به گزارش مجله خبری نگار، «پرونده معجزه آبخیزداری»؛ صمد شادفر عضو هیات علمی پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری نوشت: یکی از انواع فرسایش آبی که باعث ایجاد فرسایش و رسوب در حوزههای آبخیز میگردد و خسارتهای زیادی به اراضی کشاورزی، مرتعی و تاسیسات زیر بنایی وارد مینماید، فرسایش خندقی میباشد. حدود یک میلیون و پانصد هزار هکتار از اراضی مرتعی و دیم در استانهای مختلف ایران دچار فرسایش خندقی شده اند. از سوی دیگر فرسایش خندقی قادر است رسوب فراوانی را تولید نماید که سبب مشکلات زیادی در پائین دست آنها مانند ذخایر منابع آبی شده است.
شناسایی عوامل موثر در وقوع فرسایش خندقی یکی از ابزارهای اساسی و مهم جهت مدیریت و کنترل این پدیده میباشد. تغییرات کاربری اراضی به عنوان یک عامل مؤثر در وقوع فرسایش خندقی میباشد. مقایسه کاربریهای قدیم و جدید در مناطق خندقی نشان میدهد ۵۵ درصد از خندقها در مناطقی رخ داده اند که در آنها تغییرات کاربری ازمرتع به زراعت دیم صورت گرفته است. کمبود مواد آلی یکی دیگر از عواملی است که حساسیت مناطق را نسبت به فرسایش خندقی نشان میدهد. حدود ۹۴ درصد از مناطق خندقی دارای ماده آلی کمتر از ۲ درصد میباشند. این مقدار ماده آلی نشان میدهد که این اراضی دارای ماده آلی لازم، به منظور مقاومت در برابر فرسایش آبی نمیباشند.
این نوع فرسایش در اکوسیستمها و اقالیم مختلف ایجاد میگردد، ولی بیشترین گسترش میزان خندقها در اقلیم نیمه خشک (۳۲ درصد) میباشد. اغلب عملیات جاده سازی موجب تمرکز هرزآبهای بالادست در آبراهههای زیر جادهها و ایجاد خندق در پایین دست جاده میشود. شخم در اراضی شیبدار همه ساله باعث فرسایش و کاهش میزان درصد حاصلخیزی خاک میشود این امر میزان محصول در هر هکتار را به شدت کاهش میدهد. علاوه بر عوامل فوق، از مهمرین علل طبیعی موثر در رخداد فرسایش خندقی میتوان به فرسایش پذیری خاک، شیب، سیل، شدت بارندگی، میزان نسبت جذب سدیم، نوع سازند و بافت خاک و از مهمترین علل انسانی تاثیر گذار در رخداد فرسایش خندقی میتوان به تخریب پوشش گیاهی، اقدامات نادرست کشاورزی، چرای بی رویه، اثر آبگذرها و کالورت ها، احداث پل نام برد.
تحقیقات در ارتباط با فرسایش خندقی نشان میدهد که حدود ۱.۵ میلیون هکتار از عرصههای مراتع، زراعت دیم و آبی و ابنیه، راههای روستایی و آسفالته، منازل روستایی، دکلهای برق و ... در معرض خطر فرسایش خندقی قرار گرفته ومورد تخریب و تهدید بوده است. به عنوان نمونه خسارت وارده در استان سیستان و بلوچستان حدود ۲۳۰ میلیارد تومان، گلستان حدود ۱۵۰ میلیارد تومان و درکرمانشاه حدود ۱۴۰ میلیارد تومان برآورد شده است.
۱. استفاده از بندهای آبخیزداری مانند خشکه چین، گابیونی و خاکی برای خندقهای بزرگتر از یک متر عمق.
۲. جلوگیری از تبدیل مراتع به دیم زار.
۳. بهبود وضعیت مراتع فقیر با روشهای مدیریتی مانند قرق و چرای تناوبی، بذر پاشی و بذر کاری.
۴. انتقال رواناب تولیدی از راههای احداث شده به مناطق بدون شیب.
۵. ایجاد موانع گیاهی از بوتهها بر روی اراضی شیبدار با کاربری دیم در فواصل معین، به منظور کاستن حجم و سرعت رواناب تولیدی.
۶. تقسیم خندقهای طویل و بزرگ توسط سازههای ذکر شده و احداث بند در درون آنها به منظور جمع آوری سیلاب برای زراعت در اطراف خندقها و استفاده از درون مسیر خندقهای عریض (عرض بزرگتر از ۱۰ متر) برای کشت.