به گزارش مجله خبری نگار-نیویورک: فناوریهای هوش مصنوعی و کاربردهای آنها طی دو سال گذشته به طور فزایندهای در سراسر جهان رواج یافتهاند و پیشرفتهای سریع در این فناوری، دریچهای به سوی تغییرات بیشماری در زندگی روزمره ما گشوده است. هوش مصنوعی نحوه خدمترسانی دولتها به شهروندانشان، نحوه رانندگی یا هدایت ما، نحوه رویاپردازی ما، نحوه تشخیص و درمان بیماریها توسط پزشکان و حتی نحوه تهیه تحقیق و نوشتن مقاله توسط دانشآموزان را تغییر خواهد داد.
در مواجهه با همه این تغییرات پیشبینیشده، هال برندز، تحلیلگر استراتژیک آمریکایی، در تحلیلی که توسط خبرگزاری بلومبرگ منتشر شده است، چندین سوال اساسی را مطرح میکند، از جمله: آیا هوش مصنوعی انقلابی خواهد بود؟ آیا این امر موازنه قدرت جهانی را تغییر خواهد داد؟ آیا به رژیمهای اقتدارگرا اجازه داده خواهد شد که بر جهان حکومت کنند؟ آیا این امر جنگ را سریعتر، خشونتآمیزتر و غیرقابل کنترلتر خواهد کرد؟ خلاصه اینکه، آیا هوش مصنوعی سرعت تحولات در امور جهانی را تغییر خواهد داد؟
البته هنوز برای ارائه پاسخ قطعی به این سوالات خیلی زود است. تأثیرات هوش مصنوعی در نهایت به تصمیمات رهبران و کشورها بستگی دارد و گاهی اوقات فناوری به طرز شگفتانگیزی تغییر مسیر میدهد. حتی با اینکه ما از نسخه جدید محبوبترین پلتفرم هوش مصنوعی جهان، ChatGPT، شگفتزده و نگران هستیم، باید با سوالات عمیقتری در مورد امور بینالملل در عصر هوش مصنوعی روبهرو شویم. ما باید این احتمال غافلگیرکننده را در نظر بگیریم که هوش مصنوعی ممکن است جهان را آنطور که انتظار داریم تغییر ندهد، اما آیا جنگ را غیرقابل کنترل خواهد کرد؟
برندز، استاد کرسی هنری کیسینجر در دانشکده مطالعات پیشرفته بینالمللی دانشگاه جان هاپکینز، میگوید هوش مصنوعی، مناقشات را مخربتر و مهار آنها را دشوارتر خواهد کرد. تحلیلگران آیندهای را تصور میکنند که در آن ماشینها میتوانند جتهای جنگنده را بهتر از انسانها هدایت کنند، حملات سایبری خودکار میتوانند شبکههای اطلاعاتی دشمن را نابود کنند و الگوریتمهای پیشرفته قدرتمند، تصمیمگیریهای نظامی را تسریع بخشند. برخی هشدار میدهند که تصمیمگیری مبتنی بر هوش مصنوعی میتواند منجر به تشدید سریع تنشها، از جمله تشدید تنشهای هستهای، شود که حتی تصمیمگیرندگان را نیز غافلگیر خواهد کرد. به طور خلاصه، اگر برنامههای جنگی و برنامههای قطار باعث جنگ جهانی اول شدند، هوش مصنوعی میتواند باعث جنگ جهانی سوم شود.
هوش مصنوعی قطعاً جنگ را تغییر خواهد داد، از امکان تعمیر و نگهداری پیشگیرانه تجهیزات گرفته تا افزایش چشمگیر دقت هدفگیری. در سال ۲۰۲۱، کمیسیون امنیت ملی ایالات متحده در مورد هوش مصنوعی به این نتیجه رسید که جهان «عصر جدیدی از درگیری» را تجربه خواهد کرد که تحت سلطه طرفی خواهد بود که «روشهای جدید جنگ» را به کار میگیرد.
با این حال، تاریخ جنگ در طول اعصار نشان میدهد که نوآوریها جنگها را سریعتر و وحشیانهتر میکنند، اما مانع از غیرقابل کنترل شدن تشدید [جنگ]نمیشوند. ایالات متحده و چین در مورد لزوم عدم خودکارسازی فرماندهی و کنترل زرادخانههای هستهای خود بحث کردهاند. این تعهدی است که ایالات متحده به طور مستقل و به این دلیل ساده پذیرفته است که کشورها قطعاً حاضر نیستند از کنترل سلاحهایی که در صورت رها شدن، میتوانند تهدیدی وجودی برای خود آن کشور باشند، دست بکشند.
حقیقت این است که هوش مصنوعی میتواند با کمک به تصمیمگیرندگان در جهتیابی ابهام پیرامون هرگونه بحران یا درگیری، خطرات تشدید تنشهای جهانی را کاهش دهد. وزارت دفاع ایالات متحده معتقد است که ابزارهای اطلاعاتی و تحلیلی مبتنی بر هوش مصنوعی میتوانند به انسانها کمک کنند تا اطلاعات گیجکننده یا پراکنده در مورد آمادهسازی دشمن برای جنگ یا اینکه آیا حمله موشکی تهدیدآمیزی واقعاً در حال انجام است یا خیر را بررسی کنند. این یک داستان علمی تخیلی نیست، زیرا ایالات متحده از هوش مصنوعی برای شناسایی اهداف ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، برای حمله به اوکراین در سال ۲۰۲۲ استفاده کرد. این بدان معناست که هوش مصنوعی میتواند به همان اندازه که به تشدید تنش کمک میکند، از تشدید آن نیز جلوگیری کند.
این ما را به سوال دوم میرساند: کشورهای اقتدارگرا چگونه از هوش مصنوعی برای اعمال سلطه خود بر امور بینالمللی استفاده خواهند کرد؟ تحلیلگرانی مانند یووال نوح هراری هشدار میدهند که هوش مصنوعی هزینه اقتدارگرایی را کاهش و بازده آن را افزایش خواهد داد. سازمانهای اطلاعاتی در کشورهای اقتدارگرا با قابلیتهای قدرتمند هوش مصنوعی، برای جمعآوری و تجزیه و تحلیل حجم عظیمی از دادهها در مورد جمعیت خود، به نیروی انسانی قابل توجهی نیاز نخواهند داشت و این امر، به عنوان مثال، آنها را قادر میسازد تا شبکههای اعتراضی را به طور دقیق نقشهبرداری و از بین ببرند. همچنین میتواند از فناوریهای هوش مصنوعی برای تشخیص ویژگیهای چهره برای نظارت و کنترل شهروندان خود استفاده کند. همچنین میتواند از فناوری برای ایجاد و انتشار مطالب جعلی برای بیاعتبار کردن مخالفان خود استفاده کند.
در عین حال، برخی فناوریها شکاف بین پیشرفتهترین و عقبماندهترین جوامع را کاهش میدهند. برای مثال، به کشوری نسبتاً عقبمانده مانند کره جنوبی اجازه داد تا برتری اقتصادی و نظامی ابرقدرتی مانند ایالات متحده و متحدانش را جبران کند. بنابراین، مقامات آمریکایی نگران گروههای تروریستی هستند که از سیستمهای هوش مصنوعی برای توسعه سلاحهای بیولوژیکی استفاده میکنند. کشورهای متخاصمی مانند ایران نیز میتوانند از هوش مصنوعی برای هماهنگی حمله پهپادی همزمان علیه کشتیهای آمریکایی در خلیج فارس استفاده کنند.
با این حال، میتوان گفت که هوش مصنوعی همچنان یک بازی مختص کشورهای ثروتمند باقی خواهد ماند. توسعه فناوریهای هوش مصنوعی بسیار پیشرفته، فرآیندی پرهزینه است. آموزش مدلهای زبانی بزرگ (جزء اصلی فناوری هوش مصنوعی) نیازمند سرمایهگذاریهای کلان، تعداد زیادی دانشمند و مهندس ماهر و مقادیر عظیمی برق است. برخی برآوردها نشان میدهد که زیرساخت پشتیبانی از پلتفرم چتبات هوش مصنوعی بینگ مایکروسافت، ۴ میلیارد دلار هزینه دارد. این یعنی تقریباً هر کسی میتواند کاربر هوش مصنوعی باشد، اما برای بهرهوری از آن به منابع زیادی نیاز است.
بنابراین، کشورهای ثروتمند و با قدرت متوسط میتوانند در این زمینه پیشرفت قابل توجهی داشته باشند. ایالات متحده، با شرکتهای فناوری غولپیکرش، هنوز هم در این زمینه پیشرو است.
در مورد تأثیر هوش مصنوعی بر توازن قدرت جهانی، تحلیلگران مرکز امنیت و فناوریهای نوظهور در دانشگاه جورج تاون میگویند که ایالات متحده و متحدانش در صورت متحد کردن تلاشهایشان میتوانند در حوزه فناوری از چین پیشی بگیرند. بنابراین، چین امیدوار است که جهان توسعهیافته در مورد فناوری هوش مصنوعی دچار اختلاف نظر شود. در واقع، اختلافات بین ایالات متحده و اروپا در این زمینه دلیلی برای خوشبینی باقی نمیگذارد. همچنین کشورهای دموکراتیک دیگری مانند هند وجود دارند که عملکرد مستقل در حوزه فناوری، به ویژه هوش مصنوعی را ترجیح میدهند.
با این حال، هال برندز معتقد است که هنوز خیلی زود است که بگوییم آیا هوش مصنوعی منجر به از هم پاشیدن اتحادهای بین المللی ایالات متحده خواهد شد یا خیر.
در نهایت، هال برندز، پژوهشگر موسسه امریکن انترپرایز، نویسنده مشترک کتاب «منطقه خطر: درگیری پیش رو با چین» و عضو شورای امور خارجه وزارت امور خارجه، میگوید: «ما نمیتوانیم آینده را پیشبینی کنیم. هوش مصنوعی ممکن است به بنبست برسد یا توسعه آن فراتر از انتظارات هر کسی شتاب بگیرد، اما مهمتر از همه، فناوری یک نیروی مستقل نیست. شکل این فناوری و سایر فناوریها، و همچنین تأثیر آنها، با تصمیماتی که در واشنگتن و سراسر جهان گرفته میشود، تعیین خواهد شد.»
(دی پیای)