به گزارش مجله خبری نگار، «پیشنهاد مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای نهایی کردن توافق احیای برجام»؛ این عبارت در روزهای گذشته به تیتر نخست بسیاری از رسانههای بینالمللی تبدیل شد و بهانه جدید پدید آورده تا طرفهای غربی بتوانند دو بازی همیشگی تعیین ضربالاجل و مقصرنمایی ایران را پیگیری کنند.
هنوز جزئیاتی از طرح پیشنهادی جوزپ بورل به دست نیامده، اما قابل پیشبینی است که هر طرحی برای طرف ایرانی (با توجه به سوابقی که از رفتار آمریکاییها و اروپاییها در اجرای برجام وجود داشته) تنها در صورتی قابل پذیرش خواهد بود که بتواند حاوی راهکارهایی عملیاتی برای رفع نگرانیهایش در زمینه چند موضوع باشد.
با آنکه طرفهای غربی از زمان توقف مذاکرات بارها مدعی شدهاند که توافقی آماده امضا بر روی میز مذاکرات قرار دارد مقامهای جمهوری اسلامی ایران گفتهاند که مسائلی که از ابتدا عامل اصلی نگرانی ایران بودهاند باقی ماندهاند و لازم است در خصوص آنها گفتگوهای بیشتری انجام شود.
نخستین نگرانی تهران که ظاهراً آمریکاییها هنوز راه حلی برای آن پیشنهاد ندادهاند تضمین ماندگاری برجام است. این مسئله که چرا ایران خواستار چنین تضمینی است تا حد زیادی روشن است.
طرف آمریکایی یک بار توافق را نقض کرده و نمایندگان جمهوریخواه همین حالا به طرق مختلف از جمله معرفی طرحهای قانونی، نگارش نامه و موضعگیریهای شفاهی تهدید کردهاند در صورتی که بار دیگر یک رئیسجمهور از حزب آنها به قدرت برسد توافق جدید به سرنوشت توافق قبلی دچار خواهد شد.
مسئله تضمین، جدا از این برای شرکتها و بانکهای بینالمللی که خواستار معامله با طرفهای ایرانی هستند نیز اهمیت دارد. همانطور که به یاد داریم حتی در همان دولت «باراک اوباما» که خط و نشان کشیدنهای نمایندههای جمهوریخواه درباره پاره کردن برجام هنوز امکان باقی ماندن در حد یک تهدید غیرعملیاتی را داشت نیز شرکتها و بانکهای بینالمللی به دلیل برخی سیاستهای واشنگتن که سعی میکرد ریسک همکاری با ایران را بالا نگاه کرد از نزدیک شدن به مراوده با طرفهای ایرانی حذر میکردند.
قابل پیشبینی است که از نگاه مذاکرهکنندگان ایرانی توافق جدید تنها در صورتی که به مکانیسمهایی مجهز باشد که مانع تکرار تجربه گذشته شود امکان جلب همکاری بانکهای و شرکتهای ریسکگریز در سطح بینالملل را خواهد داشت و در غیر این صورت، بار دیگر به سندی تبدیل خواهد شد که تعهدات اضافی را به دوش برنامه هستهای ایران تحمیل میکند بدون آنکه ما به ازای اقتصادی معقول ارائه دهد.
دغدغه دیگری که از زاویه دید طرف ایرانی باز هم ریشه در تجارب اجرای برجام از سال ۲۰۱۵ به این سو دارد، اطمینان از «رفع واقعی تحریمها» به جای رفع تحریمها روی کاغذ است. مذاکرهکنندگان ایران میگویند در صورتی که قرار است برجام به طور کامل اجرا شود بایستی بر خلاف نقض عهدهای گذشته برای ایران انتقاع اقتصادی واقعی به همراه بیاورد.
مسئله مهم دیگری که تجربه نشان داده این است که دولت ایالات متحده از ابزارهای حقوقی مختلفی برخوردار است که میتواند با حفظ برخی اهرمهای فشار اجرای توافق را گروگان گرفته و آن را به گونهای که به نفع خودش باشد، اجرا کند. یکی از این اهرمهای بالقوه فشار موضوعات پادمانی آژانس بینالمللی انرژی اتمی است.
بر همین اساس یک دیپلمات ایرانی روز گذشته گفت: «مسائل ادعایی پادمانی با فشار سیاسی ایجاد شدند و با فشار سیاسی ادامه پیدا کردهاند و ماهیت سیاسی دارند و نباید دستاویزی برای سواستفاده علیه ایران در آینده باشند.»
جمهوری اسلامی ایران میگوید تهران همزمان با اجرای محدودیتها و تعهدات هستهای برجامی نمیتواند بپذیرد که همچنان متهم به عدم اجرای تعهدات پادمانی باشد. از طرف دیگر، اصرار طرفهای غربی بر تفکیک میان برجام و موضوعات ادعایی پادمانی این گمانه را تقویت میکند که دستور کار پنهانی برای باز نگه داشتن این موضوعات و بهرهگیری از آنها جهت اعمال فشار به ایران در آینده، وجود دارد. سابقه عملکرد شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی نشان میدهد که تصمیمات و قطعنامههای این نهاد انگیزههایی سیاسی دارد.
جمهوری اسلامی ایران گفته هر چند برای رسیدن به توافق آماده است، اما از پیگیری منافع خود دست نخواهد کشید. تجربه نحوه رفع تحریم در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما نشان میدهد چنانچه در مرحله مذاکرات محکمکاریهای لازم صورت نگیرد نه تنها مشکل تحریمها برطرف نمیشود، بلکه دستیابی به لغو تحریمها در قالب برجام ناممکن میشود.