به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: «امنیت غذایی» در کنار موضوعاتی همچون امنیت مرزها، امنیت اقتصادی و فرهنگی دارای اهمیت و برای تمامی ممالک در شمار مسائل راهبردی است. کارشناسان این امر، امنیت غذایی را همسو با امنیت ملی تعریف میکنند: «امنیت غذایی با ابعاد اقتصادی و منابع انسانی امنیت ملی رابطه مستقیم و با ابعاد سیاسی – اجتماعی، دفاعی – نظامی و فرهنگی – علمی و فناوری آن رابطه غیرمستقیم دارد. عرضه باثبات مواد غذایی نقش اساسی در امنیت غذایی جامعه دارد و در نهایت میتواند پایداری و استمرار امنیت غذایی را تضمین کند.»
اغلب نهادها و مقالات علمی پژوهشی، امنیت غذایی را این گونه تعریف کرده اند: «دسترسی فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی همه مردم در تمام زمانها به موادغذایی کافی و سالم بهطوریکه نیازهای غذایی و ترجیحات غذایی آنها برای یک زندگی سالم و فعال برآورده شود.» اقتصادسبز آنلاین، این تعریف را از سازمان ملل دانسته است.
به هر روی، در یک نگاه کلی، امنیت غذایی هرآن چه را که مرتبط با تامین غذا باشد و در پی آن «سلامت» را در پی داشته باشد، شامل میشود. ما در این گزارش، دو بخش تولید محصولات کشاورزی و سبد غذایی ایرانیان را بررسی میکنیم.
امنیت غذایی، همواره در سه دهه اخیر، از جمله موضوعات مورد تاکید رهبر انقلاب بوده است. ایشان به طور مشخص در نخستین سخنرانی ۱۴۰۱ در این باره گفتند: «مسئله کشاورزی و دامداری بسیار مهم است و کشور باید در محصولات پایه غذایی همچون گندم، جو، ذرّت، خوراک دام و دانههای روغنی به امنیت کامل و خودکفایی لازم دست پیدا کند... وقتی که در باب کشاورزی توانستیم این پیشرفتها را به وجود بیاوریم و تحول جدی ایجاد بکنیم این موجب میشود که اولاً امنیت غذایی کشور حاصل بشود و به دست بیاید. یعنی کشور از لحاظ مسائل غذایی هیچوقت دچار مشکل نشود، هیچ نگرانیای وجود نداشته باشد.» ایشان همچنین در بخش ضرورت خودکفایی غذایی در فروردین ماه مجدد به این موضوع اشاره کردند: «یکی از وابستهترین بخشهای ما به واردات و به خارج، بخش کشاورزی ماست. در حالی که بخش کشاورزی به امنیّت غذایی ما ارتباط پیدا میکند؛ [این]مسئله مهمّی است.»
به طور قطع، بخش اصلی، راهبردی و پایه مسئله امنیت غذایی و خودکفایی آن، موضوع کشاورزی است. حالا اگرچه ما اقلیم چهارفصل را تجربه میکنیم، اما امروز مسئله «آب»، ایران را در شمار کشورهای در جغرافیای بحران خشکی و کم آبی قرار داده است. در این میان، قصور و کم کاریهای گسترده در زمینه آبخیزداری و آبخوان داری در چند دهه گذشته و حرکت لاک پشتی به سمت وسوی کشاورزی مدرن و بهره وری بهینه از منابع، امروز وضعیت ما را پیچیده و بحرانیتر کرده است. در این باره به طور مشخص در میان کارشناسان حوزه آب و محیط زیست درباره تداوم فعالیتهای گسترده کشاورزی در کشور اختلاف نظر وجود دارد. برخی در دیدگاههای سخت گیرانه شان معتقدند، به دلیل کم آبیها و تبعات تغییر اقلیم، بهتر است که کشاورزی به ویژه روشهای سنتی حذف شود.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی امسال در پژوهشی با عنوان «وضعیت غذا و کشاورزی در ۲۰۲۰؛ غلبه بر چالشهای آب در کشاورزی سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد» چالشهای کشاورزی و آب را بررسی کرد. این مرکز در نتیجه بررسی هایش نوشت:
«مقدار سالیانه آب شیرین در دسترس برای هر نفر طی دو دهه اخیر در جهان بیش از ۲۰ درصد کاهش یافته است. این مسئله به ویژه در شمال آفریقا و غرب آسیا، جدی است و در برخی از این نقاط به ۳۰ درصد میرسد.» با این وصف، همه ما ساکنان این منطقه خود باید حدیث مفصل بخوانیم؛ بماند که برخی مسائل همچون کم بارشیها را خودمان نیز با پوست و گوشتمان در سالهای اخیر لمس کرده ایم.
این پژوهش، راهکارهایی را پیش روی این چالش قرار داده و نوشته است: «مدیریت آب کشاورزی فراتر از سطح مزرعه است و نیاز به رویکردهای نوآورانه دارد.» در کنار تمامی ابزارها و فناوریهای جدید در آبیاریها و موضوعاتی همچون آبخیزداری و آبخوان داری، این پژوهش به چند راهبرد که امروز در جهان به طور جدی مورد توجه قرار گرفته است، اشاره دارد.
۱- نوآوری در کاربرد منابع آب نامتعارف (مانند فاضلاب تصفیه شده و آب شیرین شده) در برخی کشورها و مناطق در حال شتاب گرفتن است. پیش بینی میشود که در آینده تولید فاضلاب و پساب به میزان قابل توجهی افزایش یابد. هرچند اعداد قطعی در دسترس نیستند، اما تخمین زده شده که ۱۰ درصد از مناطق فاریاب جهان، فاضلاب تصفیه نشده یا نیمه تصفیه شده دریافت میکنند. چنانچه فاضلاب با توجه به نیازهای مصرف کنندگان نهایی تصفیه شود، یک گزینه واقعبینانه از منابع آب است. با این حال، امکان استفاده مجدد از آب در بخش کشاورزی به شرایط محلی بستگی خواهد داشت.
۲- نمک زدایی گزینه جذاب دیگری برای افزایش تأمین آب است. در سطح جهان، حدود ۱۶ هزار دستگاه آب شیرین کن وجود دارد که حدود ۱۰۰ میلیون مترمکعب در روز، آب شیرین تولید میکنند... چندین کشور مانند استرالیا، چین، مکزیک، مراکش و اسپانیا هماکنون با سودآوری از آب شیرین کن برای کشاورزی استفاده میکنند.
۳- بازار آب و قیمت گذاری آب میتواند استفاده کارآمد را از آب تضمین کند، اما اجرای عادلانه آن چالش برانگیز است.
۴- حسابداری و حسابرسی آب و شفافیت در تصدیگری آب از جمله عناصر اصلی و سازنده در مدیریت آب است.
۵- عدم تمرکز بر موضوعات حکمرانی در مناطق دیم منجر به از دست رفتن فرصتها میشود.
۶- تقویت انسجام سیاسی در بخشهای مختلف و ازجمله در کشاورزی یک امر ضروری است. مرکز پژوهشها در این گزارش، هر یک از این بخشها را به طور مشروح و با مروری بر تجربههای جهانی بررسی کرده است.
موضوع «سبد غذایی» در زنجیره تولید و سپس مصرف آن جای میگیرد. یعنی اگر در ساختار یک جامعه، امنیت غذایی، همراه با توسعه و رونق اقتصادی ایجاد شده باشد، به طور قطع، سبد غذایی شهروندان نیز در سطوح استاندارد قرار میگیرد. دراین باره با تاسف باید بیان کرد که ما در این زنجیره دچار کاستیهای اساسی هستیم. یک نمونه آن، میزان حقوق و دستمزد است که کارشناسان بر اساس آن وضعیت سبد غذایی را بررسی میکنند. دنیای اقتصاد، ۱۸ اسفند بر اساس گزارش مرکز آمار ایران نوشت: «محاسبه سبد خوراکی، نشان میدهد که در بهمن ماه ۱۴۰۱، سبد غذایی خانوارهای کارگری۳/۳نفره، ۶ میلیون و ۵۳۲ هزار تومان است و این در حالی است که حداقل دستمزد بهمن ماه کارگران به اضافه تمام ملحقات برای یک خانواده کارگری با یک یا دو فرزند، فقط دویست یا سیصد هزار تومان بیشتر از سبد خوراکیهای خانوار است؛ به عبارت سادهتر، کل حداقل دستمزد ماهانه پایِ خوراکیها میرود؛ آنهم خوراکیهای ساده و حداقلی.» این وضعیت یعنی، یک خانوار کارگری اگر تمام حقوق خود را برای سبد غذاییاش اختصاص دهد، میتواند حداقلها را دارا باشد؛ اما آیا میتوان تمام حقوق را فقط به غذا اختصاص داد؟
با دکتر «حسین دهقانی سانیج»، رئیس موسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی که زیر نظر وزارت جهاد کشاورزی فعالیت میکند، همکلام میشوم. دکتر دهقانی که در این حوزهها به صورت تخصصی قدم زده است، توصیفات و آمار نگرانکنندهای برایمان دارد. او میگوید: امنیت غذایی در نگاه ما، اولا در دسترس بودن غذا و بعدی هم امکان تهیه آن است. به نظر میرسد، ما در هر دوی این موارد در کشور دچار مشکلاتی هستیم. به علت محدودیت منابع آب و کم بارشیها هم در بخش پروتئین و هم در بخش انرژی تا حدودی واردکنندهایم و به نوعی میتوان گفت که خودکفا نیستیم.
بخش دیگر، قیمت مواد غذایی است که به دلیل قیمتهای بعضا نامتعارفی که دارد، مردم آن طور که باید نمیتوانند از آن بهرهمند شوند. یعنی وقتی در بازار موجود هم باشد، اما به دلیل گران بودن نتوان آن را تهیه کرد، عملا به این معناست که بخشی از جامعه امنیت غذایی ندارد.
دکتر دهقانی در این بخش از نکاتش به آماری اشاره میکند: آماری بر اساس شاخصهای توسعه پایدار مربوط به سال ۲۰۱۹ نشان میداد که حدود ۷ تا ۸ درصد جمعیت ما در شرایط نامطلوب و حدود ۴۵ درصد نیز در شرایط متوسط امنیت غذایی قرار دارند. این آمار یعنی حدود نیمی از جمعیت کشور در شرایط مطلوب امنیت غذایی قرار ندارند که همانطور که اشاره شد، وابستگی و قیمت مواد غذایی، دو دلیل عمده این آسیب به شمار میآید.