به گزارش مجله خبری نگار، «بازی تقلید»، فیلمی است به کارگردانی مورتن تیلدام که در سال ۲۰۱۴ بیوگرافی آلن تورینگ، مبدع رمزگشایی رموز انیگما و کامپیوتر را براساس کتاب «آلن تورینگ» نوشته «آندرو هاجس» به تصویر کشیده است. این فیلم از منظر مهارتهای زندگی، فیلمی قابل تأمل و ارزشمند است.
نخستین پیام فیلم این است که هر چقدر هم که قوی باشیم، باز هم به حمایت اجتماعی نیاز داریم؛ از این رو ضرورت دارد که مهارتهای ارتباطی را جدی بگیریم و بدانیم که در شرایط و موقعیتهای دشوار زندگی برای رسیدن به موفقیت، حضور دیگران در کنار ما نقش مهمی خواهد داشت.
دیگر اینکه، در فیلم «بازی تقلید» به گونهای نرم و ضمنی تبیین میشود که تعیینکنندهترین گامها، سختترین آنها است. پس میشود با افزایش مسئولیتپذیری و شناخت موانع تغییر، دریابیم که حتی اگر کوچکترین رمقی برای رسیدن وجود دارد، باید حرکت کرد.
نکته دیگر این فیلم آن است که تخلیه خشم، پرخاشگری و خشونت، بیشترین لذت و رضایت را برای برخی از افراد خشن ایجاد میکند؛ اما راه متوقف کردن آنها، این نیست که با آنها درگیر شویم؛ چون در این صورت آنها راضیتر خواهند شد؛ اما اگر تکنیکهای مدیریت خشم را بیاموزیم، موفق میشویم با واکنشهای متفاوت از میزان رضایت آنها بکاهیم.
فیلم از نگاه دیگری هم جذابیت دارد؛ اینکه به ما نشان میدهد هیچ کاری از هیچ کس بعید نیست و گاهی کسانی که کسی فکرش را هم نمیکند، دست به کارهایی میزنند که تصورش هم دشوار است. همچنین بر آن است که بیاموزد، همه ما باید مهارت خودآگاهیمان را افزایش دهیم؛ یعنی نقاط قوت خود را شناسایی کنیم؛ پر و بالش بدهیم و پرواز کنیم.
بخش تراژیک فیلم بازی تقلید، خودکشی تورینگ است. پس از مرگ وی، که نقش آن را «بندیکت کامبریج» ایفا کرد، دانشمندان ماشینهای تحقیق را ماشینهای تورینگ نامیدند و ما امروز آنها را با نام کامپیوتر میشناسیم. این فیلم، برنده جایزه انتخاب مردم در سی و نهمین دوره جشنواره فیلم تورنتو شد. تورینگ، به پدر علم محاسبه نوین و هوش مصنوعی معروف است.
نیک میدانیم که عقل سالم در بدن سالم است. آلن تورینگ، در زندگی واقعیاش، دونده دوی استقامت بود و در سال ۱۹۴۶ در دوی ماراتن، مسافت ۴۲ کیلومتری را در زمان ۲ ساعت و ۴۰ دقیقه دویده بود.