کد مطلب: ۴۴۱۱۶۱

«جاسوس‌گردان»: مروری بر خاطرات یک افسر «کا. گ. ب»

نگاهی به کتاب «جاسوس‌گردان»

به گزارش مجله خبری نگار/ایران: «جاسوس‏‌گردان» به چاپ دوم رسید. این کتاب همچون عینکی متفاوت عمل می‌کند و زوایای پنهان و در عین حال متفاوتی را از شبکه پیچیده سازمان «کا. گ‏. ب» (سرویس اطلاعات و امنیت اتحاد جماهیر شوروی سابق) و تقابل طولانی آن با سرویس‏ جاسوسی امریکا (سیا) نمایان می‌سازد. «ویکتور چرکاشین» با سابقه خدمت ۴۰ ساله در «کا. گ‏. ب»، در این کتاب پرده از خاطراتی برداشته که دوگانه زندگی حرفه‌ای یک افسر ارشد «کا. گ. ‏‌ب» را به‌عنوان جاسوس با عواطف، احساسات و زندگی خصوصی‌‏اش روایت می‌کند.

به طور معمول، مردم فقط زمانی از هویت افسران اطلاعاتی خبردار می‌شوند که مشکلی پیش بیاید؛ عملیاتی با شکست مواجه شود و یا مقامات اطلاعاتی در تله سرویس‌های اطلاعاتی رقیب بیفتند و شناسایی شوند که در این صورت ماجرای پرسروصدایی کلید می‌خورد، اما اینکه فردی به جای مصاحبه با رسانه‌ها و امکان ایجاد هرگونه سوءتفاهم، خودش دست به کار شود و پرده از سال‌هایی بردارد که عمرحرفه‌ای‌اش را در جاسوسی گذرانده، دلیل روشنی است برای آنکه کتاب «جاسوس‌گردان» در فهرست خواندنی‌های جذاب قرار بگیرد.
ویکتور چرکاشین، افسر اسبق کا. گ. ب، یک روز به این یقین رسید که مهم است داستان‌اش را بنویسد؛ داستان زندگی پررمز و رازی که بخش اعظمی از آن به جاسوسی گذشته و افشا و انتشار جزئیات آن، خلاف غریزه و سنت است.

تمام کتاب حول فردی می‌گردد که در سال ۱۹۵۲ درست زمانی که کوره جنگ داشت داغ می‌شد و یک‌سال قبل از درگذشت ژوزف استالین، به کا. گ. ب پیوست و تقریباً ۴۰ سال بعد در سال ۱۹۹۱ بازنشسته شد؛ یعنی چند روز پس از کودتای نافرجام ماه اوت علیه میخائیل گورباچف که سهم قابل توجهی در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی داشت.

دوران حرفه‌ای «چرکاشین» با دگردیسی روسیه از دیکتاتوری تمامیت‌خواه به کشوری که آغوش خود را به روی دموکراسی گشود آمیخته بود. البته باید گفت این کتاب حاوی هنرنمایی‌های جیمز باندگونه نیست یا بهتر اینکه «چرکاشین» اصلاً از این چیز‌ها در چنته نداشت، چراکه به گفته خودش اصل کار در کا. گ. ب همین است. او در بخشی از کتاب می‌نویسد: «طی سال‌های متمادی کار در کا. گ. ب، با افسران، جاسوسان و دیگرانی آشنا شدم که متعاقباً به شهرت رسیدند، اما این اتفاق در طول انجام وظایف عادی رخ می‌داد. من هرگز با چتر نجات از هواپیما نپریدم، آدم‌ربایی یا آدم‌کشی را یاد نگرفتم، نیاموختم چگونه گاوصندوقی را باز کنم و هرگز در دوره‌های آموزشی شگرد‌های جاسوسی شرکت نکردم بلکه من پس از مطالعه زبان‌های خارجی به واحد ضداطلاعات کا. گ. ب پیوستم و به خارج از کشور اعزام شدم تا تجربه کار را بیاموزم.»

خوانندگان این کتاب آنجایی مجذوب نگاه بی‌طرفانه جاسوس کا. گ. ب می‌شوند که می‌نویسد: «من همچنان عمیقاً برای اعتبار کا. گ. ب اهمیت قائلم. هدفم این است که برخی سوءتفاهم‌ها درباره دم‌ودستگاه اطلاعاتی شوروی را روشن کنم و سعی‌ام این است که بگویم پرسنل کا. گ. ب هم آدم‌هایی بودند با خطا‌هایی مشابه و احساساتی نظیر بقیه آدمیان. اکثر افسران اطلاعاتی قادر به تفکیک احساسات حرفه‌ای و شخصی خود هستند. آن سال‌های متمادی فعالیتم علیه سیا، سهم من در حفظ کشورم به‌عنوان یک قدرت بزرگ بود. اما این بدان معنا نبود که احترامی برای امریکایی‌ها قائل نبودم یا از ایالات متحده لذت نمی‌بردم. اعتقادم هماره این بود که امریکایی‌ها در تلاش هستند برای کشورشان همان کنند که من برای کشورم می‌کردم.»

در فصل آغازین این اثر، نویسنده از کمونیسم به‌عنوان ایدئولوژی و مکتبی یاد می‌کند که سیاق زندگی او و همسرش «الینا» را برای همیشه تغییر داد. در بخش دیگری از کتاب «ویکتور چرکاشین» دست به افشای حقایق ارزشمندی می‌زند و می‌نویسد: «اطلاعاتی که هانسن در اختیار مسکو قرار داد، ده‌ها میلیارد دلار می‌ارزید. او هزاران سند در اختیار کا. گ. ب و سپس اس. وی. آر قرار داد که بسیاری از آن‌ها روی بیست‌وهفت دیسک رایانه‌ای حاوی اطلاعات دانلودشده از سِروِرهای اف. بی. آی بودند. این اطلاعات به افشای تعدادی از پرهزینه‌ترین و پیشرفته‌ترین برنامه‌های شنود آژانس امنیت ملی کمک کرد. تکان‌دهنده‌ترین آنها، تونلی بود که آژانس با کمک اف. بی. آی زیر محوطه سفارت شوروی در واشنگتن کشیده بود. یکی از عجایب فناورانه، لبالب پر از تجهیزات گوش دادن به مکالمات ما. دست به دامن مواد خاص رسانای صدا هم شده بودند. این‌ها را پیمانکاران امریکایی، به دستور اف. بی. آی، در جریان ساخت آن مجتمع نصب کرده بودند. این پروژه تقریباً یک‌میلیارد دلار هزینه روی دستشان گذاشته بود.»

در جایی از این کتاب خواندنی، چرکاشین از دستگاه‌های دروغ‌سنجی یاد می‌کند که تعدادی شاخص از جمله ضربان قلب، ریتم تنفس، تعریق، سطح صدا و حرکات دیگر را اندازه می‌گرفتند. به گفته او، آزمایشگاه کا. گ. ب، برای کنترل واکنش‌های جسمانی افراد دستورالعملی ارائه کرده بود که در بخشی از آن به انجام تمرین‌های ورزشی از جمله یوگا توصیه شده بود تا قابلیت فرد را در مدیریت واکنش‌هایش بهبود بخشد. همچنین به گروهی از دارو‌ها نیز برای کنترل شاخص‌های جسمانی اشاره شده بود. ارائه پاسخ‌های غیرمستقیم و یا کلنجاررفتن با سؤال‌ها نیز از دیگر راهکار‌های آزمایشگاه کا. گ. ب، برای کنترل واکنش‌های جسمانی افراد بود.

«چرکاشین» به همین ترتیب در ۱۲ فصل باقی‌مانده پرده از مسائلی مگو برمی‌دارد و در نهایت با ارائه فهرستی از واژگان و معادل‌های خاص در بخش پایانی این کتاب، امری به‌ظاهر محال را محقق می‌سازد و زوایای پنهان و در عین حال متفاوتی را از شبکه پیچیده سرویس اطلاعات و امنیت اتحاد جماهیر شوروی سابق یا همان «کا. گ‏. ب» در اختیار خواننده قرار می‌دهد. گفتنی است «انتشارات ایران» این کتاب را که در فاصله زمانی کوتاهی به چاپ دوم رسید، منتشر کرد تا به این ترتیب، «جاسوس‌گردان» عیان‌کننده کار واقعی در «کا. گ. ب» باشد.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر