کد مطلب: ۶۹۸۷۴۳
۱۲ مهر ۱۴۰۳ - ۰۶:۴۱

چرا ایران قلب تل‌آویو را هدف قرار داد؟ استدلال حقوقی

حمله سه‌شنبه‌شب ایران به قلب تل‌آویو را می‌توان در چهارچوب این اقدام متقابل علیه رژیم، مشروع دانست.

به گزارش مجله خبری نگار، تهدید، ارعاب، ارتکاب به قتل و ربودن شخصیت بین‌المللی و حمله خشونت‌آمیز به اماکن رسمی اقداماتی است که برمبنای ماده ۲ کنوانسیون ۱۹۷۳ درمورد مصونیت شخصیت‌های سیاسی مطرح شده و ارتکاب هرکدام از آنها را جرم تلقی کرده است. بندی که رژیم‌صهیونیستی در این مدت بار‌ها آن را نقض کرده و شخصیت‌های سیاسی کشور‌های منطقه مثل ایران، سوریه و لبنان را مورد هدف قرار داده است. ایران، اما در مواجهه با اقدامات تروریستی که رژیم علیه ایران و شخصیت‌های سیاسی داشته است، علاوه‌بر اقدام سیاسی در شورای امنیت با استناد به مفاد درج‌شده در قوانین بین‌الملل، اقدام متقابل انجام داده و از حق دفاع مشروع خود استفاده کرده است، در همین چهارچوب نیز حمله سه‌شنبه‌شب ایران به قلب تل‌آویو را می‌توان در چهارچوب این اقدام متقابل علیه رژیم، مشروع دانست.

۱۳ آوریل در مقابل تعرض به اماکن دیپلماتیک ایران

رژیم از زمان آغاز طوفان الاقصی تا الان، برای جبران شکست خود در غزه به ترور شخصیت‌های محوری مقاومت پرداخت و در این مسیر فرماندهان سپاه ایران را نیز مورد هدف قرار داد. فروردین ماه امسال بود که رژیم‌صهیونیستی به کنسولگری ایران در دمشق حمله کرد و چند نفر از فرماندهان ایرانی ازجمله سردار زاهدی در این حمله به شهادت رسیدند. رژیم‌صهیونیستی در این حمله دوخطا انجام داده بود. چند نفر از مقامات نظامی و رسمی ایران را ترور کرده بود و پس از آن کنسولگری ایران که برمبنای قواعد بین‌المللی جزء خاک یک کشور به حساب می‌آید را هدف قرار داد. از آنجا که کنسولگری یک مکان سیاسی است و شخصیت‌هایی که ترور شدند مقامات رسمی ایران بودند، برمبنای کنوانسیون ۱۹۷۳ که درباره جلوگیری و مجازات جرائم، علیه اشخاص مورد حمایت بین‌المللی ازجمله ماموران سیاسی تدوین و تصویب شده است، حتی تهدید و ارعاب به انجام حملات از جانب کشور‌ها نیز جرم محسوب می‌شود و کشور‌ها می‌توانند علیه این اقدام آنها واکنش متقابل نشان دهند، در این مورد، اما حمله مستقیم از جانب رژیم انجام شد و ایران برمبنای قوانین، اقدام متقابل علیه رژیم انجام داد. عملیات ۱۳ آوریل یا همان وعده صادق که برخی از اهداف نظامی رژیم در قلب سرزمین‌های اشغالی برای اولین بار هدف قرار گرفت، پاسخ مشروع ایران به این اقدام رژیم‌صهیونیستی بود، اقدامی که توانست توازن منطقه‌ای را به نفع ایران تغییر دهد.

آتش‌بسی که صورت نگرفت، انتقامی که قطعی شد

بیشتر شدن دردسر‌های رژیم و باقی ماندن در باتلاق غزه باعث شده بود رژیم‌صهیونیستی برای پیروزنمایی در جنگ دست به ترور شخصیت‌های مقاومت بزند. ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران آن هم یک روز بعد از حضور در مراسم تحلیف رئیس‌جمهور در مجلس در همین چهارچوب صورت گرفت. رژیم با این ترور علاوه برحذف یکی از شخصیت‌های کلیدی مقاومت، با ترور هنیه در تهران به دنبال سایه انداختن بر روابط ایران و مقاومت بود تا با اختلاف‌افکنی در میان کشور‌های حامی مقاومت قوت آنها را کم کند. فارغ از اینکه این ترور به چه شکلی صورت گرفته است، ایران از همان روز‌های ابتدایی به دنبال دادن پاسخ به اقدام رژیم بود، تا آنجا که رسانه‌های صهیونیستی زمان حمله قطعی ایران را مدام امروز و فردا می‌کردند، اما مطمئن بودند ایران پاسخ می‌دهد. اتفاقی که به‌نظر می‌رسد باعث به تعویق افتادن پاسخ ایران شد به نتیجه رسیدن توافقات آتش‌بس بود. درواقع در آن زمان مذاکرات پیرامون آتش‌بس قطعی در جریان بود و ایران برمبنای ادعای مقامات آمریکایی و به نفع مردم فلسطین، پاسخ به اقدام رژیم را به تعویق انداخت. اما آتش‌بسی برقرار نشد و ایران نیز اعلام کرد پاسخی قطعی به اقدام رژیم‌صهیونیستی خواهد داد.

توازنی که به‌هم نخورد

کمتر از دوهفته دیگر به یکساله شدن عملیات ۷ اکتبر باقی مانده است. اسرائیل در این مدت شدت حملات خود را بیشتر کرد و در نقطه آغاز تلاش کرد تا با انفجار پیجر‌های نیرو‌های حزب‌الله به آنها ضربه بزند. رژیم برای پیروز‌نمایی خود در این نبرد، چهار ساختمان را در ضاحیه جنوبی با ۸۵ بمب که گفته می‌شود وزن هرکدام بیش از یک تن است، هدف قرار داد و در این حمله دبیرکل حزب‌الله لبنان و یکی از فرماندهان ایرانی، سردار عباس نیلفروشان به شهادت رسیدند. رژیم به دنبال این بود که با شهادت سیدحسن نصرالله هم ضربه کاری به حزب‌الله و محور مقاومت وارد کند و هم توازن منطقه‌ای را به هم بزند. ایران، اما روز سه‌شنبه اول اکتبر، همزمان با آغاز سال نو یهودی‌ها، عملیات وعده صادق ۲ را انجام داد. این بار ابعاد حمله بسیار بزرگ‌تر از عملیات وعده صادق بود؛ یک پایگاه اطلاعاتی و نظامی در دل تل‌آویو هدف قرار گرفت، اقدامی که اجازه نداد هدف رژیم برای تغییر توازن منطقه‌ای محقق شود و جدای از خسارت نظامی، معادلات منطقه‌ای را به نفع ایران و مقاومت تغییر داد. ایران این حمله را در چهارچوب قواعد حقوقی و بین‌المللی انجام داد، به هیچ یک از مراکز غیرنظامی حمله نکرد و از حق اقدام متقابل خود استفاده کرد. تعرض به تمامیت ارضی ایران و ترور شخصیت‌هایی که مصونیت دیپلماتیک داشتند، منجر شد تا ایران در راستای محافظت از تمامیت ارضی خود، قلب تل‌آویو را هدف قرار دهد.

الهام امین‌زاده: دفاع ایران برمبنای ماده ۵۱ منشور سازمان ملل، مشروع است

الهام امین‌زاده، کارشناس حقوق بین‌الملل و معاون حقوقی رئیس‌جمهور در دولت یازدهم، به این موضوع اشاره کرد که ایران برمبنای ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متحد، حق دفاع مشروع از خود را دارد و این امر زمانی که اقدامی از جانب سازمان ملل صورت نگیرد، مجاز شمرده می‌شود. امین‌زاده در توضیح حق مشروع ایران گفت: «تعرض به اماکن دیپلماتیک، افراد دیپلماتیک و مسئولان نظامی کشورمان چه در داخل ایران و چه خارج از ایران، امری بود که در ماه‌های اخیر شدت پیدا کرده بود و اوج آن در حمله به مکان دیپلماتیک ایران در سوریه صورت گرفت و حمله به میهمان ما آقای هنیه در خاک ما و ترور ایشان بود که این مواردی بود که حق دفاع مشروع را برای ایران ایجاد کرد. چون حمله به حاکمیت ایران بود. اماکن دیپلماتیک نیز جزء مناطق تحت حاکمیت ماست. آقای هنیه هم در خاک ایران ترور شد. براساس ماده ۵۱ منشور سازمان ملل، حق دفاع مشروع برای کشوری که مورد حملات نظامی کشور دیگری قرار می‌گیرد، به رسمیت شناخته شده است، مگر اینکه سازمان ملل متحد به دفاع از کشور قربانی، در مقابل متجاوز قرار بگیرد.»

در شرایط فلج کاری سازمان ملل دفاع کشور قربانی، مشروع است

امین‌زاده به این موضوع اشاره کرد که سازمان ملل در دفاع از حقوق ایران کوتاهی کرده و خود به خود ایران حق دفاع مشروع داشته و گفت: «ما تقریبا هیچ واکنشی از سازمان ملل ندیدیم. نه محکومیتی، نه تصویب قطعنامه علیه اسرائیل؛ همان‌طور که در قضایای عراق و افغانستان شاهد بودیم. در قضایای عراق و افغانستان، به این دو کشور نیرو‌های ائتلافی به سرکردگی آمریکا حمله کردند و مکان‌های غیرنظامی این دو کشور را مورد حمله قرار دادند، اما هیچ اتفاقی در رابطه با ایران رخ نداد. به همین خاطر، در چنین شرایطی براساس اصول و عرف بین‌الملل که سازمان ملل متحد، دچار فلج کاری و بی‌عملی می‌شود، کشور قربانی می‌تواند به دفاع از خود بپردازد.

در این مورد خاص به دلیل اینکه تهدید‌های اسرائیل شروع شده بود و عدم پاسخ و دفاع مشروع در پاسخ به حملاتش به مراکز نظامی و غیرنظامی و اماکن، را دال برضعف ما می‌دانست و هر لحظه برتهدید‌ها و تهاجماتش افزوده می‌شد، جمهوری اسلامی چاره‌ای ندید جز اینکه از خود دفاع کند و دفاع مشروعی انجام داد که مانند حملات اسرائیل که عمدتا در لبنان مردم غیرنظامی را مورد حمله قرار می‌داد، نبود و به‌طور کل اهدافی که توسط نیرو‌های حمله‌کننده ایران هدف قرار گرفت، اماکن نظامی است؛ لذا این امر دفاع مشروع بود و این دفاع در پاسخ به حملاتی بوده که به اماکن دیپلماتیک، حاکمیت‌ها و افرادی که مورد حمایت ایران بودند، انجام شده بود و پاسخش داده نشده بود.»

شدت پاسخ براساس اهمیت اهداف بررسی می‌شود

امین‌زاده درباره اینکه این اقدام در چه چهارچوبی مشروع شمرده می‌شود، گفت: «حمله به خاک ایران اتفاق افتاده و فردی که نظامی نبوده یعنی آقای هنیه ترور شده و یک ترور کور انجام شده است. تروری که منجر به شهادت میهمان ما شده و رئیس یک نهضت رهایی‌بخش به شهادت رسیده است. نکته دیگر آنکه درمورد شدت و ضعف پاسخ، باید گفت چه کسانی می‌خواهند اندازه بگیرند که شدت این حمله باید چه باشد؟ چون چیزی نیست که بخواهد براساس متراژ و بعد انجام شود بلکه براساس اهمیت اهداف، مورد بررسی قرار می‌گیرد. رئیس یک نهضت رهایی‌بخش که میهمان ما بوده ترور شده و همزمان به کشور ما تعرض می‌شود، این برای ما خیلی مهم است. مهم این نیست که فقط یک موشک بوده پس ما هم یک موشک بزنیم و مثلا میهمان آنها را مورد حمله قرار دهیم. با توجه به حملات اخیری که به لبنان شده و سیدحسن نصرالله و آقای نیلفروشان که وابسته نظامی بود و به دعوت لبنان آنجا بود، مورد حمله قرار گرفت و اسرائیلی‌ها اهداف دیگری هم داشتند و وارد فاز تهدید شده و مرتب به تهدیدات خود اضافه می‌کردند، مجموعه‌ای از حملات و تهدید‌ها روبه‌روی ایران قرار داشت که با سعه‌صدر، تحمل ایران و چشم‌پوشی‌هایی که داشت، در حال گسترش بود، لذا ایران براساس محاسبات نظامی این حمله را انجام داد.» 

امین‌زاده درباره اینکه آیا ایران می‌تواند در چهارچوب قواعد حقوقی از رژیم شکایت کند نیز گفت: «شکایت باید از جانب کشور ثالث انجام شود، چون بسیاری از شکایت‌ها به این دلیل که ما قائل به شناسایی اسرائیل به‌عنوان یک دولت نیستیم، معمولا توسط کشوری ثالث انجام می‌شود یا درخواست‌های اقدام به شورای امنیت می‌رود. شورای امنیت یک نهاد حقوقی نیست، یک نهاد سیاسی است که گاهی دفاع مشروع انجام می‌شود، گاهی شکایت انجام می‌شود.

تقریبا موردی نداریم که هردوی اینها انجام شده باشد. دفاع‌های مشروع در حمله عراق و افغانستان، پیشوند قطعنامه شورای امنیت را داشت که آمریکایی‌ها مدیریت کردند و انجام شد ولی، چون ما با حق وتوی کشور‌های غربی روبه‌رو‌ییم، لذا اقدام سیاسی حقوقی برای ما امکان‌پذیر نیست که بخواهیم علیه اسرائیل شکایت کنیم و شورای امنیت قطعنامه تحریم و حمله به اسرائیل را تصویب کند. چون قطعا با وتوی آمریکا و انگلیس و فرانسه روبه‌رو می‌شود، لذا تنها راه باقی مانده دفاع مشروع است. اقدامات ایران، درواقع برای استقرار صلح و امنیت است و معمولا جنگ‌ها برای خونریزی و به هم ریختن نظم، در منطقه‌ای است. همان‌طور که اسرائیلی‌ها این کار را انجام می‌دهند، اما حملات ایران در راستای دفاع و استقرار صلح بوده. براین اساس کاملا به لحاظ حقوقی و سیاسی سرمان بلند است و جامعه حقوقی این مساله را درک می‌کند.»

منبع: فرهیختگان-زهرا طیبی

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر