مجله خبری-سبک زندگی نگار: این که بگوییم سگها و گربههای خانگی در تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین نقش مهمی بر عهده دارند، در نگاه نخست شاید یک لطیفه یا سخن خندهدار به نظر بیاید. اما مطالعات اخیر نشان از آن دارد که این سخن نه یک لطیفه که یک حقیقت است.
تحقیقات اخیر نشان از آن دارد که عادت غذایی سگها و گربههای خانگی نقش مهمی در تولید گازهای گلخانهای دارد و در طول سال چیزی نزدیک به ۶۴ میلیون تن گاز گلخانهای تولید میکند. گازهایی که بخش مهمی از آنها روانهی جو زمین میشوند و بر تغییرات آب و هوایی تاثیرگذار هستند. در واقع رقم مذکور معادل آن حجم از گاز گلخانهای است که از راندن ۱۳ میلیون خودرو تولید میشود.
در حال حاضر تعداد سگها و گربههای خانگی در کشور امریکا به بیش از ۱۶۳ میلیون قلاده میرسد. حیواناتی که مسلما نیاز به غذا خوردن دارند و بر طبق شواهد موجود، توسط صاحبان خود به خوبی تغذیه میشوند. بنابر مطالعهی اخیری که نتایج آن در ژورنال پلاس وان منتشر شده است، سگها و گربههای خانگی در امریکا حدود ۱۹ درصد از همان کالریهایی که انسانها به طور معمول مصرف میکنند را به صرف میرسانند، یا بهتر است بگوییم به اندازهی ۶۲ میلیون امریکایی کالری مصرف میکنند.
در واقع بخش اعظم این کالریها از مصرف غذاهای گوشتی تامین میشود و همان گونه که همه میدانیم فرآیند تولید گوشت از حیوانات هماکنون به عنوان عاملی تاثیرگذار در تغییرات اقلیمی شناخته میشود. از همین رو عادات غذایی سگها و گربههای خانگی نقش مهمی در پراکنده شدن گاز دی اکسید کربن و سایر مشتقات کربن در محیط زیست ایفا میکند.
ناگفته پیدا است که فرآیند پرورش چهارپایان برای تولید گوشت، به پیشزمینههای مهمی نظیر زمین، آب و انرژی نیاز دارد. فعل و انفعالی که منجر به تولید و پراکنده شدن مقادیر قابل توجهی گاز گلخانهای در محیط زیست میگردد. بنابر مطالعات انجام شده روی مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم آمریکا، فرآیند تولید هر کیلوگرم گوشت خوک منجر به آزادسازی ۲۴ کیلوگرم دیاکسید کربن در محیط زیست میشود. رقمی که برای تولید یک کیلوگرم گوشت گاو چیزی معادل ۱۰۰۰ کیلوگرم گاز دیاکسید کربن برآورد شده است.
هرچند که تمام فرآوردههای گوشتی تولید شده توسط انسانها به عنوان غذای سگها و گربههای خانگی به مصرف نمیرسند، اما این موجودات نیز همانند انسانها در پیامدهای ناشی از مصرف گوشت، که همانا آزاد شدن مقدار قابل توجهی گاز دیاکسید کربن در محیط زیست است، نقش دارند.
جغرافیدان دانشگاه UCLA امریکا یعنی گریگوری اکین توسط محاسبهی تعداد سگها و گربههای خانگی این کشور در کنار متوسط وزن و اجزای ترکیبی غذای آنها توانسته میزان دخیل بودن این موجودات در تولید گاز دی اکسید کربن و سایر مشتقات کربن را برآورد کند.
بر اساس یافتههای او (که به بخشی از آنها در سطور پیشین این متن اشاره شد) سگها و گربههای خانگی امریکا به علت گوشتخوار بودنشان چیزی نزدیک به ۳۰ درصد از کالریهای حیوانی مصرف شده توسط انسانها را به صرف میرسانند. این در حالی است که آنها حدود ۳۰ درصد فضولات بیشتری نسبت به مردم این کشور از خود به جا میگذارند. بنابر نتایج پژوهش یاد شده این میزان برابر با حجم زبالهای است که حدود ۶ میلیون امریکایی تولید میکنند. همچنین درصد مذکور با جمعیت تقریبی مردم ماساچوست نیز برابری میکند.
در مجموع سگها و گربههای خانگی کشور امریکا (بر اساس نتایج پژوهش انجام شده توسط اکین) عهدهدار تولید رقمی نزدیک به ۶۴ میلیون تن گاز متان و نیتروز اکساید در طول سال هستند. دو گونهی قدرتمند از گازهای گلخانهای که در تغییرات اقلیمی نقش مهم و بسیار موثری ایفا میکنند.
نتایج این پژوهش هنگامی اهمیت بیشتری مییابد که بدانیم فرآیند نگهداری از حیوانات خانگی در آسیا با شیب تندی رو به افزایش است. به بیان ساده این به آن معنی است که علاوه بر سگها و گربههای خانگی امریکا، همتایان آسیاییشان نیز رفته رفته به جمع تاثیرگذاران در تولید گاز دی اکسید کربن و مشتقات کربن میپیوندند.
البته در این میان شاید نتوان و نباید به سرزنش سگها و گربههای خانگی پرداخت. چرا که نباید این حقیقت را از نظر دور داشت که به طور معمول غذای این حیوانات از پسماند و بقایای مواد گوشتی مصرف شده توسط انسانها تولید میشود. مواد به جاماندهای که اگر توسط سگها و گربههای خانگی مصرف نشود، قطعا دور ریخته میشود و به هدر خواهد رفت. با این حال در کشور امریکا تعداد مردمی که سگها و گربههای خانگی خود را با مواد گوشتی مرغوب تغذیه میکنند، رفته رفته رو به افزایش است. به این ترتیب میزان مصرف گوشت توسط این موجودات خانگی به گوشت مصرف شده توسط انسانها افزوده میگردد. فرآیندی که مستلزم تولید هرچه بیشتر فرآوردههای گوشتی و افزایش هرچه بیشتر گاز دی اکسید کربن و سایر مشتقات کربن است.
با تمام این اوصاف سگها و گربههای خانگی نقش چندانی در بروز تغییرات اقلیمی ندارند. چرا که آنها هرگز به شکل داوطلبانه خود را تسلیم انسانها نکرده و از آنها نخواستهاند که مانند یک حیوان خانگی با آنها رفتار کرده یا توسط غذاهای گوشتی کاملا مرغوب و لذیذ تغزیهشان کنند. در واقع این انسانها هستند که در چنین مسئلهای دخیلاند و یافتن راه حل مناسب برای گریز از این مشکل نیز تنها بر عهدهی خود آنها قرار دارد.
البته پژوهش یاد شده هیچ راه حلی برای گذر از این مشکل ارائه نداده و تنها به بیان صورت مسئله یعنی نقش سگها و گربههای خانگی در تغییرات اقلیمی پرداخته است. با این حال به کمک قدری بررسی و تفکر میتوان راه حلهایی را برای تخفیف این مشکل ارائه داد.
در این میان بهترین کاری که از عهدهی صاحبان سگها و گربههای خانگی بر میآید این است که به اجزای ترکیبی غذای حیوانات دست آموز خود توجه بیشتری نشان دهند. به عنوان مثال میتوان به جای پروتئینهای گوشتی از پروتئینهای گیاهی برای تامین میزان پروتئین مورد نیاز بدن حیوانات خانگی استفاده کرد. در واقع گربهها و سگها برای ادامهی حیات خود به پروتئین نیاز دارند و این موضوع در گربهها بیش از سگها نمود مییابد.
با این حال در صورت عدم دسترسی به پروتئینهای گیاهی میتوان مدیریت دقیقتر و موشکافانهتری در امر تغذیهی سگها و گربههای خانگی به خرج داد. به این معنی که از پرخوری آنها جلوگیری به عمل آورد و وعدههای غذایی اضافه را از برنامهی تغذیه روزانهی آنها حذف کرد. چرا که نتایج همین پژوهش به این موضوع اشاره دارد که هماکنون مرض چاقی مفرط گریبان بسیاری از سگها و گربههای خانگی حاضر در کشور امریکا را گرفته است. همچنین اگر دوستداران حیوانات خانگی توانایی و شرایط نگهداری از موجوداتی نظیر سگ و گربه را ندارند، میتوانند به جای آنها به نگهداری از حیوانات کوچکتری نظیر همستر یا سایر موارد مشابه روی بیاورند.
در مجموع نتایج پژوهش مذکور نمیتواند هیچ تقصیری را به گردن سگها و گربههای خانگی بیاندازد، بلکه این پژوهش تنها بر نقش مهم انسانها در این زمینه دلالت دارد و مسئولیت آنها را سنگینتر از قبل میکند.