کد مطلب: ۷۳۴۷۶۶
|
|
۲۱ آذر ۱۴۰۳ - ۰۶:۵۲

خواب صهیونیستی سر میز شام! تشکیلات خودگردان در سوریه؟!

خواب صهیونیستی سر میز شام! تشکیلات خودگردان در سوریه؟!
با عدم مقابله و مخالفت تحریرالشام و ترکیه با تجاوز‌ها و پیشروی‎های رژیم‌صهیونیستی در خاک سوریه، نظام سیاسی بعدی این کشور مشخص شد

به گزارش مجله خبری نگار، فروپاشی نظام سیاسی سوریه، منطقه را به عرصه تاخت و تاز‌های جدید رژیم‌صهیونیستی تبدیل کرده است. اگر ترکیه از ادلب تا دمشق تاخت، رژیم‌صهیونیستی از سمت جنوب به پایتخت سوریه رسیده است. تکه‌تکه کردن یک کشور مستقل و تلاش برای تبدیل آن به سکویی برای توسعه طمع‌ورزی‌ها، غرب آسیا را در آستانه تحولات ناگزیر و سهمگین‌تری نسبت به گذشته قرار داده است.

تهدید‌های رژیم‌صهیونیستی در چه حوزه‌هایی جریان دارند؟

به گفته «هرتزی هالووی» رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم‌صهیونیستی، تل‌آویو پس از سقوط اسد، علاوه‌بر سه جبهه غزه، کرانه باختری و لبنان، در سوریه نیز خواهد جنگید. در لبنان هرچند آتش‌بس شده، اما براساس مفاد آتش‌بس ۶۰ روزه، تا پایان این مهلت صهیونیست‌ها همچنان در برخی نواحی جنوب این کشور حضور نظامی خود را حفظ می‌کنند. با اضافه شدن سوریه به این جبهه‌ها، تل‌آویو دو کشور مستقل و دو قطعه از سرزمین‌های فلسطین اشغالی را هدف جنگ‌افروزی مستقیم قرار داده است. آنها در روز‌های اخیر ادعا کرده‌اند درصدد ضربه‌ای موثر به یمن هم هستند.

با توجه به اهمیت دور جدید اشغالگری‌های رژیم‌صهیونیستی در سوریه، این مسئله مورد بررسی قرار گرفته است. هم‌اکنون تهدیدات تل‌آویو علیه سوریه در دو حوزه جریان دارند:

۱- اشغالگری ارضی

پیشروی‌های روز‌های اخیر رژیم‌صهیونیستی در سوریه، تاکنون سه مرحله را پشت سرگذاشته است. پس از سقوط نظام سوریه، رژیم‌صهیونیستی در مرحله اول اعلام کرد برای آنکه بحران سرزمین‌های اشغالی را تهدید نکند، وارد منطقه حائل خواهد شد. این منطقه براساس توافق سال ۱۹۷۴ میان طرفین با نظارت سازمان ملل تشکیل شد تا میان این دو جدایی ایجاد کند. بر این اساس هیچ‌یک از دو طرف نباید در این منطقه دست به فعالیت نظامی می‌زدند. نتانیاهو، اما با سقوط نظام سوریه این توافقنامه را لغو کرد.

منطقه حائل براساس قطعنامه ۳۵۰ شورای امنیت در ۳۱ می‌۱۹۷۴ ایجاد شد تا میان دمشق و تل‌آویو که در سال ۱۹۷۳ طی جنگ موسوم به «رمضان» با یکدیگر درگیر شده بودند، آتش‌بس برقرار کند. رژیم‌صهیونیستی در جنگ ۶ روزه سال ۱۹۶۷ موفق به اشغال جولان شده بود و سوریه در جنگ رمضان تلاش کرد آن را بازپس گیرد که ناموفق ماند.

جولان درمجموع ۱۸۰۰ کیلومترمربع وسعت دارد که ۱۲۰۰ کیلومتر آن تحت اشغال رژیم‌صهیونیستی قرار داشت و ۶۰۰ کیلومتر آن در دستان سوریه باقی مانده بود. از محدوده تحت کنترل سوریه، ۲۳۵ کیلومترمربع مربوط به منطقه حائل بود. به عبارتی دیگر تل‌آویو دوسوم جولان را اشغال کرد و قدرت‌های بین‌المللی، منطقه حائل را نیز در محدوده باقی‌مانده در دستان دمشق تشکیل دادند.

صهیونیست‌ها در مرحله اول، هدف خود را استقرار در این ۲۳۵ کیلومترمربع اعلام کردند؛ آن هم در شرایطی که حائل بودن این منطقه حقی برای استقرار نظامی رژیم‌صهیونیستی ایجاد نمی‌کرد. تل‌آویو علی‌رغم اشغال منطقه حائل، در مرحله دوم تصمیم گرفت سراسر جولان را اشغال کند و پیشروی‌های خود در این منطقه را تکمیل کرد.

تنها در عرض چند روز، بی‌عملی سوری‌ها و جهان اسلام باعث شده تا آنها مرحله سومی را نیز کلید بزنند. بر این اساس صهیونیست‌ها در حال پیشروی به سمت ریف دمشقند. طبق تقسیمات اداری، منطقه دمشق به دو استان «دمشق» و «ریف دمشق» تقسیم می‌شود. پایتخت در استان دمشق واقع شده و ریف دمشق، همان مناطق واقع شده در حومه پایتختند.

در مرحله سوم، صهیونیست‌ها با اشغال سراسری استان قنیطره که نام باقی مانده جولان تحت اختیار سوریه بود، به ریف دمشق وارد شده‌اند. گفته می‌شود یگان‌های پیشرو ارتش رژیم‌صهیونیستی، به جنوب بخش غربی ریف دمشق رسیده‌اند. شبکه تلویزیونی المیادین گزارش کرده این یگان‌ها ۱۰ کیلومتر با محله‌های دمشق و تنها ۱۵ کیلومتر با مرکز پایتخت فاصله دارند.

تل‌آویو به دلیل اوضاع وخیم امنیتی سوریه و فقدان نیروی بازدارنده، پیشروی‌های خود در خاک این کشور را تاکنون سه نوبت افزایش داده است و بیم آن می‌رود که در صورت استمرار این وضعیت، بر میزان توسعه‌طلبی ارضی خود بیفزاید. این پیشروی‌ها باعث تقویت برتری و تسلط نظامی رژیم‌صهیونیستی در شامات می‌شوند. در این موقعیت، ارتش رژیم در مجاورت پایتخت سوریه قرار گرفته و اگر به این میزان از اشغال اکتفا کند، می‌تواند با توپخانه سبک و سنگین، سراسر پایتخت و جهات‌های چهارگانه جغرافیایی آن را هدف قرار دهد.

صهیونیست‌ها همچنین علاوه‌بر حضور در مرز‌های جنوبی لبنان، در جناح شرقی جنوب این کشور نیز مستقر می‌شوند. این جناح‌افزایی، درخصوص اردن نیز صورت می‌گیرد؛ به‌گونه‌ای که صهیونیست‌ها علاوه‌بر مرز‌های غربی اردن، در ناحیه شمال غربی و شمال آن نیز حضور خواهند یافت. نواحی غور اردن، جنوب رود لیتانی در لبنان و استان سویدا در سوریه با دور جدید پیشروی‌های رژیم در معرض خطر اشغالگری قرار گرفته‌اند.

رژیم‌صهیونیستی به دلیل ارتباطاتی که با طایفه دروزی‌ها دارد، احتمالا درصدد تحریک آنها برای استقلال از سوریه برآید. پس از تاسیس رژیم‌صهیونیستی، از میان مسلمانان و عرب‌ها، دروزی‌ها بیشترین ارتباط و درهم‌تنیدگی را با صهیونیست‌ها داشته‌اند. این ارتباط به میزانی است که با وجود ممنوعیت خدمت نظامی برای مسلمانان و عرب‌ها، دروزی‌ها می‌توانند به خدمت نظامی پرداخته و به مدارج بالا دست یابند. تعداد قابل توجهی از دروزی‌ها به مدارج نظامی بالا در ارتش رژیم دست یافته‌اند.

تسلط بر جنوب سوریه، خطری نیز برای «قضیه فلسطین» دارد. یک طرح قدیمی در مجموعه غرب و صهیونیسم جهانی وجود دارد که براساس آن، جنوب سوریه به تنهایی یا در ادغام با اردن، می‌تواند به ایجاد کشوری فلسطینی بینجامد. با تشکیل این کشور، تمام فلسطینی‌های حاضر در سرزمین‌های اشغالی به آن منتقل خواهند شد. اگر غرب و رژیم‌صهیونیستی به این سمت گام بردارند، اردن تغییر ماهیت داده و احتمالا با همین نظام حکومتی، تحت عنوان «پادشاهی متحد اردن و فلسطین» به حیاتش ادامه خواهد داد.

۲- بمباران دارایی‌های راهبردی

بنابر گزارش‌های رسانه‌ای تا روز گذشته رژیم‌صهیونیستی به ۳۰۰ هدف نظامی و آمریکا به ۷۵ نقطه در سوریه حمله کرده است. تل‌آویو رسما هدف خود را دارایی‌های نظامی ارزشمند سوریه معرفی کرده، اما واشنگتن ادعا می‌کند به نقاط استقرار داعش حمله کرده تا این گروه از موقعیت فعلی برای افزایش قدرت استفاده نکند. به نظر می‌رسد اهداف حمله رژیم‌صهیونیستی و آمریکا تفاوتی با یکدیگر نداشته و آمریکایی‌ها تنها کوشیده‌اند خود به شکل رسمی وارد منازعه سوریه نشوند.

این حملات سراسری بوده و تمام سوریه را شامل شده‌اند. از دمشق در جنوب، حمص در مرکز، حلب و حماه در شمال، لاذقیه در غرب و مجاورت دریای مدیترانه تا قامشلی در شمال شرق و دیرالزور در شرق، طعمه حملات سنگین شده‌اند. هواگرد‌های نظامی شامل جنگنده‌ها و بالگردها، تجهیزات راداری و پدافندی، کارخانه‌های تولید سلاح، محل‌های ذخیره‌سازی سلاح، مراکز توسعه تسلیحات و ناوگان دریایی اهداف این حملات بوده‌اند.

گفته می‌شود گروهی از نظامیان آمریکایی، کماندو‌های صهیونیست را در حمله به تاسیسات نظامی مصیاف در غرب شهر حمص و مجاورت مرز با لبنان همراهی کرده‌اند. ادعا شده این گروه درصدد نابودی تسلیحات و امکانات شیمیایی ارتش سوریه بوده‌اند. نیروی انسانی ارتش سوریه را تروریست‌ها پراکنده کردند و رژیم‌صهیونیستی با حضور مستقیم آمریکا طی نزدیک به ۴۰۰ حمله هوایی و همچنین اقدامات کماندویی، تجهیزات و تاسیسات توسعه و تولید را منهدم کرد. صهیونیست‌ها می‌گویند حملات اخیر به سوریه بزرگ‌ترین حملات در تاریخ این رژیم بوده است. به نظر می‌رسد، با توجه به ویژگی‌های این حمله، حجم عظیمی از مهمات در آن به کار رفته باشد.

نخستین موضوع، ۴۰۰ حمله است که در هرکدام چندین جنگنده حضور داشته‌اند. دومین مسئله به آسمان گشوده سوریه باز می‌گردد که امروزه دیگر محافظی ندارد. به همین دلیل جنگنده‌های رژیم بدون حمل موشک‌های هوا به هوا یا استفاده از تسلیحات دورایستا، می‌توانند با لود کاملی از بمب‌ها، به بالای هدف برسند. سومین موضوع نیز فاصله کم اهداف تا سرزمین‌های اشغالی است که باعث می‌شود صهیونیست‌ها بدون نیاز به حمل سوخت اضافه یا مخازن سوخت خارجی، تمام ظرفیت خود را به حمل سلاح اختصاص دهند. اگر در هرحمله تنها ۴ جنگنده حضور یافته باشد و هرکدام نیز ۶ تن بمب حمله کرده باشند، نزدیک ۱۰ هزار تن بمب روی دارایی‌های راهبردی سوریه ریخته شده است. این میزان بمب تقریبا معادل ۱۵ درصد بمب‌های مصرف‌شده در غزه در طول بیش از یک سال جنگ است. البته این یک تخمین است و احتمال دارد صهیونیست‌ها حجم کمتری از مهمات را به کار برده باشند.

مواضع تحریرالشام

نظام سیاسی سوریه معارضان زیادی داشت، اما آن گروهی که این نظام را ساقط کرد، تحریرالشام بود. این گروه خود از به هم پیوستن چند گروه تشکیل شده که هسته اصلی آن، جبهه النصره است. جبهه النصره که البته نام خود را تغییر داده و به‌طور کامل با همان نام گروه ادغامی خطاب می‌شود، پیش از این شاخه‌ای از القاعده بود، اما سپس از آن استقلال گرفت.

طبق دیدگاه القاعده، این گروه ابتدا باید به جنگ غرب برود و سپس می‌تواند با گروه‌های داخلی مسلمان درگیر شود. جبهه النصره و داعش که شعبه‌های منطقه‌ای القاعده بوده و از آن جدا شدند، به‌مرور زمان تغییر عقیده داده و به ترتیب خواهان ساقط کردن نظام‌های سیاسی و ضربه به شیعیانند. جبهه النصره بر ساقط کردن نظام‌های سیاسی در کشور‌های مسلمان متمرکز است و داعش نیز علاوه‌بر آن، خواهان نابودی شیعیان است. این گروه‌ها، اما نگرشی ضدصهیونیستی ندارند. آنها برای حفظ آبرو مواضع علنی در حمایت از تل‌آویو اتخاذ نکرده‌اند، اما در برابر هرگونه اقدام رژیم‌صهیونیستی، سکوت می‌کنند. اگر تحریرالشام تا پیش از این در برابر حملات رژیم‌صهیونیستی به غزه و سوریه سکوت کرده بود، امروز خود عهده‌دار حکومت در دمشق شده است. به عبارتی دیگر این توجیه که رژیم‌صهیونیستی به مواضع ارتش اسد حمله می‌کند، دیگر کارایی ندارد.

تحریرالشام به تشکیلات خودگردان تبدیل می‌شود؟

عملکرد تحریرالشام در برابر تجاوزات رژیم به خاک سوریه، همان عملکرد «تشکیلات خودگردان فلسطینی» در برابر اقدامات مشابه تل‌آویو در کرانه باختری است. در کرانه باختری، این منطقه به نواحی گوناگونی تقسیم شده که در هرکدام، سیستم متفاوتی حاکم است. در برخی نواحی اداره امنیتی و مدنی هردو با صهیونیست‌هاست، در نواحی دیگری اداره امنیتی با صهیونیست‌ها و اداره مدنی با تشکیلات خودگردان است و در تعداد معدودی از مناطق، اداره هردو امور برعهده تشکیلات خودگردان قرار داده شده. با این حال مدیریت نظامی سراسر منطقه ازجمله در هوا و مرز‌ها با تل‌آویو است. آنچه در این منطقه رخ می‌دهد، تجاوز‌های گاه‌وبیگاه صهیونیست‌ها به مناطق فلسطینی‌نشین و همکاری دستگاه‌های امنیتی تشکیلات خودگردان با آنها برای سرکوب گروه‌های مقاومتی است. به نظر می‌رسد تحریرالشام نیز در سوریه قرار است همان وظایف و وضعیت تشکیلات خودگردان را داشته باشد.

موضع‌گیری ترکیه

ترکیه موضع‌گیری معناداری درخصوص تجاوزات و پیشروی‌های رژیم‌صهیونیستی در خاک سوریه نداشته است. این درحالی است که آنکارا به‌عنوان حامی جبهه‌التحریر خود را دارای نفوذ در سوریه می‌داند. ترکیه برای نشان دادن حسن‌نیت می‌تواند و باید اقداماتی علیه رژیم ترتیب دهد. محکومیت توسعه اشغالگری رژیم‌صهیونیستی در سوریه و استفاده از توان دیپلماتیک برای برگزاری نشست اضطراری سازمان کنفرانس اسلامی و شورای امنیت ازجمله این اقدامات است. ترکیه همچنین می‌تواند فورا به تقویت نظامی سوریه پرداخته و پیشروی رژیم را متوقف کند. گام بعدی آنکارا می‌تواند کمک به احیای پدافند هوایی، زرهی و توان هوایی سوریه با نظام سیاسی جدیدش باشد.

نکات

۱. اگر گروه حاکم بر سوریه تحرکی علیه پیشروی‌های رژیم‌صهیونیستی در خاک این کشور صورت ندهد، مشروعیتش به چالش کشیده می‌شود. دولتی که نتواند از خاک کشورش در برابر تجاوز‌های خارجی دفاع کند، ضعیف تلقی خواهد شد.

۲. شاید همچنان برخی اعتقاد داشته باشند گروه‌های معارض بدون هماهنگی با رژیم‌صهیونیستی نظام سوریه را ساقط کرده و حالا به دلیل برهم‌ریختگی اوضاع، این کشور مورد سوءاستفاده تل‌آویو قرار گرفته است، اما اگر این گروه‌ها به همراه ترکیه تحرکی علیه صهیونیست‌ها انجام ندهند، اثبات خواهد شد که در هماهنگی با آنها دست به توطئه زده‌اند.

۳. با توجه به تجاوز‌های رژیم‌صهیونیستی، مقاومت در سوریه جریان خواهد یافت. مقاومت اساسا در مقابله با صهیونیست‌ها و پایداری در برابر آنها معنا پیدا می‌کند و هرگروهی که در برابر آنها قرار گیرد، در این معنا می‌گنجد. اگر تحریرالشام تصمیمی در قبال رژیم‌صهیونیستی نگیرد، درهرحال صدا‌هایی علیه تل‌آویو در سوریه برخواهد خاست و مقاومت شکل خواهد گرفت.

۴. فعلا سوریه عرصه تاخت‌و‌تاز و البته صرف هزینه توسط صهیونیست‌هاست. آنها باید با هزینه‌های انسانی، مالی، تسلیحاتی، اخلاقی، حیثیتی، ذهنی و مدیریتی بحران‌های پیرامون خود در طولانی‌مدت کنار بیایند. تل‌آویو در باتلاق بزرگی گیر افتاده و نمی‌تواند از آن خلاص شود.

۵. ایران و محور مقاومت آمادگی دارند به ملت سوریه برای توقف حملات رژیم‌صهیونیستی کمک کنند.

خواب صهیونیستی سر میز شام! تشکیلات خودگردان در سوریه؟!

منبع: فرهیختگان-سیدمهدی طالبی

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر