به گزارش مجله خبری نگار/ایران ورزشی: فقط شعار میدهیم؛ این یک کار را خیلی خوب بلد هستیم. سالهاست داریم میجنگیم برای اینکه ثابت کنیم ورزشگاههای فوتبال یک جای فرهنگی هستند، جایی که میشود آموزش دید و آموزش داد. جایی که میشود تفریح کرد و لذتش را از فوتبال برد، اما انگار تا میآید همه چیز درست شود عدهای پیدا میشوند که بزنند زیر میز. چنان محکم هم میزنند تا صدای مخالفان را در بیاورند: «دیدید ما راست میگفتیم، دیدید فضا برای ورود زنان به ورزشگاهها مناسب نیست.»
امروز در مترو بودم. یک آقای مسنی داشت فیلمهای بازی فولاد و پرسپولیس را تماشا میکرد. میگفت دخترم فوتبالی است. ما خوشمان نمیآید. چند باری هم به ورزشگاه رفته، اما دیگر نمیگذارم برود. آخر چه کسی اجازه میدهد ناموسش برود در فضایی که فحش خواهر و مادر مثل نقل و نبات داده میشود؟
حالا نمیشود خیلی چیزها را به خیلی چیزها ربط داد.
عکس آن پدری که گوشهای بچهاش را گرفته که فحشهای رکیک را نشوند دیدهاید؟ فیلم پسر وریا غفوری که در ورزشگاه حضور داشت را چطور؟ شاید او حالا که در این سن قرار دارد معنی خیلی از آن فحشها را نفهمد، اما حرکات بدن و دستهایی که بالا و پایین میشد را حتماً یادش میماند. او در سنی قرار دارد که میفهمد عدهای داشتند به پدرش توهین میکردند، اما چه کاری از دستش برمیآمد؟ هاج و واج مانده بود و فقط تماشاگران را نگاه میکرد.
سالها بعد که او بزرگتر شد چطور حضور خودش در ورزشگاه را ترسیم خواهد کرد؟ آنهایی که به پدر توهین میکردند و او کاری از دستش برنمیآمد. هیچوقت دوست نداشتم جای پسر وریا بودم. هیچوقت دوست نداشتم در شرایطی قرار میگرفتم که گوشهای فرزندم را در ورزشگاه بگیرم تا رکیکترین توهینها را در ورزشگاه نشوند. با این شرایط اگر روزی پدر شوم، هرگز نه فرزندم را به ورزشگاه خواهم برد و نه اجازه خواهم داد که خودش به ورزشگاه برود، چه پسر باشد و چه دختر...