به گزارش مجله خبری نگار/ایران: مذاکرات رفع تحریمها در حالی در نقطه توقف قرار گرفته است که مقامهای امریکایی رسماً اعلام کردهاند تمرکز خود را بر حمایت از اغتشاشات در ایران و پیگیری موضوع واهی مشارکت ایران در جنگ اوکراین به بهانه فروش پهپاد قرار داده اند و مذاکرات رفع تحریمها را از دستور کار خارج کردهاند، اما این در حالی است که به گفته مقامهای دیپلماتیک کشور، واشنگتن همچنان پیرامون این گفتگوها در حال تبادل پیام با تهران است. امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل بینالملل به تشریح ابعاد پیدا و پنهان این سیاست متناقض امریکایی پرداخته است.
گفتگوهای رفع تحریم در وین بار دیگر تیتر اخبار قرار گرفته است و مقامهای امریکایی با وجود ادعای پیگیری رویکرد دیپلماسی در تصمیمگیری پیرامون آخرین ایدههای پیشنهادی جمهوری اسلامی تعلل میکنند. فضای جاری را چطور ارزیابی میکنید؟
گفتگوهای وین از مدتها پیش در یک وضعیت تثبیت شده قرار گرفته است، یعنی از یک طرف توافق حاصل نمیشود و از طرف دیگر مرگ توافق هم اعلام نمیشود. امریکاییها متناسب با شرایط داخلی و خارجی و منطقهای خود بین دو سر این طیف حرکت میکنند. موضعگیریهای متناقض این کشور در هفتههای اخیر ذیل حرکت مداوم بین دو سر این طیف است؛ حمایت صریح آنها از اغتشاشات اخیر ایران نزدیکترین موضع به طیفی بود که بهدنبال اعلام مرگ مذاکرات هستند. این وضعیت نشان میدهد که امریکاییها بهدنبال اجرای سیاست بلاتکلیفی هستند، یعنی نمیخواهند بزودی تعیینتکلیف کنند. از یک طرف به توافق ۲۰۱۵ باز نمیگردند و از سوی دیگر هم به دوران بدون توافق علاقهای ندارند.
هدفی که از حفظ این بلاتکلیفی دنبال میکنند، چیست؟
هدف اصلی امریکا از پیگیری این وضعیت، خسته کردن جمهوری اسلامی است. امریکاییها با این ادعا که توافق ۲۰۱۵ منافعشان را تأمین نکرده از آن خارج شدند و حالا خواستهشان برجام پلاس و برجام ۲ و... است. از این جهت امید دارند با طولانی کردن مذاکرات و بلاتکلیف گذاشتن بخشی از فعالان داخلی اقتصاد ایران و افزایش فشار تحریمی و حمایت از اغتشاشات داخلی، کشورمان را در موقعیت فشار و تنگنا برای پذیرش خواستههای خود قرار دهند. یعنی بهدنبال تغییر سیاست ایران در موضوع موشکی، پهپادی و... هستند. به این ترتیب که ایران یا به شکل دفعتی، خواستههای جمهوریخواهان یا بهصورت تدریجی، مطالبات دموکراتها را محقق کند. اما جمهوری اسلامی تاکنون نشان داده به خواستههای فرابرجامی تن نمیدهد و با اتکا به سیاستهای غیر برجامی از جمله در تجارت خارجی و مواضع اصولی خود مایل به پذیرش خواستههای زیادهطلبانه واشنگتن نیست.
طرح ادعای فروش پهپادهای نظامی ایران به روسیه و تلاش امریکا برای تبدیل کردن ایران به یکی از طرفهای مشارکتکننده در جنگ اوکراین نیز با هدف تشدید همین فشارها صورت میگیرد؟
از نظر غرب و در رأس آن امریکا جنگ بزرگی بر سر آینده نظام بینالملل در خاک اوکراین در جریان است؛ یک طرف غرب و مجموعهای از کشورها قرار دارند و طرف دیگر روسیه است. کشورهای غربی به هر ابزاری متوسل میشوند که در جنگ اوکراین شکست نخورند و هر کشوری از هر منظری چه سیاسی، تبلیغاتی و چه اقتصادی و نظامی به روسیه کمک کند، با برخورد غرب روبهرو میشود. غربیها الان ایران را به فروش پهپاد به روسیه با هدف همراهی در جنگ اوکراین متهم کردهاند، اما چنانکه وزیر امور خارجه اعلام کرده است ایران به روسیه برای جنگ اوکراین هیچ تسلیحاتی نداده است. ولی طرف غربی ادعا میکند ایران در حال فروختن پهپاد به روسیه برای کمک به آن در جنگ اوکراین است.
غرب اینگونه وانمود میکند که این امر یک اقدام غیرقابل بخشش است و حتی به چین هم هشدار دادهاند که اگر بخواهد تسلیحات در اختیار روسیه بگذارد واکنش نشان میدهند. برای همین است که این مسأله بهانه و دستاویز مناسبی برای حمله آنها به شرکا و دوستان روسیه است. این موضوع در رابطه با ایران برای امریکا که درگیر مسأله مذاکرات هم هست، نیز فرصت خوبی را فراهم کرده که فشارهای خود را افزایش دهد تا در زمین مذاکرات هم به نوعی ایران را عقب براند. با این همه معتقد نیستم که موضوع پهپاد بتواند به مذاکرات شوک وارد کند، چون پیش از این موضوع هم وضعیت گفتگوها چندان در روند رسیدن زودهنگام به نتیجه نبود.
با وجود این، چرا امریکاییها همچنان به ارسال پیام اقدام میکنند، صرفاً برای حفظ کانال دیپلماسی؟
با وجود همه آنچه اشاره کردم، کانال دیپلماسی میان تهران و واشنگتن بسته نشده است، حتی اگر پیامی هم رد و بدل نشود؛ یعنی این امکان هست که پیام ارسال شود، اما از آن استفاده نشود. این خیلی متفاوت از بسته شدن کانال دیپلماسی است؛ زیرا همین الان ایران همراه روسیه و چین و سه کشور اروپایی اعضای گفتگوهای وین هستند و تا این اواخر با یکدیگر مذاکره میکردند و طرفهای مقابل دیدگاهها را به امریکا منتقل میکردند. الان این کانال وجود دارد، حتی اگر پیامی رد و بدل نشود.
امریکاییها نمیخواهند به دوران بدون توافق وارد شوند؛ چون نیاز دارند حتماً پلن B داشته باشند؛ یعنی به ادعای امریکاییها در دوران بدون توافق یک هرج و مرج به وجود میآید و آنها برای جلوگیری از آن باید اقدام کنند. اما اگر این توافق ولو حداقلی وجود داشته باشد و طرفها همچنان مذاکره کنند، خطر هرج و مرج در غرب آسیا کمتر است. امریکا برای ممانعت از ورود به فضای نخست، درصدد است کانال دیپلماسی با ایران را حفظ کند به این امید که تلاشهایشان برای افزایش فشار بر کشورمان، آنها را به خواستهشان نزدیک کند؛ حتی اگر این زمان طولانی شود.
برخی معتقدند که یکی از عوامل اثرگذار بر تعلل ایالات متحده جهت تصمیمگیری در زمینه مذاکرات در پیش بودن انتخابات آبانماه کنگره است. چقدر این عامل را اثرگذار میدانید؟
نمیتوان از اثرگذاری این انتخابات در رویکرد مقامهای کاخ سفید در قبال مذاکرات غافل شد، اما اثرگذاری به شکلی نیست که تصور شود کل فرایند مذاکرات کنونی در گرو برگزاری این انتخابات است. به طور طبیعی تمرکز امریکا بر انتخابات پیش رو است که به همین دلیل تلاش میکند وارد حوزههای چالشبرانگیز نشود. اما اینگونه هم نیست که امریکاییها بخواهند بعد از انتخاباتشان به برجام برگردند، زیرا در حال حاضر روند مذاکرات با چالشهای زیادی روبهرو است و تا زمانی که آنها حل و خواستههای دو طرف تأمین نشود، نباید انتظار دستیابی به توافق را داشت.
بنا بر این، این وضعیت تغییر نخواهد کرد مگر آنکه یکی از طرفین بنا به اقتضائات حاکم بر وضعیت داخلی و خارجی خود، ناگزیر به تصمیمگیری هرچه سریعتر شود. درست است؟
امریکا و شرکای اروپایی طرف توافق چند ماه پیش از تحولات جاری ادعا میکردند که زمان بهسرعت در حال به پایان رسیدن است، اما این در حالی است که آنها این خط مشی خود را تغییر دادهاند و ترجیحشان به حفظ وضع موجود است. امریکا در حالی فشار خود را به بهانههای مختلف افزایش داده است که به نظر میرسد ایران با پر کردن دست خود در عرصه دور زدن تحریمها و فروش نفت و بهرهگیری از ظرفیت مناسبات اقتصادی منطقهایاش، خود را در موقعیت تنگنا و استیصال نمیبیند. از طرف دیگر امریکا هم چنانکه گفته شد با دشواریهای زیادی هم در عرصه خارجی هم داخلی در رابطه با مذاکرات روبهرو است. جمهوریخواهان اعلام کردهاند روزی که دوباره بازگردند و ریاست جمهوری را به دست گیرند، همه چیز را بر میگردانند یعنی اگر «بایدن» تصمیم به بازگشت به توافق بگیرد، جمهوریخواهان دوباره از آن خارج خواهند شد. همه اینها کافی است تا دولت امریکا برای تصمیمگیری نهایی درباره مذاکرات از خود تعلل نشان دهد.
به این ترتیب در حالی که ایران بهخوبی نشان داده بر مواضع اصولی خود ایستادگی میکند، امریکاییها دنبال توافق نیستند، اما در عین حال هم نمیگویند توافق نکنیم.