کد مطلب: ۵۸۴۸۸۵
۰۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۰:۳۸

انگیزه‌های باورنکردنی چند جنایت مرگبار

زندگی مخفیانه جوانی که به‌خاطر نگاه چپ، دست به جنایت زده بود، پس از ۱۹‌ماه پایان یافت

به گزارش مجله خبری نگار/همشهری: پسر جوانی که تنها به‌خاطر «یک نگاه چپ» دست به جنایت زد و ۱۹‌ماه با هویت جعلی زندگی می‌کرد، در پایتخت دستگیر شد.

دوم مرداد سال گذشته ۶ پسر جوان که با یکدیگر دوست و فامیل بودند برای تفریح و خوشگذرانی به منطقه چهارباغ شهرستان نهاوند واقع در استان همدان رفتند. آن‌ها درحالی‌که بساط جوجه‌کباب راه انداخته بودند با ۲ پسر غریبه به نام‌های میلاد و سجاد روبه‌رو و برای یک لحظه چشم در چشم شدند.

همین چشم در چشم شدن آن‌ها باعث شد که ناگهان سجاد با گفتن این جمله که «چرا چپ‌چپ نگاه می‌کنید»، درگیری هولناکی راه بیفتد؛ درگیری‌ای که در جریان آن جوانی ۲۰ ساله به نام مهران با ضربات چاقوی سجاد به قتل برسد.

با فرار سجاد از مهلکه، وی تحت تعقیب پلیس قرار گرفت، اما هیچ سرنخی از او نبود؛ حتی نزدیکانش هم می‌گفتند که نمی‌دانند وی کجا رفته و عده‌ای نیز مدعی شدند که او به خارج از کشور گریخته است. تحقیقات برای دستگیری قاتل فراری ادامه داشت تا اینکه چند روز قبل پلیس باخبر شد که وی به‌تازگی اقدام به خرید از طریق کارت عابربانک کرده و به این ترتیب ردپای او در یکی از محله‌های پایتخت به‌دست آمد. با این سرنخ مأموران راهی مخفیگاه وی شدند و در یک عملیات ضربتی سجاد را دستگیر کردند.

سجاد در بازجویی‌ها به ارتکاب جنایت اعتراف کرد و مدعی شد که فقط به‌خاطر «نگاه چپ» دست به قتل مهران زده است. وی توضیح داد: روز حادثه با دوستم میلاد به تفریح رفته بودیم که در آنجا چشممان به مقتول و دوستانش افتاد. آن‌ها ۶ نفر بودند که احساس کردم چپ چپ نگاه‌مان می‌کنند و به همین دلیل با آن‌ها درگیر شدم؛ هر چند مدعی بودند که هیچ منظوری نداشته‌اند، اما من دست‌بردار نبودم و همانجا چند نفر از دوستانم را که آن حوالی بودند، صدا زدم و با آن‌ها درگیر شدیم. در جریان این درگیری اصلا متوجه نشدم که چطور با چاقو به مقتول ضربه زدم و جانش را گرفتم. من قصد کشتن کسی را نداشتم، اما، چون از زندان می‌ترسیدم، فرار کردم.

متهم گفت: به تهران آمدم و ابتدا برای خودم مدارک و هویت جعلی دست و پا کردم و مخفیانه زندگی می‌کردم تا اینکه چند روز قبل به سوپرمارکت رفتم تا خرید کنم و، چون پول نقد نداشتم از کارت عابربانکم استفاده کردم و همین باعث دستگیری‌ام شد.

با اعترافات قاتل جوان، پرونده وی برای ادامه رسیدگی به دادسرای شهرستان نهاوند فرستاده شد.

مرور قتل‌های عجیب

تا‌کنون جنایت‌های زیادی در سراسر کشور رخ داده که حتما از شنیدن انگیزه آن‌ها متعجب می‌شوید؛ انگیزه‌هایی که باورتان نمی‌شود آغازگر هولناک‌ترین درگیری‌ها باشند

به خاطر یک طوطی

یکی از عجیب‌ترین انگیزه‌ها برای ارتکاب جنایت، «طوطی کاسکو» بود. ماجرا از این قرار بود که جوانی یک طوطی کاسکو به دوستش امانت داد. ۲ هفته از این اتفاق گذشت و صاحب طوطی نزد دوستش رفت تا پرنده‌اش را تحویل بگیرد، اما او حاضر به پس دادن پرنده نشد؛ آن روز دعوایی میان ۲ دوست شکل گرفت که به قتل یکی از آن‌ها منجر شد. این جنایت اردیبهشت سال ۹۳ رخ داد و قاتل که فراری شده بود بعد از ۵‌ماه دستگیر شد. او در بازجویی‌ها گفت: مقتول دوست صمیمی‌ام بود. او شب حادثه پیش من آمد و گفت طوطی‌اش را می‌خواهد. من گفتم طوطی داخل اتاق است و پدر و مادرم خواب هستند و نمی‌توانم الان طوطی را پس بدهم. او عصبانی شد و با هم درگیر شدیم و این جنایت رخ داد.

تفاله چای

۸ سال پیش بود که مردی جوان پس از نوشیدن یک فنجان چای قربانی دعوایی عجیب شد. او پس از نوشیدن چای تفاله آن را از پنجره بیرون ریخت. تفاله روی سر یکی از همسایه‌ها فرود آمد و همین انگیزه جنایت شد. عامل جنایت که مردی مغازه‌دار بود پس از دستگیری گفت: مقتول در ساختمان بالای مغازه‌ام سکونت داشت. آن روز مقابل مغازه‌ام ایستاده بودم. ناگهان احساس کردم که چیزی روی سرم افتاد. بالا را که نگاه کردم مرد همسایه را دیدم. او با وجود اینکه من در آنجا ایستاده بودم، تفاله چای خود را به پایین ریخت که همین باعث عصبانیت من شد، با او درگیر شدم و ناخواسته وی را به قتل رساندم.

به‌خاطر کبوتر

«کبوتر» یکی دیگر از انگیزه‌های عجیب است که تا حالا باعث تشکیل چندین پرونده قتل شده است. یکی از آن‌ها چند سال پیش اتفاق افتاد. قاتل، جوانی به نام سیامک بود که شب حادثه به پشت‌بام خانه عمویش رفت و مشغول کشیدن قلیان شد. همان لحظه تعدادی از کبوتر‌های پسرهمسایه روی پشت‌بام آن‌ها نشستند. سیامک و پسرعموهایش کبوتر‌ها را پر دادند که همین کارشان باعث درگیری آن‌ها با پسر‌های همسایه شد. دعوا حتی به خانواده‌های دوطرف هم کشیده شد. در نهایت سیامک که نتوانسته بود خشمش را کنترل کند، جان مرد همسایه را گرفت.

جنایت ۵۰۰ تومانی

هرچند اختلاف مالی انگیزه قاتلان زیادی است، اما قتل بر سر ۵۰۰ تومان، عجیب و باورنکردنی است. این حادثه در یکی از محله‌های پایتخت رقم خورد. قاتل و مقتول همکار بودند و در یک ساختمان کار می‌کردند. یکی از آن‌ها برای خرید به سوپرمارکت رفت و وقتی برگشت تصمیم گرفت حساب و کتاب کند تا دوستش دنگش را بپردازد، اما در این بین دوستش ۵۰۰ تومان به او بدهکار شد و بر سر این موضوع، آنچنان درگیری میان ۲ دوست جدی شد که با قتل یکی از آن‌ها پایان یافت. قاتل پس از دستگیری، هربار که تحت بازجویی قرار می‌گرفت به گریه می‌افتاد و می‌گفت هنوز باور و درک این موضوع که به‌خاطر مبلغی ناچیز، حق زندگی را از دوستش گرفته برایش سخت و دشوار است.

قتل بر سر اسپیکر

یکی دیگر از حادثه‌های باورنکردنی، قتل دوست به‌خاطر یک اسپیکر بود. ماجرا از این قرار بود که مقتول، اسپیکر خود را به دوستش امانت داده بود، اما وی حاضر به برگرداندن اسپیکر نمی‌شد. این دو دوست بر سر این موضوع عجیب با هم درگیر شدند و حتی شاهدان هم نتوانستند به دعوایشان پایان بدهند. ناگهان قاتل که حاضر به برگرداندن اسپیکر نبود به سمت مقتول هجوم برد و جانش را گرفت.

قتل بر سر غرغرکردن

غرغرکردن نیز دلیل عجیب و باورنکردنی قاتلی بود که ناخواسته جان دوستش را گرفت. ماجرا از این قرار بود که اردیبهشت امسال مردی ناپدید شد و، چون آخرین بار با یکی از دوستانش به نام ناصر قرار داشت، مأموران وی را دستگیر کردند. او در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و گفت: مقتول از دوستانم بود که حالش خوب نبود و می‌خواستم وی را به دکتر ببرم. آن روز هر جا رفتیم تا دوستم را بستری کنیم، تخت خالی پیدا نشد. از سوی دیگر من معتاد بودم و می‌خواستم مواد بکشم. ناچار شدم بین راه توقف کنم تا کمی مواد مصرف کنم. دوستم، اما مدام غر می‌زد و بهانه می‌گرفت. می‌گفت نمی‌تواند صبر کند و باید هرچه زودتر او را به دکتر ببرم. ناگهان عصبانی و کلافه شدم و سنگی به سمتش پرتاب کردم تا او ساکت شود، اما در اوج ناباوری، دوستم خونین روی زمین افتاد و جان باخت.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر