به گزارش مجله خبری نگار،برای سنجش هوش هیجانی خود میتوانید از آزمونهای استاندارد استفاده کنید. همچنین میتوانید برای ارزیابی هوش هیجانی یک فرد سوال بپرسید. اگر متوجه شدید که این مهارت را ندارید، میتوانید برای بهبود هوش هیجانی خود قدم بردارید.
بسیاری از ارزیابیهای آنلاین ادعا میکنند که هوش هیجانی شما را اندازهگیری میکنند. به طور کلی، شما به یک سری سوالات چند گزینهای پاسخ میدهید و سپس نتایج خود را نشان میدهید. با یک جستجوی ساده میتوانید سایتهایی که ارزیابی آنلاین دارند را پیدا کنید.
یکی از انواع آزمونها از شما سوالاتی در مورد اینکه چگونه خودتان را میبینید میپرسد. این سادهترین روش است، زیرا میتوانید همه این کارها را خودتان در کمتر از یک ساعت انجام دهید. با این حال، لزوما به خودی خود تصویر کامل را به شما نشان نمیدهد.
• به عنوان مثال، این نوع آزمون ممکن است از شما بخواهد که به مجموعهای از جملات مانند «من اغلب احساس ناراحتی میکنم. درست، تا حدودی درست یا نادرست» را رتبه بندی کنید.
گزینه دیگری که علاوه بر گزارش از خود به خوبی کار میکند، درخواست از دیگران برای ارزیابی هوش هیجانی شماست. اساساً، آنها به سؤالات مشابهی در مورد شما پاسخ میدهند که به سؤالاتی که در مورد خودتان پاسخ دادهاید، به شما ایده میدهند که دیگران چگونه شما را درک میکنند.
• به عنوان مثال، آزمون ممکن است جملهای مانند این بپرسن: «این شخص میتواند احساسات دیگران را درک کند. درست است، تا حدودی درست است، یا درست نیست».
رویکرد سوم، استفاده از آزمون برای بررسی واقعی مهارتهای خود است، نه اینکه فقط از شما بخواهد در مورد آنها صحبت کنید. این سودمند است، زیرا از شما میخواهد که هوش هیجانی خود را نشان دهید، که سپس میتوان آن را اندازهگیری کرد.
• این نوع آزمون ممکن است موقعیتهایی را به شما نشان دهد و پاسخهایی را برای انتخاب به شما بدهد. از طرف دیگر، ممکن است چهره شخصی را به شما نشان دهد و از شما بخواهد که احساسات آن شخص را حدس بزنید.
سنجش هوش هیجانی به آسانی انواع دیگر هوشها نیست، اما ویژگیهای مشترکی وجود دارد که میتوانید در خود مشاهده کنید. این ویژگیها نشان میدهد که شما از هوش هیجانی کاربردی بالایی برخوردار هستید. آنها عبارتند از:
• فکر کردن به احساسات
• مکث کردن
• سعی کنید افکار خود را کنترل کنید
• رشد از انتقاد
• معتبر بودن
• نشان دادن همدلی
• ستایش دیگران
• عذرخواهی برای اشتباهات خود
• پایبندی به تعهدات
یکی از راههای قضاوت در مورد هوش هیجانی افراد، ارزیابی نحوه برخورد او با موقعیتی است که در آن همه چیز اشتباه پیش رفته است.
• برای مثال، فردی که دیگران را سرزنش میکند و فقط عصبانی و ناامید میشود، از نظر عاطفی آگاه یا باهوش نیست.
• با این حال، یک فرد منعطف که قادر به سازگاری موثر و کنار آمدن با موقعیتهای بد است، از بلوغ عاطفی بیشتری برخوردار است.
اگر در یک مصاحبه یا موقعیتهای دیگری هستید که در آن سعی میکنید هوش هیجانی یک فرد را ارزیابی کنید، سعی کنید آنها را وادار کنید تا در مورد روابط کاری خود صحبت کنند. اگر به نظر میرسد که آنها با کسی کنار نمیآیند یا چیز خوبی برای گفتن در مورد کسی دارند، احتمالاً از نظر عاطفی آنقدر که شما میخواهید بالغ نیستند.
• به عنوان مثال، ممکن است کسی بگوید: «من سعی میکنم روابط کاری خود را حرفهای نگه دارم و حقیقتاً ترجیح میدهم به تنهایی کار کنم.» این میتواند نشان دهنده کمبود هوش هیجانی باشد.
• با این حال، کسی که میگوید: «من از کار با همه نوع آدم لذت میبرم، بنابراین بسیار خوشحالم که در محل کارم مشارکت و همکاری زیادی وجود دارد»، ممکن است کمی بلوغ عاطفی بیشتری داشته باشد.
این تاکتیک ممکن است کمی عجیب به نظر برسد، اما یک فرد باهوش عاطفی این چالش را با ذوق و شوق انجام میدهد. حتماً فرد را وادار کنید تا چیزهایی را که نمیفهمید توصیف کند و ببینید که چگونه پاسخ میدهد. یک فرد باهوش هیجانی سعی میکند آنچه را که میگوید دوباره کار کند تا شما بتوانید درک کنید، در حالی که فردی که هوش هیجانی کمتری دارد ممکن است شروع به ناامیدی یا آشفتگی کند.
این سوال به شما کمک میکند تا ارزیابی کنید که فرد چه ارزشهایی را تحسین میکند. به نوبه خود، حداقل میتوانید ببینید که آنها آرزو دارند چه کسی باشند، همانطور که ما اغلب افرادی را تحسین میکنیم که میکوشیم شبیه آنها باشیم. این به شما میگوید که فرد به سمت چه سطحی از هوش هیجانی کار میکند.
زنگ ساعت را طوری تنظیم کنید که چندین بار در طول روز به صدا درآید. وقتی این کار را کرد، لحظهای را برای ارزیابی احساس خود اختصاص دهید. سعی کنید بفهمید چرا چنین احساسی دارید. اولین قدم برای آگاهی عاطفی این است که بتوانید احساسات خود را بشناسید.
• نوشتن احساسات خود میتواند مفید باشد، بنابراین میتوانید روندهایی را در احساس خود در طول روز مشاهده کنید. با این حال، تنها شناسایی وضعیت عاطفی خود مفید است، زیرا به شما کمک میکند تا از آنچه احساس میکنید آگاه شوید.
آگاهی عاطفی فقط توانایی تشخیص یک احساس نیست. شما همچنین باید بتوانید کنترلی روی آن نشان دهید. تا حدی، این بدان معناست که به دلیل عصبانیت یا ناراحتی رفتار نکنید. با این حال، این میتواند به معنای تلاش برای قرار دادن وضعیت در یک وضعیت بهتر برای کمک به تغییر احساسات شما باشد.
• به عنوان مثال، اگر به دلیل دریافت یک بررسی و ارزیابی در محل کار ناراحت هستید و استرس دارید، سعی کنید آن را در شرایط بهتری قرار دهید. میتوانید با خود بگویید: «این فقط یک بررسی است. این پایان دنیا نیست. بدیهی است که من چیزهای زیادی برای یادگیری دارم و این بررسی به من کمک میکند تا آن را انجام دهم.»
• همچنین میتوانید کارهایی مانند تنفس عمیق برای آرام کردن خود یا استراحت کردن از چیزی در هنگام ناراحتی انجام دهید. به عنوان مثال، اگر با کسی وارد بحث شدید و احساس میکنید که داغ شدهاید، بخواهید یک استراحت کوتاه داشته باشید تا بتوانید آرام شوید. پیادهروی کنید یا به آرامی در سر خود بشمارید تا به آرامش خود کمک کنید.
بخشی از آگاهی عاطفی توانایی ارزیابی و درک احساسات دیگران است. اگر هنگام گفتگو همیشه حواستان پرت میشود، احتمالاً آنچه را که طرف مقابل میگوید و احساس میکند هماهنگ نمیکنید.
• به طور کامل به آنچه فرد میگوید گوش دهید. فقط به آنچه قرار است بعدا بگویید فکر نکنید. موارد حواسپرتی مانند تلفن، کامپیوتر و تلویزیون را خاموش کنید یا از آن دوری کنید تا بتوانید تنها بر آنچه که فرد میگوید تمرکز کنید.
• فراتر از کلمات نیز نگاه کنید. لحن فرد چگونه است؟ به عنوان مثال، آنها ممکن است عصبانی به نظر برسند. زبان بدن آنها چه میگوید؟ آیا آنها آشفته یا عصبی به نظر میرسند؟ به عنوان مثال، اگر آنها احساس تنش میکنند، ممکن است متوجه شوید که شانههای آنها به هم فشرده شده است.
• در مورد چیزهایی که میبینید و میشنوید صحبت کنید تا به تشویق فرد کمک کنید تا حرف خود را باز کند. میتوانید بگویید: «به نظر میرسد کمی مضطرب هستی. آیا کاری هست که بتوانم انجام دهم؟»
بخش دیگری از هوش هیجانی توانایی کنار آمدن با افراد دیگر است، مانند توانایی مذاکره، متقاعد کردن، رهبری و مدیریت تعارضات. این مهارتها برای تعامل با افراد دیگر ضروری هستند. شما میتوانید این مهارتها را با تعامل با دیگران ایجاد کنید، بنابراین به رویدادهای اجتماعی بیشتری بروید که نیاز به تعامل با دیگران دارند.
• شما قبلاً گوش دادن را یاد گرفته اید، اما این تنها بخشی از مهارتهای برخورد با دیگران است. شما همچنین باید با مستقیم و مشخص بودن ارتباط خوبی برقرار کنید. همچنین به ایجاد نگرش مثبت کمک میکند، زیرا دیگران را به سمت شما میکشاند.
• به عنوان مثال، در یک جلسه، ممکن است لازم باشد دستورالعملهای خاصی ارائه دهید. «برو این کار را انجام بده» کافی نیست. سعی کنید بگویید: «دوست دارم همه شما در مورد این پروژه فکر کنید و تا پایان روز ایدههایتان را برای بهبود آن به من بگویید. ما تا ۲ روز دیگر دوباره جلسه میگیریم، و تا آن زمان، من دوست دارم چند پیشنهاد توسعه یافته را ببینم. در تیمهای ۲ یا ۳ نفره کار کنید تا ایدههای خود را توسعه دهید».
باهوش بودن از نظر عاطفی همچنین به معنای مسئولیتپذیری در قبال کارهایی است که انجام میدهید. پذیرش مسئولیت خود به توسعه روابط با افراد دیگر کمک میکند، زیرا آنها احساس میکنند میتوانند به شما اعتماد کنند. شما سعی نخواهید کرد آنها یا شخص دیگری را به خاطر کارهایی که انجام میدهید سرزنش کنید.
منبع:اینفو