کد مطلب: ۴۵۴۲۵۳
|
|
۱۶ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۲:۵۵

از تهران تا موزه لوور با طراحی «بسم ا...»

از تهران تا موزه لوور با طراحی «بسم ا...»
گفت‌وگوی اختصاصی با فرزاد زاهدی، استاد دانشگاه سنت پترزبورگ که آثار گرافیکی و تجسمی او، ستایش هنردوستان در کشور‌های اروپایی و عربی را نصیب هنر ایرانی کرده است

به گزارش مجله خبری نگار، همه‌چیز از تمرین روی چند طرح تایپوگرافی «بسم ا...» در دوران نوجوانی‌اش شروع شد. آن زمان فکرش را هم نمی‌کرد روزی یکی از آثارش در موزه لوور پاریس به نمایش درآید. فرزاد زاهدی که امروز استاد دانشگاه سنت پترزبورگ، استاد دانشگاه هنر‌های زیبای جمهوری آذربایجان و عضو انجمن طراحان برتر گرافیک این کشور است، فعالیت هنری‌اش را از دوران نوجوانی در تهران شروع کرد و حالا به چند سبک ابداعی در زمینه هنر‌های تجسمی دست‌یافته که به‌جز ایران در نمایشگاه‌های دیگر نقاط دنیا طرفداران خاص خودش را دارد. باخبر شدیم، زاهدی در تیر امسال به ایران می‌آید و در سه شهر تهران، مشهد و شیراز کارگاه‌های آموزشی برپا خواهد کرد. برای اطلاع بیشتر از سبک هنری، جایگاه آثار تجسمی ایرانی در کشور‌های مختلف جهان و میزان اهمیت اقتصاد هنر در هنر‌های تجسمی با او گفتگو کرده‌ایم.

لطفاً خودتان را معرفی کنید و بگویید فعالیت هنری‌تان را از چه زمانی شروع کردید؟

فرزاد زاهدی هستم متولد مرداد ۱۳۵۸. فعالیت هنری‌ام را از هنرستان مالک اشتر تهران با رشته گرافیک آغاز کردم.

اولین تمرین‌های هنری من به دوران نوجوانی‌ام برمی‌گردد. آن زمان یک مسابقه تایپوگرافی با موضوع «بسم ا...» در سطح استان تهران در حال برگزاری بود. در آن روزگار، فرم و رنگ را به‌هیچ‌عنوان نمی‌شناختم، ولی در عین ناباوری اولین اثر هنری من که یک نوشته از «بسم ا...» بود و به‌صورت کاملاً خودجوش آن را خلق کرده بودم بین آثار تجسمی، اول شد. همین موضوع باعث شد با جدیت بیشتر وارد این عرصه شوم. آن سال‌ها هیچ استادی نداشتم و با آزمون و خطا ۳۶۰ مدل بسم ا... نوشتم که هرکدام از این آثار با استقبال ویژه‌ای از سوی هنرمندان و مردم روبه‌رو شد. خلاصه این که تمرین‌هایم همچنان ادامه داشت تا این که در مقطع کارشناسی رشته گرافیک قبول شدم و در ادامه برای آشنایی بیشتر با آثار هنرمندان دیگر کشور‌ها به جمهوری آذربایجان سفر کردم و کارشناسی ارشدم را از دانشگاه هنر‌های زیبای این کشور گرفتم. در طول تمام این سال‌ها همچنان به هنر، بر پایه خلاقیت فردی تأکید داشتم. تا امروز، حدود ۴۵ نمایشگاه در ایران و همچنین چندین نمایشگاه در فرانسه، انگلستان و آذربایجان برگزار کرده‌ام. در جشنواره بین‌المللی بسم‌ا... در کشور‌های عربی نیز توانسته‌ام مقام اول را کسب کنم.

از تهران تا موزه لوور با طراحی «بسم ا...»

واکنش مردم کشور‌های اروپایی در مواجهه با طرح «بسم ا...» که شما نوشتید چه بود؟

من همیشه در عرصه آموختن هنر و ارائه آن، کنجکاوی‌های زیادی در ذهنم دارم. یکی از کنجکاوی‌هایم این بود که نوع برخورد مردم دیگر کشور‌ها و به‌ویژه کشور‌های اروپایی با آثارم که بر پایه بسم ا... خلق‌شده بود، چیست؟ به همین دلیل این آثار را در فرانسه به نمایش گذاشتم. در این میان، شور و هیجان مردم کشور فرانسه برای من شگفت‌انگیز بود. این استقبال تا جایی رسید که یکی از آثار هنری همین نمایشگاه (بسم ا...) را انتخاب کردند و در موزه لوور پاریس به نمایش گذاشتند. همیشه برایم حس خوبی است که نوشته بسم ا... که طراحی آن، حاصل ذهن من بوده روی دیوار منزل مردم دیگر کشور‌ها نصب شود.

تفاوت برگزاری نمایشگاه هنر‌های تجسمی در ایران با دیگر نقاط جهان چیست؟

در دیگر کشور‌ها مردم و مسئولان از هنر‌های مدرن به‌شدت استقبال می‌کنند. استقبال مردم ایران هم از نمایشگاه‌های هنری بسیار خیره‌کننده است، ولی حمایت مسئولان، متأسفانه در حد صفر است و بنده به همین دلیل بیشتر نمایشگاه‌هایم را در دیگر کشور‌ها برگزار می‌کنم. یادم می‌آید وقتی برای گرفتن مجوز برگزاری هرکدام از نمایشگاه‌ها به نهاد‌های مختلف می‌رفتم با کاغذبازی‌های اداری، به‌صورت مداوم سنگ‌اندازی می‌شد. در ایران چندین نمایشگاه خیریه به نفع کودکان سرطانی، بیماران ام‌اس و... برگزار کردم، ولی مسئولان حتی از این نمایشگاه‌ها هم حمایت نمی‌کردند. درحالی‌که دیگر کشور‌ها تشنه هنر هنرمندان ایرانی هستند و این اتفاق بار‌ها برای خود من و آثارم افتاده که در دیگر کشور‌ها مردم و مسئولان با اشتیاق پیگیر تاریخ برگزاری نمایشگاه‌ها هستند.

شما علاوه بر هنر‌های گرافیکی در هنر‌های تجسمی و دکوراتیو نیز به موفقیت‌های قابل توجهی دست یافته‌اید. چه اتفاقی باعث شد از هنر‌های گرافیکی به سمت هنر‌های دکوراتیو بروید؟

فعالیت مداوم و ماندن در یک هنر، برای من هیچ‌گاه راضی‌کننده نبوده و نیست به همین دلیل از چند سال پیش به سراغ هنر‌های دکوراتیو رفتم و با آزمون‌وخطا سعی داشتم هنر شخصی خودم را در شاخه دکوراتیو، خلق کنم. تا امروز در هنر‌های دکوراتیو، هیچ مدرسی نداشته‌ام. پس از حدود دو سال آزمون‌وخطا به تجربه‌های زیادی دست پیدا کردم. درنهایت به سبک‌هایی از قبیل رنسانس، کاشی قرون‌وسطی، برنز کهنه روسی و فسیل رسیدم که این سبک‌ها ابداع بنده است. خوشبختانه در سفر‌های مداومی که به کشور‌های دیگر دارم، این سبک‌ها که تلفیقی از هنر ایران و جهان است مورد توجه قرار گرفته است. اکنون هم در برخی کشور‌ها در کنار تدریس در دانشگاه به آموزش این هنر مشغولم.

با توجه به اهمیت موضوع اقتصاد هنر آیا این رشته سودآوری مالی هم برای هنرمندان آن به همراه دارد؟

سؤال خوبی کردید. به نظر من اقتصاد و موضوعات مالی در هنر، یکی از مواردی است که شاید تا امروز کمتر موردتوجه هنرمندان و مسئولان قرارگرفته است، ولی درباره هنر دکوراتیو به دلیل زیاد بودن تقاضا، سود مالی خوبی را شاهدیم. شاید یکی از دلایل استقبال مردم ایران و دیگر کشور‌ها از این هنر همین موضوع باشد. این هنر خوشبختانه درآمدزایی خوبی دارد و حتی خانم‌های خانه‌دار در صورت داشتن علاقه به این هنر، می‌توانند وارد این عرصه شوند.

درباره برنامه‌های آینده‌تان توضیح دهید

تدریس دانشگاهی، برگزاری کارگاه‌های آموزشی و برگزاری نمایشگاه در کشور‌های مختلف ازجمله برنامه‌های پیش روی بنده است. تیر امسال پس از سال‌ها فعالیت در خارج از کشور، برای انتقال آموخته‌هایم به هموطنانم به ایران می‌آیم و چند کارگاه آموزشی در مشهد، شیراز و تهران برگزار می‌کنم؛

و سخن پایانی ...

امروزه متاسفانه آن‌قدر مدرس هنر زیاد شده که برخی افراد کم‌تجربه که نام استاد را یدک می‌کشند، در فضای مجازی و حقیقی به ارائه آموزش‌هایی می‌پردازند و هنرجویان در مسیر یادگیری به بیراهه می‌روند و آینده هنری‌شان به خطر می‌افتد. به اعتقاد من هنرجویان، باید همواره در انتخاب مسیر هنری و استادانشان با وسواس فراوانی قدم بردارند. درباره به کار بردن لقب استاد هم که این روز‌ها بسیار پرکاربرد شده، باید این توضیح را ارائه دهم که لقب استاد، برازنده افرادی مانند استاد فرشچیان، پرویز تناولی، رامبراند، پیکاسو، میکل آنژ و داوینچی است. در حقیقت اگر این‌ها استاد هستند پس قطعاً ما استاد نیستیم بلکه هنرجویانی هستیم که تلاش می‌کنیم به نتیجه‌ای برسیم. نکته دیگر این که اگر بنده در هنر توانستم به‌جایی برسم، بی‌تردید همه هنرجو‌ها می‌توانند به این جایگاه و حتی بالاتر از این برسند. من برای رسیدن به موقعیت هنری فعلی‌ام هزینه‌های زیادی کردم. این‌طور نیست که یک هنرجو با آموزش دیدن یک‌روزه بتواند به‌جایی برسد. همه ما در آموختن هنر باید صبور باشیم.

منبع: خراسان

برچسب ها: هنرمند ایران
ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر