کد مطلب: ۵۰۹۸۱۲

ادیسه‌های کوچک در داستان‌های هایکو وار

نگاهی به کتاب «کجا ممکن است پیدایش کنم» اثر هاروکی موراکامی

به گزارش مجله خبری نگار، کتاب «کجا ممکن است پیدایش کنم»، شامل پنج داستان کوتاه است. این مجموعه داستان، اولین کتابی است که از «هاروکی موراکامی» در ایران با ترجمه «بزرگمهر شرف‌الدینی» توسط نشر چشمه منتشر شده است. موراکامی جزو نویسندگانی است که در طول چند سال گذشته به شهرت و محبوبیت چشمگیری رسیده است. به‌طوری‌که طرفدارانش برای خرید آثار او ساعت‌ها در صف می‌ایستند تا کتاب‌هایش را با امضای خودش خریداری کنند. بر اساس گمانه‌زنی‌ها، نام موراکامی همواره میان گزینه‌های اصلی جایزه نوبل بوده است؛ اما در تمام این سال‌ها این حسرت به دل طرفدارانش مانده و با وجود تمام شایستگی‌ها، هنوز هیئت داوران آکادمی نوبل، این جایزه را به نویسنده ژاپنی مشهور نداده‌اند.

ادیسه‌های کوچک

داستان‌های موراکامی مثل بیشتر ژاپنی‌ها که بیش از اندازه درگیر زندگی ماشینی شده‌اند، دارای یک نوع «نیهیلیسم» آمیخته با زندگی است. این ویژگی، مصداق همان شعر فروغ فرخزاد است که می‌گوید: «آه‌ای زندگی منم که هنوز / با همه پوچی از تو لبریزم». داستان «فاجعه در نیویورک» این‌گونه شروع می‌شود: «چراغ‌هایشان را خاموش کردند تا در مصرف، صرفه‌جویی کنند و تاریکی، آن‌ها را در برگرفت. هیچ‌کس حرفی نمی‌زد. همه آن‌چه در تاریکی به گوش می‌رسید، صدای قطره‌های آب بود که هر پنج ثانیه یک‌بار از سقف می‌چکید.» نویسنده، تاریکی را که نماد نومیدی است با قطره‌های آب که نماد زندگی است در هم می‌آمیزد و در عین ناامیدی کورسوی امید را در دل شنونده‌اش روشن نگه می‌دارد.

شاید بتوان گفت از میان نویسندگان بزرگ جهان، بیشترین تأثیر را «آلبرکامو» بر موراکامی گذاشته است. شخصیت داستان‌های موراکامی بیشتر مانند قهرمانان بیگانه خونسرد، تنها، بی‌هویت و بی‌ریشه‌اند و افرادی که در تمام طول داستان تنها به دنبال آرامش نسبی‌اند. موراکامی می‌گوید: «همه قهرمان‌های من دنبال چیز مهمی می‌گردند یا لااقل چیزی که برای آن‌ها مهم است. این جست‌وجو نوعی ماجراجویی است؛ اما نکته مهم فرایند این جست‌وجوست، این‌که تو تنهایی، باید مستقل باشی و تا آن جا که می‌توانی سخت تلاش کنی. آن‌ها ادیسه‌های کوچک من هستند.» دیگر نویسنده‌ای که «موراکامی» از او الهام گرفته، «ریموند کارور» جزو نزدیک‌ترین دوستان «موراکامی» است. موراکامی درباره «کارور» می‌گوید: «اولین بار که داستان‌های «کارور» را خواندم شوکه شدم، مثل رعدوبرق بود.»

داستان‌های شاعرانه و هایکو وار

همان‌قدر که آمریکایی‌ها با خانه‌های بزرگ، ایالت‌های وسیع، ماشین‌های غول‌پیکر و نویسندگان داستان‌های طولانی مثل «جان اشتاین بک» و «ویلیام فاکنر» معروف‌اند، ژاپنی‌ها هم به خانه‌های کوچک بیست‌وچند متری با دیوار‌های چرخ‌دار متحرک، شهر‌های مینیاتوری و شعر‌های کوتاه هایکو شناخته می‌شوند. اگر «جان اشتاین بک» خوشه‌های خشم را در ۶۱۴ صفحه و ویلیام فاکنر خشم و هیاهو را در چند صد صفحه می‌نویسد، در نقطه مقابل آن‌ها، موراکامی ایستاده است.

او پنج داستان را در یک کتاب صد و شصت‌وشش صفحه‌ای می‌گنجاند. انگار زندگی چشم‌بادامی‌ها با هایکو، گره‌خورده است. ژاپنی‌ها آن‌قدر در همه‌چیز خلاصه‌اند که نمی‌خواهند جای کسی را تنگ کنند. داستان‌های کوتاه موراکامی هم هرکدام مثل یک هایکوی بلند شاعرانه چنان تأثیر غریبی بر مخاطب می‌گذارند که دنبال نکردن این نویسنده و کتاب‌های جدیدش برای خواننده‌ها سخت است. او حتی در نوشتن چند داستان بلندش در به‌کارگیری کلمات نوعی خساست به خرج می‌دهد.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر