به گزارش مجله خبری نگار/ایران: روی تابلوی اعلانات دانشکده یک برگه چسباندهاند که روی آن نوشته شده با توجه به تجربه خوب آموزش مجازی، در ایامی از سال برخی کلاسها به صلاحدید به صورت مجازی برگزار میشود. چند دانشجو روبهروی تابلو ایستادهاند و به نظر میرسد حواسشان چندان به برگه احتمال برگزاری کلاسها به صورت مجازی نیست. بیشتر دنبال این هستند که ببینند جزو اسامی اعلام شدهای که مدارک تحصیلیشان ناقص است، هستند یا نه که اگر در لیست باشند اجازه دفاع ندارند و باید هرچه سریعتر کاری کنند. دو دختر جوان ورودی ۹۸ هستند؛ کارشناسی ارشد اقتصاد. ترم دو بودند که کلاسها مجازی شد بنابراین تجربه یک ترم حضور سر کلاس ارشد را دارند و میتوانند درباره اینکه آیا مایلند در صورت ادامه تحصیلات تکمیلی، دوباره تجربه کلاس مجازی را داشته باشند نظر دهند. دو ترم بعدی را مجازی گذراندهاند و حالا در تکاپوی دفاع از پایاننامه هستند.
«از آنجا که اوایل مجازی شدن کلاسها مدام امید داشتیم که شرایط موقتی است و خیلی زود دوباره سر کلاس برمیگردیم، توجه خاصی به مزایا و معایب کلاس آنلاین نداشتم. بیشتر گذران زمان میکردم. ترم سوم که مجازی شروع شد، دیگر ناامید شدم و فهمیدم دوران تحصیل ما به همین شکل تمام میشود و نهایتاً همان یک ترم حظ کلاس ارشد را بردهایم. برای من کلاس مجازی چندان خوشایند نبود، چون دلم میخواست سر کلاسها حضور داشته باشم. شاید در دوره کارشناسی با توجه به چهارساله بودن دوران تحصیل این نیاز یا عطش سر کلاس نشستن جدی نباشد، چون زمان زیادی تا پایان تحصیل باقی است، اما در کارشناسی ارشد شما فقط سه ترم فرصت سر کلاس نشستن دارید که برای ما دو ترمش از دست رفت. البته آموزش مجازی مزایای خودش را هم دارد و اینکه دانشکده ما بخواهد برخی کلاسها را مجازی برگزار کند به نظرم ایده خوبی است، چون واقعاً در مورد برخی کلاسها چندان ضرورت حضور حس نمیشود و میشود آن را مجازی هم برگزار کرد. خصوصاً در دوره کارشناسی ارشد خیلی از دانشجویان شاغل هستند و این برایشان موهبت بزرگی است که برخی مواقع کلاسهایشان مجازی برگزار شود.»
دختر دانشجو این را میگوید و دوستش هم ضمن تأیید گفتههای او ادامه میدهد: «در کل کلاس حضوری قطعاً خیلی بهتر است، اما همین وقتی که در رفت و آمد از دانشجو گرفته میشود میتواند صرف بیشتر درس خواندن شود. غیر از این دانشگاههایی در سراسر دنیا هستند که تا پیش از کرونا هم آموزش مجازی داشتند و دانشجویانی از سراسر دنیا پذیرش میکردند. من همیشه این سبک تدریس برایم جالب بود و فکر میکردم چقدر امکان خوبی است که در کشور و شهر خودت نشسته باشی، اما دانشجوی یک کشور دیگر باشی. به نظرم آموزش مجازی میتواند چنین امکانی برای دانشجویان فراهم کند، حالا نه اینکه لزوماً در یک کشور دیگر تحصیل کنند، بلکه حتی میشود به این وسیله امکانی فراهم شود که در شهرهای دیگر دانشجو باشند و در شهر خودشان حضور داشته باشند. این را هم بگویم که در مورد رشتههای علوم انسانی امکان مجازی برگزار کردن کلاسها بیشتر است و در مورد برخی رشتهها چنین امکانی چندان عملی نیست.»
امیر ادیبی نیا، از جمله دانشجویان غیر از رشتههای علوم انسانی است. او دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی کامپیوتر گرایش رایانش امن (امنیت اطلاعات) ورودی ۱۴۰۰ است و تجربه شرکت در کلاسهای مجازی را دارد و امسال فصل بازگشایی دانشگاه را به صورت کاملاً حضوری آغاز کرده است. او میگوید: «راستش به نظر من تنها نکته مثبت حضوری بودن کلاسها این است که مجبور هستی بروی سر کلاس و سرکلاس هم کاری غیر از گوش دادن به استاد نداری. همچنین دانشگاه رفتن و بودن در محیط دانشگاه و دیدن دانشجوها تجربه و تنوع خوبی است که در زندگی آدم به وجود میآید. من ترجیح میدهم کلاسها حضوری باشد، ولی خب یک سری نکات منفی هم در این مورد وجود دارد، مثلاً اگر برای مدت کوتاهی تمرکزت به هم بخورد دیگر درس میگذرد و باز باید از استاد بخواهی توضیح بدهد و اینجوری من شخصاً زیاد تمرکزم به هم میخورد و زیاد راحت نیستم که چندین بار از استاد بخواهم توضیح بدهد.
مورد دیگر این است که اگر بخواهی همزمان با تدریس استاد جزوه هم بنویسی کار باز هم سختتر میشود، چون باز هم نمیشود دوتا کار یعنی گوش دادن به درس و جزوه نوشتن را باهم انجام داد، مخصوصاً برای من که وسواس دارم کوچکترین نکات را در جزوه بیاورم. مورد آخر هم اینکه اگر به هر دلیلی نشود سر کلاس حاضر شوی، خیلی از درس عقب میافتی و سخت میشود جبرانش کرد. از آن طرف، توی آموزش مجازی اصلاً سر کلاس بودن را حس نمیکردیم و حتی اگر سر کلاس هم حاضر میشدیم خیلی راحت تمرکزمان به هم میخورد. پس عملاً کلاسی نبود و بیشتر حالت یک دوره آموزشی بود که ما قبل از امتحان میگذراندیم. اما کلاسهای مجازی نکات مثبتی هم دارد که نکات منفیاش را میپوشاند مثلاً اگر تمرکزت حین درس به هم بخورد راحت میتوانی برگردی و دوباره درس را گوش بدهی یا برای جزوهنویسی میتوانی ویدیو را پاز کنی و هرجایی که نیاز است یادداشت برداری.
با تمام این قضایا، به نظرم تلفیق این دوتا بهترین راه خواهد بود، ولی در نهایت ترجیحم حضوری بودن کلاسهاست، چون خوش هم میگذرد.»
مینا یازرلو، دانشجوی کارشناسی حسابداری هم در این مورد میگوید: «به نظر من کلاسهای مجازی خوب بود، اما فقط برای دروس عمومی و درسهایی که زیاد مهم نبودند. در واقع برای این طور کلاسها اگر بخواهی دانشگاه بروی، بیشتر وقتت را هدر دادهای و از کارهای دیگرت میمانی. از نظر من بهتر است آن کلاسها به صورت مجازی باشد و درس تخصصی به صورت حضوری.»
آیدا حسینی دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه دین ورودی ۱۴۰۰ هم میگوید: «من وقتی دانشگاه شرکت کردم و انتخاب رشته میکردم، حتی دانشگاههای دور را هم انتخاب کردم به خاطر اینکه فکر میکردم همهاش مجازی است و کلاسها حضوری نمیشود. نه فقط من، خیلیها مثل من همین فکر را میکردند. وقتی کلاسها حضوری شد این را متوجه شدم. حالا من شانسی که آوردم قزوین نزدیک تهران است و راحت رفت و آمد میکنم. بعضی از همکلاسیهایم که متأهل هم بودند و شهر دور را هم انتخاب کرده بودند، به خاطر همین رفت و آمد برایشان سخت شد و مجازی خیلی به نفع آنها بود که هم متأهل و هم شاغل بودند و شهری که قبول شده بودند خیلی دور از شهر خودشان بود. مثلاً یک همکلاسی آقا دارم که متأهل است و مشهد زندگی میکند و هفتهای دو روز باید بیاید قزوین و خیلی برایش سخت است. این جور آدمها که متأهل و شاغل بودند کنکور شرکت کردند، چون فکر میکردند حالا حالاها کلاسها حضوری نمیشود. وقتی حضوری شد خیلیها انصراف دادند، چون موقعیتش را نداشتند هفتهای دو روز بیایند یک شهر دیگر. آنهایی هم که انصراف ندادند با استادها صحبت میکردند و میگفتند ما نمیتوانیم هفتهای دو روز به شهر دیگری برویم و حذفشان نکنند تا فقط برای امتحان پایان ترم بیایند، اما خیلی از استادها قبول نمیکنند.
از آن طرف کسانی که مثل من مجرد هستند از حضوری شدن کلاسها خوشحال شدند به خاطر اینکه الان با یک محیط جدید علمی آشنا شدهاند. خودم آن مدت که در خانه بودم در کلاسهای آنلاین شرکت میکردم، اما همهاش در خانه بودم. حس افسردگی و کرختی داشتم، ولی الان، چون به یک شهر دیگر میروم و با آدمهای جدید و با یک محیط جدید علمی آشنا شدهام خوشحالم. وقتی در محیط علمی قرار میگیری بیشتر انگیزه و روحیه میگیری که دنبال کار علمی بروی، چون آدمهای دیگر را میبینی که دنبال هدفشان هستند و تلاش میکنند و تو هم انگیزه پیدا میکنی. اما کلاسهای آنلاین این طوری بود که هر کلاس دو ساعته، چون با کسی چشم در چشم نبودی و فقط یک صفحه لپ تاپ بود، فقط نیم ساعت تمرکز داشتی یا مثلاً خوابت میگرفت پشت سیستم. من وقتی کلاسها آنلاین بود فکر میکردم فقط خودم اینجوری هستم، اما وقتی حضوری شد فهمیدم همکلاسیهایم هم همین طور بودند.»