث فرهنگی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور و رئیس موزه ملی در خیابان ۳۰ تیر در موزه ملی رونمایی شد مشخص کند. به اعتقاد باستان شناسان آن زمان راحتتر میتوان درباره این اثر که بیش از یک متر ارتفاع دارد، حرف زد.
علی دارابی، معاون میراث فرهنگی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور نقش برجسته ساسانی را سیامین اثری میداند که در دولت سیزدهم به ایران بازگشت. دارابی بر اساس کنوانسیون ۱۹۷۰ میگوید: «ایران به جد پیگیر استرداد اشیای تاریخی است.» او به حضور خود در اجلاس چین بهعنوان نماینده جمهوریاسلامی ایران اشاره میکند و میگوید: «در اجلاس اخیری که در چین برگزار شد پیشنهادی را مبنی بر همکاری کشورهای عضو برای حفاظت و استرداد اشیای تاریخی مطرح کردیم.» به گفته او این اثر، سال ۶۷ در زمان جنگ به کشور امارات، قاچاق شد، در سال ۲۰۱۶ در فرودگاهی در انگلستان ضبط و پس از مرمت همچنین نمایش سه ماهه در انگلستان به ایران برگردانده شد.
فروردین سال گذشته بود که ۲۹ اثر ایرانی از فرانسه به تهران بازگشت. ۲۹ شیء استردادی شامل ظرف سفالی لولهدار متعلق به دوره آهن اول، پیکرکهای سفالی دوره عیلام میانه، ظرفی از جنس قیر طبیعی دوره عیلام میانه، پیکرک سفالی دوره اسلامی، دوات سفالی لعابدار دوره سلجوقی، بشقاب سفالی دوره اشکانی است. قدیمیترین شیء یک قطعه سفال دوره عصر مفرغ است که حدود پنج هزار سال قدمت دارد.
باستانشناسان احتمال میدهند این آثار از شوش، سیلک و... کشف شده باشد. مجموعهای از این اشیا توسط «گلبو» سفیر شارل دوگل در جنگ جهانی دوم از ایران خارج میشود. او مهندس راهسازی بود و مدت زیادی در ایران زندگی میکرد. گلبو یک مجموعه خانگی از آثار ایرانی داشت که کاملاً خصوصی و اختصاصی بوده است. خانواده او، نماینده ژنرال شارل دوگل که به منزله سفیر «فرانسه آزاد» در ایران بوده میخواستند این آثار را به شمال فرانسه انتقال دهند. سیدمحمد طباطبایی، رایزن فرهنگی ایران در فرانسه به صورت اتفاقی با نوادگان سالمند او ارتباط میگیرد و متوجه وجود چنین مجموعهای میشود.
طباطبایی خواستار بازدید از مجموعه میشود. پس از مدتها رایزنی و برگزاری جلسه، او خانواده گلبو را راضی به بازگشت آثار به ایران میکند. آنها راضی میشوند تا بخشی از آثار را که نمیدانند چطور به دست پدربزرگشان رسیده، به موزه لوور فرانسه اهدا کنند و بخش بیشتر را رایگان به ایران بفرستند. دارابی از نمایش این ۲۹ اثر به همراه نقش برجسته در هفته دولت خبر میدهد.
معلوم نیست چند نفر از هیأت ۱۲ نفره نقش برجسته را متعلق به دوره ساسانی میدانند و چند نفر آن را متعلق به دوره قاجاری. هرچند این موضوع هیچ تأثیری در ارزش آن ندارد، اما کارشناسانی که به ساسانی بودن اثر با دیده تردید مینگرند، ترجیح میدهند که بررسیهای بیشتری روی اثر انجام شود. جبرئیل نوکنده رئیس موزه ملی در مراسم رونمایی اثر را ساسانی و از جنس آهک میداند.
مرتضی ادیبزاده، مدیرکل موزهها و اموال منقول تاریخی کشور نیز اصالت تاریخی این اثر را تأیید میکند و میگوید: به احتمال خیلی زیاد این نقشبرجسته از جنوب استان فارس برداشت شده است.
او میگوید: «این نقشبرجسته متعلق به دوره ساسانی است که یکبار در موزه بریتانیا کارشناسی شده و پس از آن، هیأتی متشکل از ۱۲ باستانشناس حوزه ساسانی، اصالت تاریخی آن را تأیید کردند.»
به گفته ادیبزاده و بر اساس کارشناسی اولیه، جنس سنگ این نقشبرجسته از «سنگ آهک» بوده و نشانههای ساسانی در آن قابل مشاهده است. احتمال زیاد میرود که این نقش برجسته از حوزه جنوب فارس باشد. او یادآوری میکند: «البته که پژوهشها همچنان ادامه دارد و امیدواریم محل دقیق برداشت این سنگنگاره را پیدا کنیم.»
ادیبزاده در پاسخ به سؤالی درباره انجام آزمایشهای میانرشتهای و آنالیز این نقشبرجسته، هم میگوید: «پژوهشگاه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی متولی این حوزه است. بر همین اساس، اداره کل موزهها امروز (دوشنبه ۱۹ تیرماه) جلسهای با پژوهشگاه دارد.»
او میگوید: «ما برای انجام آزمایشهای میانرشتهای و آنالیز عنصری، اگر منابع دیتابیس داشته باشیم میتوانیم با برداشت نمونه از پشت این سنگ، این کار را انجام دهیم. ما همچنان در حال پژوهش روی این اثر هستیم، اما تا الان آنچه مشخص شده، این است که به احتمال خیلی زیاد این اثر به جنوب فارس مربوط است، چون اثر شکسته بود و وضعیت بدی داشت، گزارشهای اولیه را درخواست کردهایم که بر آن اساس، نتایج پژوهشها و گزارشها را منتشر میکنیم.»
«علیرضا عسگری چاوردی»، مدیر میراث جهانی منظر باستانشناسی ساسانی فارس در ساسانی بودن اثر شکی ندارد. او جزئیتر وارد ماجرا میشود و احتمال میدهد اثر متعلق به قرن سوم میلادی باشد. عسگری چاوردی به حرکت دست نقش برجسته اشاره میکند و آن را بسیار مهم میداند و میگوید: «در صحنههای مذهبی آثار ساسانی شاهد حرکت دست هستیم، پس احتمال دارد این نقش برجسته یک شخصیت مهم اجتماعی و مذهبی باشد.» او برای نمونه به حرکت دست روحانی بزرگ ساسانی در نقش رستم و حرکت دست در نقش رجب اشاره میکند.
این باستانشناس احتمال دیگری هم میدهد که نقش برجسته دارد به کسی یا جایی اشاره میکند. به اعتقاد عسگری چاوردی اگر باستانشناسان بتوانند منشأ اثر را پیدا کنند احتمالاً به نقوش دیگری هم میرسند.
عسگری چاوردی میگوید: «از قرن چهارم به بعد ما دیگر هنر ساسانی را به این شکل نداریم؛ بنابراین قرن سوم میلادی در آغاز حکومت ساسانی، قابلیت تاریخگذاری برای این نقش را دارد.»، اما چرا از نظر این کارشناس، باید منشأ این اثر را در فارس پیدا کرد؟
این کارشناس، فارس را خاستگاه ساسانیها میداند و میگوید: «۳۰ نقش برجسته از ۳۸ نقش برجسته ساسانی در فارس قرار دارند.» او علاوه بر این که فارس را خاستگاه سلسله ساسانی میداند بهوجود مراکز مذهبی ساسانیان بین فیروزآباد، کازرون، بیشابور و منظرباستانشناسی ساسانی فارس که ثبت جهانی شده است اشاره میکند و میگوید: «احتمالاً این نقش برجسته هم جایی در منظر باستانشناسی ساسانی یعنی در حوزه کازرون، فرشبند و فیروز قرار میگیرد؛ در بخش مرکزی فارس.»
او به گردنبند نقش برجسته اشاره میکند و باز هم آن را نشانهای بر شخصیت مذهبی و اجتماعی نقش برمیشمارد و میگوید: «این نقش احتمالاً متعلق به یک بزرگزاده (نجیبزاده) است نه سرباز. گردنبند کارکرد مذهبی دارد.»
این باستانشناس حرکت ثابت پاهای نقش برجسته را هم مشابه هنر پایان اشکانی و آغاز ساسانی میداند و میگوید: «این حرکت را از نظر جبههنمایی در نقش برجسته اردشیر یکم در همان قرن سوم میلادی در فارس داریم.»
او ابعاد این نقش را بینظیر میداند و میگوید: «در تمام نقشهای ساسانی، ابعاد واقعی است و این تنها نقشی است که در ابعاد غیرطبیعی است و کوچکتر از اندازههای واقعی ساخته شده است.» البته تفاوت ابعادی این نقش با سایر نقش برجستههای ساسانی یکی از دلایلی است که باعث شده برخی باستانشناسان به ساسانی بودن اثر با دیده تردید بنگرند.