مطالعهای روی نوجوانها و جوانها انجام شده است که تاثیرات موسیقی را بر روی رانندگی آنها نشان میدهد. رانندگان هنگام گوش دادن به موسیقی مورد علاقهی خود، هنگام گوش دادن به موسیقی آرام منتخب محققان و هنگامی که موسیقی پخش نمیشد، بررسی شدند. نتیجه این بود:
” رانندگان هنگام شنیدن موسیقی مورد علاقهی خود، اشتباهات رانندگی بیشتری داشتند و با شدت بیشتری رانندگی میکردند. “
آهنگهایی که به وسیلهی محققان انتخاب شده بودند، نسبت به هنگامی که موسیقی پخش نمیشد، مفیدتر بودند و همچنین نکتهی جالبتر دیگری نیز مشاهده شد:
” موسیقیهای ناآشنا و موسیقی غیر مطلوب، باعث رانندگی سالمتر و مطمئن تری شدند. “
معمولا این پیش فرض وجود دارد که یادگیری یک آلت موسیقی میتواند برای کودکان مفید باشد، اما بر موارد دیگری که شاید انتظار آنها را نداریم نیز موثر و مفید است. مطالعهای نشان داده است که تاثیرات موسیقی بر کودکان بسیار زیاد است؛ مثلا توانایی تشخیص و تمیز دادن صداها از یکدیگر و همچنین مهارتهای حرکتی، در کودکانی که سه سال یا بیشتر به تمرین موسیقی پرداخته بودند، نسبت به سایر کودکان بیشتر بود. آنها همچنین در مهارتهای لغوی و همچنین استدلالی غیر زبانی –در بر دارندهی درک و تحلیل اطلاعات بصری، که شامل تشخیص ارتباطات، تشابهات و تفاوت بین شکلها و الگوهاست – بهتر بودند.
جالب است که چه طور یادگیری و نواختن یک ساز میتواند روی گسترهی وسیعی از مهارتهای اساسی، برای کودکان موثر واقع شود. مطالعهی مشابه دیگری نیز همبستگی بین تمرین موسیقی و مهارتهای حرکتی را تایید کرد.
تنها کودکان نیستند که از تمرین موسیقی منتفع میشوند؛ در یک مطالعه نشان داده شد بیمارانی که سکتهی مغزی را تجربه کرده بودند، قوهی دیداری آنها در حین گوش دادن به موسیقی کلاسیک فعالتر شد. آنها آزمایش را در حالتی که صدایی به گوش نمیرسید نیز انجام دادند و مشاهده شد، که شبیه تاثیر سکوت بر رانندگی، سکوت بر بیماران سکتهی مغزی نیز کمترین نتیجه را در هوشیاری آنها داشت.
البته به دلیل این که مطالعه در ابعاد کوچکی انجام شد، تایید نتایج نیاز به مطالعات دیگری دارد. اما به هر صورت نکتهی جالبی است که تاثیرات موسیقی بر حواس و تواناییهای مختلف ما – در این مورد، حس بینایی- چگونه میتواند مفید باشد.
همان طوری که سکوت، باعث افزایش خلاقیت یا بهتر رانندگی کردن ما نمیشود، در هنگام ورزش کردن نیز نتیجهی مفیدی ندارد. در طول سال ها، تحقیقاتی پیرامون تاثیرات موسیقی در هنگام ورزش کردن، انجام شده است. در سال ۱۹۱۱ یک محقق آمریکایی به نام لئونارد آیرس متوجه شد که دوچرخه سواران در هنگام گوش دادن به موسیقی، تندتر از حالتی که موسیقی گوش نمیدادند، رکاب میزدند. دلیل این موضوع، این است که گوش دادن به موسیقی میتواند باعث کاهش خستگی افراد شود. به محض این که بدن ما پیام خستگی و اینکه ما مایل به متوقف کردن ورزش هستیم را درک میکند، سیگنالهایی را به مغز برای توقف و استراحت کردن میدهد. گوش دادن به موسیقی، با هوشیاری مغز ما رقابت میکند و و به ما کمک میکند تا سیگنالهای خستگی مغز را نادیده بگیریم. البته این موضوع برای تمرین و ورزشهای سبک و نیمه سبک نتیجهی بهتری دارد. در هنگام انجام ورزش سنگین و شدید، موسیقی توانایی زیادی برای دور کردن توجه مغز ما نسبت به خستگی و درد ندارد. موسیقی نه تنها با پرت کردن حواس نسبت به درک احساس درد، باعث افزایش مدت زمان ورزش و شدت آن میشود، بلکه بازدهی ما را نیز در هنگام ورزش کردن افزایش میدهد. مطالعهای در سال ۲۰۱۲ نشان داد دوچرخه سوارانی که به موسیقی گوش میدادند، به میزان ۷% کمتر از سایر دوچرخه سوارانی که به موسیقی گوش نمیدادند، اکسیژن مصرف کردند.
تعدادی از تحقیقات اخیر نشان داده اند که یک سقف در مورد تاثیرات موسیقی وجود دارد؛ به طوری که موزیکهایی که بیشتر از حدود ۱۴۵ bpm (ضرب در هر دقیقه) باشند، باعث افزایش انگیزهی افراد نمیشوند؛ بنابراین در هنگام انتخاب لیست آهنگهای مورد علاقه تان برای گوش دادن، این نکته را در مورد رابطهی سرعت موسیقی و انگیزه به خاطر داشته باشید. در شکل زیر، تعدادی از سبکهای موسیقی به همراه میانگین سرعت یا تمپوی آنها نشان داده شده است.
میتوانیم طبق حالت بدنی خود نیز سرعت موسیقی را با میزان شدت فعالیت بدنی یا ورزشی که انجام میدهیم هماهنگ کنیم.