به گزارش مجله خبری نگار، بیشتر مادران شاغل حتی شده برای چند دقیقه در روز احساس گناه را تجربه میکنند. احساس مادر ناکافی بودن درست زمانی به سراغ آنها میآید که فکر میکنند در ایفای نقش اصلی خود کوتاهی کرده اند. به جای این که اوقات خود را صرف نگهداری و تربیت کودکان شان کنند در محل کار حاضر میشوند و لحظاتی تکرار نشدنی ازروند بزرگ شدن فرزندان شان را از دست میدهند. این احساس از نوعی عذاب وجدان شروع میشود و اگر با اضطراب همراه شود زمینه ساز احساسات خود کم بینی، گناهکار بودن، به اندازه کافی خوب نبودن، افکار وسواسی تکرار شونده و عدم اعتماد به نفس میشوند. دکتر عاطفه بهبهانی روانشناس و مشاور خانواده میگوید با بکار بستن راهکارهایی میتوان این احساس را از مادران شاغل دور کرد.
پیش از هر چیز باید کمی بیشتر در باره عذاب وجدان بدانیم. دکتر بهبهانی در این باره میگوید ریشه یابی این احساس میتواند در درمان آن موثر باشد: «احساس گناه در شرایطی که انسان عالم به کار ناشایست خود است امری فطری تلقی میشود. این احساس به خودی خود بد نیست و در بسیاری از موارد میتواند به عنوان مانع و سدی در برابر انجام کار غلط، نقش پر رنگی داشته باشد. این احساس زمانی دردسر ساز میشود که کاذب و پیش رونده باشد. یعنی میزان آن به حدی در زندگی روزمره و افکار ما بسط و گسترش پیدا کند که زندگی روزمره و انجام امور معمولی ما را دچار اختلال کند.»
داشتن احساس عذاب وجدان بیش از آن که یک محرک درونی داشته باشد زاییده شرایط بیرونی و مراودات اجتماعی مادران است. این متخصص روانشناسی بالینی در این باره میگوید: «مادران شاغل مجبور به ترک فرزندان شان در ساعاتی از روز هستند. این درحالی است که مادران خانه دار بی وقفه میتوانند در کنار کودکان شان باشند. جامعه مادران را به عنوان نقش اول تربیت و نگهداری از کودکان به رسمیت میشناسد و همین امر باعث میشود که زنان شاغل از طرف جامعه به عنوان مادری ناکافی معرفی شوند. مادری که ساعات زیادی از روز را بدون کودکش و در محل کار سپری میکند در نگاه بسیاری از افراد نمیتواند این نقش را به طور کامل ایفا کند. این درحالی است که این نگاه لزوما نمیتواند درست و بدون نقص باشد. بسیاری از مادران نیز هستند که ساعات بیشتری را کنار فرزند خود سپری میکنند، اما ممکن است به طور غیر عمد در انجام بسیاری از وظایف کوتاهی داشته باشند.»
این یکی از ویژگیهایی است که برخی از افراد با نگاهی سطحی به مادران شاغل نسبت میدهند. دکتر بهبهانی با اشاره به این که جامعه باید نگاهی ارزشمند به زنان شاغل داشته باشد ادامه میدهد: «زنان شاغل نه تنها خودخواه نیستند بلکه تلاش بیشتری برای معیشت و آرامش خانواده انجام میدهند. آنها همراه با همسران شان نقش زیادی در تامین نیازهای مالی خانواده دارند و در شرایط فعلی اقتصاد خانواده این امر ارزشمندی است. شاغل بودن زنان زمانی نامناسب است که فرد با وجود فشار کار بیرون از خانه نتواند به وظایف مادری برسد. منشاء اثر بودن در خانواده در این شرایط اهمیت زیادی دارد. یعنی مادری که در ساعات محدود تری فرزندش را همراهی میکند بتواند حداکثر بهره را از آن ببرد. در واقع مدت زمان بودن با کودکان مهم نیست. مادری میتواند تمام طول روز همراه کودکش باشد، اما اوقات خود را صرف بودن در فضای مجازی یا کارهایی کند که نتواند با کودکش وقت بگذارند.»
اضطراب و احساس گناه زمینه ساز بیماری افسردگی در دراز مدت هستند. این مشاور امور خانواده با اشاره به این بیماری شایع در بین زنان میگوید دور کردن احساسات منفی نخستین گام برای مبارزه با احساس گناه، اضطراب و در نتیجه بیماری افسردگی است: «نخستین راهکار برای دور کردن افکار منفی و اضطراب آور تهیه فهرستی از اهداف مثبت است. ما در اولین گام از زنانی که به دلیل دوری از فرزندان شان احساس گناه دارند میخواهیم فهرستی از اهدافی که به دلیل آنها مشاغل بیرون از خانه را دنبال میکنند را تهیه کنند. جالب است بدانید که بیشتر این اهداف به نوعی با رفاه و تامین آینده بهتر برای فرزندان شان گره خورده است. برخی از آنها به این موضوع اشاره میکنند که اگر در خانه بمانند و کار مورد علاقه شان را دنبال نکنند یا درآمدی نداشته باشند تبدیل به مادری بد خلق و بی حوصله میشوند که برای همراهی با کودکش هیچ وقت حوصله ندارد.» دکتر بهبهانی میگوید در طی این مصاحبهها با مادران شاغل چند راهکار عملی برای ترک احساس گناه یا مادر ناکافی بودن به دست آمده است که به کار گرفتن آنها میتواند تا حدود زیادی سلامت روان را به این دسته از زنان بازگرداند.
در نخستین گام باید با خود صادق باشید. این مشاور امور خانواده میگوید گاهی به اندازهای در کارهای روزمره مان غرق میشویم که بعد از مدتی اهداف مان از کاری که انجام میدهیم را فراموش میکنیم و به افکار منفی اجازه بسط گسترش در ذهن مان را میدهیم: «برای مادران شاغل لازم است که فهرستی از اهداف شغلی شان را تهیه کنند. در این فهرست دلایل کار کردن در بیرون از منزل را یادداشت کنید. به طور حتم خواهید دید که در این اهداف آرامش فرزندان تان نقش پر رنگی را ایفا میکنند و همین به شما آرامش دوباره میبخشد.»
اگر برای برههای کار خود را از دست بدهید چه رفتاری با کودکان تان دارید؟ این سوالی است که به عقیده دکتر بهبهانی زنان شاغل باید به آن پاسخ بدهند: «بدون شک زنان برای رسیدن به شغلی مناسب در جامعه باید مدتها و سالها برای آن تلاش کرده یا تحصیلات مربوط به آن را کسب کرده باشند. به همین دلیل بیشتر زنان وقتی از تواناییهای خود در کسب درآمد و جایگاه اجتماعی معین آگاهی پیدا میکنند بین آنها و شغل شان دلبستگی ایجاد میشود. ما از مادرانی که گاهی دچار عذاب وجدان میشوند میخواهیم برای دقایقی خود را در شرایطی تصور کنند که این شغل را برای همیشه از دست داده اند؛ و سوال بعدی اینجاست که در این شرایط چه رفتاری با کودکان شان دارند؟ آیا مادری شاد و پر انرژی هستند؟ با کودک شان وقت میگذرانند؟ آیا احساس سرخوردگی و شکست و ناکامی از آنها انسانی بی حوصله و غیر اجتماعی نمیسازد؟» این روانشناس بالینی میگوید بیشتر زنان شاغل در صورت استعفا کردن و ماندن در خانه احساس سرخوردگی و نوعی شکست را تجربه میکنند. هر انسانی حق دارد از تواناییها و علایق خود برای پیشرفت شخصی و خانوادگی اش استفاده کند. این همان تفکری است که باید جایگزین عذاب وجدان در مادران شاغل شود.»
مقایسه کردن مادران شاغل خانه دار یا توسط خود آنها انجام میشود یا دیگران مدام به آن اشاره میکنند. یکی از اصلیترین راهکارها برای ترک احساس عذاب وجدان در مادران شاغل این است که دست از مقایسه کردن خود با دیگران بر دارند. دکتر بهبهانی در این باره میگوید: «باید این را بپذیریم که میان شغل و وظیفه مادری توازن ایجاد کنیم. در این مسیر نباید به تجربههای دیگران متکی باشیم. هر کسی در زندگی شخصی خود با مسائلی خاص رو به رو است و در این زمینه نمیتوانیم برای همه یک نسخه بپیچیم. مادران شاغل پیش از هر چیز باید تلاش کنند در محیط خانه هم آرام، شاد و با حوصله باشند. باید مدیریت روابط خانه را به دست بگیرند و با هماهنگی کامل آن را کنترل کنند. مقایسه کردن خود با دیگران یعنی دروازه ذهن را به روی افکار منفی باز کردن. دست از این کار بردارید و تمام توجه تان را به مسائل خود، همسر و کودکان تان بدهید.»
کمال گرایی ویژگی است که بیش از آن که موجب پیشرفت باشد، سد و مانعی در مسیر موفقیت واقعی است. رفتار و افکار وسواسی نتیجه همین نوع تفکر هستند. دکتر بهبهانی میگوید انتقادهای نادرست از مادران شاغل بسیاری از آنها را به سمت کمال گرایی سوق میدهد: «کمال گرایی برخلاف نامی که دارد مانند یک ترمز سنگین در مسیر رسیدن به هدف عمل میکند. کمال گراها مدام احساس ناکامی و شکست میکنند و در نهایت از اهدافی که دارند دست میکشند چرا که فکر میکنند به اندازه کافی خوب نیستند و نتیجه کارشان همواره ناقص و ناکارامد است. احساسی که در صورت درمان نشدن احساس گناه کاذب به سراغ مادران شاغل نیز میآید.»
دکتر بهبهانی میگوید که برای درمان عملی این تفکر مخرب باید نقصها را بپذیریم و در تلاش برای کاستن آنها باشیم: «طبیعی است که وقتی مادری در بیرون از منزل نیز شغلی دارد به طور همزمان نتواند وظایف خود را تمام و کمال انجام دهد. حتما در این میان ممکن است نقصها و کاستیهایی وجود داشته باشد. این دسته از زنان باید توجه داشته باشند که زنان خانه دار نیز این نقصها را در انجام وظایف خود دارند و این تنها مختص به آنها نیست. بچهها در محیط خانه بیش از هر چیز به مادری شاد نیاز دارند که همراه آنها بازی کند و در یادگیریها همراه آنها باشد. پس به جای حرص زدن برای کمال گرا بودن بهتر است خونسرد باشیم. دست از غرولند کردن برداریم. خود را با دیگران مقایسه نکنیم و ببنیم کودکان مان چه انتظاری از ما دارند و با تمرکز و بی توجه به حرف دیگران خود را وقف همراهی با آنها کنیم.»