به گزارش مجله خبری نگار/ایران ورزشی: در هفته دوازدهم لیگ برتر فوتبال کشور طی روزهای دوشنبه و سهشنبه ۱۸ گل در ۸ بازی در دروازهها رویید تا معدل گل جالب ۲۵/۲ گل برای هر مسابقه بهدست آید. پرگلترین مسابقه در مسجدسلیمان شکل گرفت. آنجا که پنج گل رد و بدل شد و نفت مسجدسلیمان بهرغم بهرهگیری از مزایای میزبانی ۴-۱ به فولاد خوزستان باخت. دربی تهران هم برخلاف تصورات موجود و در تضاد با عادات تقریباً همیشگیاش پرگل از آب درآمد و ۲-۲ مساوی شد.
فقط یک بازی بود که گلی نداشت و این را در انزلی طی تساوی صفر – صفر سپاهان با ملوان به چشم دیدیم. برد ۲-۰ مس رفسنجان مقابل مس کرمان روحیات تهاجمی تیم رفسنجانی را در یکی از دربیهای سهگانه استان کرمان آشکارتر ساخت و صنعت نفت نیز با همین نتیجه در زمین نساجی قائمشهر برنده شد تا حمید مطهری سرمربی تیم مازندرانی بهرغم بهکارگیری کلماتی غیر تند از شاگردانش بهشدت انتقاد کند و این عبارت را به صراحت بگوید که بابت این نمایش ضعیف واقعاً خجالت کشیده است.
احساسهای دیگری هم پس از برگزاری مسابقات هفته دوازدهم لیگ بیست و دوم نزد مربیان و ناظران بهوجود آمده است. بعد از ۵۰ روز تعطیلی لیگ که در ارتباط با برگزاری جام جهانی قطر و شرکت تیم ملی ایران در این آوردگاه مهم بود، بدیهی است که هیچیک از تیمها در سطحی ایدهآل ظاهر نشوند و از ارائه بهترین نمایشی که در توانشان هست و پتانسیل آن را دارند، باز بمانند و انجام چنین کاری و رسیدن به چنان سطحی به گذشت سه چهار هفته دیگر از این مسابقات نیاز دارد.
طی تعطیلی طولانی لیگ اگر چه تیمها تمرین کردند و سه چهار تای آنها حتی به اردوهای خارج از کشور هم رفتند، اما صدها جلسه تمرین و ۱۰ بازی دوستانه اثرگذاری یک مسابقه رسمی و جدی و پرتکاپو را در روند پیشرفت تیمها ندارد و بازیهای تدارکاتی هرگز تمامی ضعفها و نیازها را افشا نمیکند. این مورد و هر چیز ضروری دیگری که مرتبط با تیمهای لیگ است، با استمرار در برگزاری مسابقات لیگ شکل میگیرد و فقط از این طریق است که تیمها به نقطهای از کارایی میرسند که به آن چشم دارند و در پتانسیل و توانشان هست.
با این اوصاف اگر تصور شود که، چون فولاد چهار گل به نفت مسجدسلیمان زده، تحولی عظیم در این تیم اهوازی نسبت به ۱۱ هفته قبلی شکل گرفته باور اشتباهی است، زیرا تیم رضا مهاجری از هفته ششم به بعد به هیچ حریفی نه نگفته است و کمتر از سه و چهار گل نخورده و باختهای ۱ - ۵ را هم تجربه کرده و استاد در بیرون آوردن سایر تیمها از بحران است. حتی شروع موفقیتآمیز سرمربیان خارجی جدید صنعتنفت (ادسون تاوارس برزیلی) و تراکتور (پاکو خمز اسپانیایی) به این معنا نیست که وضعیت این تیمها در یک چشم به هم زدن «گل و بلبل» شده و هرچه مشکل فنی و ایرادات ساختاری داشتهاند، رفع و رجوع گشته است.
واقعیت وجودی و میزان کارایی این میهمانان خارجی تازه لیگ برتر، سه چهار هفته دیگر و زمانی که حداقل در شش هفت بازی رسمی لب خط ایستاده باشند، مشخص خواهد شد، چنانچه برای شناسایی ماهیت کاری واقعی ژوزه مورایس سرمربی پرتغالی امسال سپاهان حتی ۱۳ مسابقه هم کفایت نکرده و هنوز میزان «ندانسته»ها در مورد او زیاد است و او و تیمش آن قدر بالا و پایین در کار خود داشتهاند که آدمی شک میکند آیا واقعاً شش ماه تمام کنار یکدیگر کار کردهاند و یا این وقت را به تماشای سریالهای متعدد تلویزیونی اختصاص دادهاند!
اکتفای ذوبآهن به همان نمایشهای همیشگی که اجرای بازیهای محکم و در بردارنده کمترین ریسک و گلزنی در ضد حملات است و رویکرد دوباره پیکان به همین روش (که البته در برابر تراکتور نتیجه نداد و منجر به شکست ۰ – ۱ تیم مجتبی حسینی شد) این واقعیت تلخ را نشان داد که مهدی تارتار سرمربی ذوبیها هم مثل حسینی تحول مهمی را در نحوه اجرای بازی تیم خود بهرغم ۵۰ روز فرصت برای انجام این کار ایجاد نکرده و آلومینیوم هم که به ذوبیها باخت، با همان آیینهای قبلیاش کار میکند و نهتنها پیشرفتهای مشاهده شده در جام جهانی ۲۰۲۲ به ذهن سیدمهدی رحمتی و سایر مربیان لیگ رسوخ نکرده بلکه به سبب تعطیلی طولانی لیگ تبحری را هم که پیشتر در اجرای همان روشهای همیشگی خود داشتند، تا اطلاع ثانوی از دست دادهاند و احتمالاً تا هفتههای شانزدهم و هفدهم به همان سطح از کارایی رجعت نخواهند کرد. صریحترین نشانه وجود این نگرش و اکتفا به سیستمهای حداقلی در حرفهای ساکت الهامی احساس شد.
سرمربی «هوادار» پس از شکست ۱ - ۲ این تیم مقابل گلگهر در روز دوشنبه گفت: «همیشه تلاش کردهام در تیمهایم بهگونهای عمل کنم که آنها در هر مسابقهای آبرومندانه و قوی ظاهر شوند و حافظ اعتبار باشگاه باشند و شاگردانم با وجود شکست مقابل گلگهر این رویکرد را حفظ کردند و موجب غرور شدند و همین برای ما کافی است.»
با وجود این برای اعتلای واقعی و رشد بیشتر فوتبال ما شاخصههای فوق کفایت نمیکند و به خواهندگیهای بیشتر و علمافزاییهای مستمرتر و مدرنتر شدنهای فزونتر نیاز است. چیزی که همچنان در دستور کار لیگ و مربیان و مجریان این مسابقات نیست و برای آنها اهداف دیگری مهم است. مربیان فقط میخواهند نبازند و سرنگون نشوند و مجریان تنها مایلاند لیگ را به هر شکل به انجام و پایان برسانند و تقویم را پرکنند. بیخیال پیشرفت ساختاری و رشد فنی و رسالت اجتماعی!