به گزارش مجله خبری نگار، یکی از رایجترین مشکلات زن و شوهرهای امروزی به خصوص آنهایی که چندین سال از شروع زندگی مشترکشان گذشته است، یکنواخت شدن این رابطه است. شاید اولین راهکاری که به ذهن چنین زوجهایی میرسد، این باشد که برای تغییر حالوهوای زندگیشان درباره راههای خاص هیجان دادن به زندگی زن و شوهریشان، در اینترنت و فضای مجازی جست و جو کنند. آنجاست که پیشنهادهای زیادی با تیترهای «شوهرت رو دیوونه کن»، «دلبریهای خاص رو یاد بگیر» و... روبهرویشان قرار میگیرد. چندتا از این توصیههای عجیب و غریب عبارتند از: «ساعت ۳ شب شوهرت رو بیدار کن و بگو دوستش داری، دست شوهرتو گاز بگیر تا ساعت روی دستش درست کنی، وقتی خوابه جاروبرقی رو بذار روی صورتش»! و....
این موضوع را از منظر روانشناسی بررسی کردیم که آیا چنین رفتارهایی مصداق، هیجاندادن به زندگی مشترک است؟
با توجه به ارتباط بالای هوشهیجانی و مؤلفههای آن با رضایتمندی زوجها از زندگی مشترک، مشاوران از این متغیر برای بهبود روابط زنوشوهرها بهره میبرند. سالوی و جان مایر ضمن اختراع اصطلاح «سواد هیجانی» به پنج حیطه در همین باره اشاره کرده اند که عبارتند از: خودآگاهی (شناخت حالات هیجانی خویش)، اداره کردن هیجانها (مدیریت هیجانها به روش مناسب)، خودانگیزی، کنترل تکانشها (تأخیر در ارضای خواستهها و توان قرار گرفتن در یک وضعیت روانی مطلوب)، تشخیص دادن وضع هیجانی دیگران، همدلی، برقراری رابطه با دیگران.
با وجود اظهارنظرهای مختلف درباره هوشهیجانی، میتوان گفت سالوی و مایر نخستین تعریف رسمی از هوش هیجانی را در سال ۱۹۹۰ بدین صورت منتشر کردند: «توانایی شناسایی هیجانهای خود و دیگران و تمایز بین آنها و استفاده از این اطلاعات برای هدایت تفکر و رفتار فرد.»
افرادی که توانایی کنترل احساسات و هیجانات خود را دارند (خویشتنداری) و بر نحوه ابراز احساسات و هیجانات خود دربرابر دیگران به خصوص همسرشان تسلط دارند، مانع بروز بسیاری از برخوردها و سوءتفاهمات در روابط زن و شوهری خود میشوند. در حقیقت ابراز عواطف نقش عمدهای در شادیها و تداوم زندگی مشترک دارد و زوجهای خوشبخت به طور مداوم واکنشهایی، چون عشق و محبت را به هم ابراز و در تعاملهایشان با یکدیگر از شوخیهای مناسب استفاده میکنند.
اگر قرار باشد به بهانه هیجاندادن به زندگیمشترک هتک حرمت، نادیده گرفتن حقوق فردی، در نظر نگرفتن حساسیتها و موقعیت فرد و بسیاری از عوامل دیگر به عنوان خط قرمز زیر پا گذاشته شود، نه تنها تاثیر مثبتی بر روابط ندارد بلکه تاثیر سوء و منفی به جا میگذارد.
رضایت زناشویی را به چهار بعد اساسی تقسیم کردهاند که عبارتند از:
جاذبه | عبارت است از جنبهای از یک شیء، یک فعالیت یا یک شخص که برانگیزاننده پاسخهای نزدیکی در دیگران باشد؛ تمایلی برای نزدیکشدن به یک شیء، فعالیت یا شخص که در رضایتزناشویی جاذبههای بدنی و جنسی انسان مد نظر قرار گرفته است.
تفاهم | ارتباطی مبتنی بر پذیرش دوسویه، راحت و بدون تنش و دغدغه خاطر که بین دو نفر برقرار میشود.
نگرش | نوعی سوگیری عاطفی درونی که عمل یک فرد را تبیین میکند. در اصل، این تعریف در برگیرنده قصد و نیت فرد است.
سرمایه گذاری | منظور از این عبارت آن است که هر یک از زوجها برای بهتر ساختن رابطه و خوشایندی طرفمقابل، کارهایی را انجام میدهند یا از انجام آن خودداری میکنند. به بیان دیگر، مقابله به مثل کردن، هنگامی که رفتار طرف مقابل پاداش دهنده است و خودداری از انجام عمل متقابل، هنگامی که رفتار وی پاداش دهنده نیست.
ملاحظه میکنید آن چه رضایت زناشویی را در بر میگیرد، مواردی است که یکی از آنها (سرمایه گذاری) مصداق هیجان در رابطه است و بقیه بعد روانی (تفاهم و نگرش) و جسمی (جاذبه) است. پس افراط در اقداماتی نظیر آن چه در متنها و توصیههای منتشر شده در فضای مجازی ذکر شده نوعی سطحی نگری و البته دگر آزاری است تا نوازش روانی و ابراز علاقه.
پس بهتر است دید جامعتری به وجود هیجان در زندگی مشترک داشته باشیم و دیگر موارد همچون تفاهمها و جاذبههای اخلاقی همچون داشتن صداقت و گذشت، خوش زبانی و ابراز علاقه کلامی، جاذبه جسمی مثل رعایت آراستگی و بهداشت، پاسخ گو بودن در قبال نیاز همسرمان و... را هم در نظر بگیریم.
منبع: خراسان