به گزارش مجله خبری نگار، بابک نگاهداری، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در خصوص ضرورت تغییر ریل سیاست گذاری کشور در تدوین برنامه هفتم توسعه در مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی گفت: قطار توسعه برنامه هفتم وقتی به انتها برسد تجمیعی از نیاز هاست. در خصوص آسیب شناسی در برنامههای توسعه، باید گفت که در این برنامهها عدم اولویت گذاری اولین آسیب است و دومین آسیب این است که تمام ارکان کشور سعی میکنند سوار قطار توسعه شوند و از این قافله جا نمانند؛ بنابراین سنگینی بیش از حد قطار توسعه از سرعت آن میکاهد.
وی افزود: ما تعداد زیادی استکان با اندکی آب به جمعیت زیادی میدهیم که تاثیری روی تشنگی هیچ یک ندارد. در برنامه هفتم روی اولویت محوری تاکید ویژه داشتیم. موضوع بعدی که آسیب برنامههای پیشرفت توسعه است، آرمان گراییهای غیر واقعی گرانه بود.
وی گفت: دو جریان فکری آفت برنامههای توسعه کشور است. جریان اول آرمان گریزی واقع گرایانه را دنبال میکند و شماهر برنامهی پیشرفتی پیشنهاد میدی با ایرادگیریها جمع را منصرف میکنند و حرف اصلی آنها تداوم وضع موجود است و شمارا با وضعیت امروز کشور درگیر میکنند و عملا شما رابی هدف میکنند. جریان دیگر که آن هم دنبال بی اینده کردن کشور هستند آن جریان آرمان گرای غیر واقع بینانه راه میاندازند یعنی آنچنان اهدافی برای کشور تصویر میکنند که با زیر ساختهای ما قرابتی ندارد و عملا کشور را با سرخوردگی روبرو میکنند.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی گفت: این دو جریان دو لبهی قیچی هستند که هر دو مضر هستند. ما باید با محاسبات دقیق هدف گذاریهای دقیق رو به اینده داشته باشیم تا بتوانیم به اهداف برسیم. برنامه ریزی پیشرفت و توسعه یک امر اجتماعی است و جامعه باید با این برنامه همراه شود. ما برای رهایی از مشکلات امروز هم باید یکهدفی در اینده تصویر کنیم تا انگیزهای شود برای قدم رو به جلو. کسی که از باتلاق میخواهد بیرون بیاید باید به شاخه درختی که شاخه ان بیرون باتلاق است دست بیندازد.
در ادامه حجت الاسلام بحرینی، رئیس کمیسیون آیین نامه داخلی مجلس در مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در خصوص ضرورت تغییر ریل سیاست گذاری کشور در تدوین برنامه توسعه هفتم گفت: مهمترین دلیلی که برنامههای توسعه در ایران به نتیجه نمیرسد این است که ما به برنامه بدون پیش نیازهای مورد نیاز آن مینگریم.
بحرینی گفت: طبیعتا وقتی از بخش کشاورزی صحبت میکنیم اهداف را مشخص میکنیم، یک سری گامهای مورد نیاز برای رسیدن به آن هدف را هم مشخص میکنیم، در صنعت هم همینطور در بخشهای دیگر هم همینطور.
وی افزود، بعد از انقلاب، شش برنامهی توسعه نوشتیم، اما یک قدم برای اصلاح نظام بانکی بر نداشتیم، این یعنی توازن نداشتن برنامه توسعه با واقعیتها و پیش نیازها، وقتی نظام بانکی و نظام مالیاتی و ... درست نباشد مشخص است که برنامههای توسعه به جایی نمیرسند. وقتی به مالیات به عنوان یک ابزار رفتارساز نگاه نمیکنید و صرفا جنبهی درامدی برای شما دارد خب مشخص است که راه به جایی نمیبریم.
وی گفت: مهمترین عامل برای اجرای این برنامهها بخش خصوصی است، این برنامهها انگار جوری نوشته شده اند که انگار مخلطب ان و اجراکننده آن صرفا دولت است. بر ایناساس میتوان گفت، میزان اصابت بودجههای سالانه ما بسیار کم و نگران کننده است.