به گزارش مجله خبری نگار/فرهیختگان: حتما بهخاطر میآورید که در دوران مدرسه، مقام آوردن دانشآموزی در المپیاد تا چه حد برای خانواده، مدرسه و دوستان او مهم بود. تا حدی که بارها از این دانشآموز تقدیر میشد و جایزههای مختلفی از ورود به دانشگاه بدون نیاز به کنکور تا کسب سهمیه در کنکور و امکان تحصیلی دو رشتهای و... به آنها تعلق میگرفت. شاید فکر کنید اگر برگزیده شدن در المپیاد دانشآموزی این مزایا را دارد، پس اوضاع برای برگزیدگان المپیاد دانشجویی بسیار ایدهآل است. حدود یکماه پیش، درست زمانی که یکی از برگزیدگان بیستوهشتمین دوره المپیاد دانشجویی با روزنامه تماس گرفت، فهمیدیم که شرایط برای آنها خیلی متفاوتتر از برگزیدگان المپیادی دانشآموزی است. این برگزیده از عدم تقدیر و حمایت از بچههای المپیادی گلایه داشت. همین موضوع دلیلی شد تا پای درددل برگزیدگان المپیادی بنشینیم و از حال و روز آنها باخبر شویم. پیش از روایت برگزیدگان، نگاهی به تاریخچه المپیاد علمی- دانشجویی و تسهیلات آن خواهیم انداخت.
المپیاد علمی دانشجویی کشور از سال ۱۳۷۵، توسط سازمان سنجش و هر سال بدون وقفه برگزار میشد، پس از حدود ۱۵ سال و در سال ۱۳۹۱، شورای عالی با تصویب ماده واحدهای به صورت رسمی برگزاری المپیاد را به سازمان سنجش واگذار میکند. حالا این المپیاد به دو صورت متمرکز و غیر متمرکز برگزار میشود که درنهایت برگزیدگان این گروه به رقابت با یکدیگر میپردازند. المپیاد متمرکز برای داوطلبان آزمون کارشناسیارشد است که علاقهمند به شرکت در این المپیاد هستند. درحالیکه المپیاد غیرمتمرکز بین دانشجویان ممتاز دانشگاههای دولتی برگزار میشود که در دیماه هرسال توسط دانشکدههای محل تحصیل خود در رشتههای مربوط به المپیاد به مراکز مناطق معرفی میشوند. استانهای کشور در این المپیاد به مناطق دهگانهای تقسیم شدهاند. امسال مرحله نهایی این المپیاد بین منتخبان المپیاد متمرکز و غیرمتمرکز در اواخر تیرماه برگزار و نتیجه آزمونهای مرحله نهایی در ۲۳ رشته المپیاد در مهرماه اعلام شد.
به دانشجویان برگزیده در المپیاد علمی دانشجویی کشور قاعدتا و مطابق آییننامهها و سایت المپیاد دو دسته تسهیلات تعلق میگیرد؛ اولین دسته، تسهیلات بنیاد ملی نخبگان است که نفرات اول تا سوم را شامل میشود. از این طریق آنها هم عضو بنیاد نخبگان میشوند و هم آییننامه پشتیبانی از فعالیتهای علمی و فرهنگی دانشجویان مستعد کشور این دانشجویان را دربر میگیرد. از طرفی این دانشجویان توسط وزارت علوم نیز شایسته دریافت تسهیلاتی میشوند. البته درکنار این تسهیلات، برخی دانشگاهها برای دانشجویان خود امتیازهایی را درنظر میگیرند. نفرات برتر رشتههای المپیاد تا رتبه ۱۵، این حق را دارند که بدون کنکور در رشتههای مرتبط با رشته المپیاد خود وارد مقطع کارشناسیارشد دانشگاهها شوند. در هررشته نیز سه نفر اول مدالهای طلا، نقره و برنز را دریافت میکنند. البته ممکن است در برخی سالها در هیچ رشتهای، دانشجویی بهعنوان برگزیده انتخاب نشود؛ چراکه المپیاد با آزمون متفاوت است و اگر نمرهای که داوطلب دریافت میکند، از حد مشخصی پایینتر باشد بعد از بررسی آن در کمیته مربوط، امکان برگزیده نشدن داوطلب در آن رشته خاص وجود ندارد. به همین دلیل گاهی امکان دارد در برخی از مدالهای رشتهها نیز برگزیده و برندهای وجود نداشته باشد.
تا به اینجای گزارش مروری بر چهارچوب اصلی المپیاد، برگزیدگان و تسهیلات آن داشتیم. بعد از پیدا کردن این اطلاعات، سری به سایت المپیاد و سایت بنیاد نخبگان زدیم تا اطلاعات بیشتری درباره تسهیلات بهدست بیاوریم. در سایت المپیاد، تنها تسهیلاتی که برای برگزیدگان ذکر شده، اینکه ۱۵ نفر اول مرحله نهایی میتوانند بدون آزمون متقاضی معرفی به دانشگاهها در مقطع کارشناسیارشد باشند. بعد از اینکه در سایت المپیاد نشانی از آییننامه مربوط به این موضوع پیدا نکردیم، سراغ سایت بنیاد رفتیم.
در سایت بنیاد نخبگان و در قسمت «میزخدمت- اجتماع دانشجویان و طلاب آیندهساز»، بخشی تحتعنوان توسعه فعالیتهای علمی و فرهنگی دانشجویان و طلاب مستعد تحصیلی وجود دارد. مطابق آییننامه پشتیبانی از فعالیتهای علمی و فرهنگی دانشجویان مستعد تحصیلی و در ماده سوم این آییننامه که درباره معیارهای شناسایی دانشجویان برگزیده است؛ این مهم ذکر شده که دانشجویان مشمول آییننامه باید ترجیحا حائز بیشترین امتیاز فعالیتهای آموزشی و پژوهشی و... باشند. بند «ج» همان ماده اشاره میکند که دارندگان رتبههای اول تا سوم کشوری از المپیادهای ملی دانشجویی، با معرفی وزارت علوم و وزارت بهداشت مشمول این آییننامه میشوند. اما برخلاف انتظار، این مهم در سه شیوهنامه سالهای تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹، ۱۴۰۱-۱۴۰۰ و ۱۴۰۲-۱۴۰۱۲ حذف شده است. با توجه به اینکه طبق شواهد موجود، تنها دو نوع تسهیلات برای دانشجویان المپیاد درنظر گرفته شده، بهنظر نمیرسد حذف یکی از این دو نوع تسهیلات کار عاقلانهای باشد. از سمت دیگر المپیاد علمی تنها راه برای دانشجویانی محسوب میشود که رتبههای برتر کنکور نیستند یا علاقه و شرایط شرکت در طرحهای بنیاد نخبگان را ندارند؛ راهی که بهنظر میرسد در سالهای اخیر به بنبست رسیده است.
بعد از بهدست آوردن اطلاعات المپیاد دانشجویی که چندان راحت نبود، سراغ برگزیدگان این دوره رفتیم تا روایتی از مطالبه آنها با زبان رسانه داشته باشیم. مرتضی احمدیان، اولین کسی است که با طرح مشکلات موجود، سوژه نگارش این گزارش را کلید زد. او که در این المپیاد رتبه یک روانشناسی را بهدست آورده در ابتدا درباره نحوه خبردار شدن خود از رتبهاش میگوید: «ما صرفا به سایت رفتیم و چک کردیم که چه زمانی نتایج اعلام میشود و حتی با ما تماسی نگرفتند. نه کسی از ما تقدیر کرد و نه به ما گفتند که تسهیلاتی میتوانیم بگیریم یا امتیازی برای ما قائل میشوند.»
موضوع قابل توجه در صحبتهای او اینکه بعد از مدتی اطلاعیهای برای برگزیدگان روی سایت گذاشته میشود که مربوط به پذیرش بدون کنکور در کارشناسیارشد است و در آن ایمیلی درج شده تا دانشجویان درخواست خود را به این ایمیل ارسال کنند. مرتضی پشت تلفن با خنده میگوید که «فعلا از این المپیاد چیزی نصیبش نشد و نیازی به این امتیاز نداشته چراکه خودش رتبه ۱۸ کنکور ارشد است.»
اگر درباره تسهیلات المپیاد علمی-دانشجویی جستوجو کنید، تنها با سایتهای حاشیهای برخورد میکنید که گاهی ممکن است اطلاعات نادرستی را منتشر کرده و دانشجویان را به اشتباه بیندازند. درحالیکه طرح بنیاد نخبگان درباره المپیاد بیش از سه سال است که برداشته شده، اما همچنان در برخی از سایتها، امتیاز برگزیدگی در این المپیاد را عضویت در بنیاد نخبگان بیان میکنند. رتبه یک رشته روانشناسی در اینباره توضیح میدهد: «همچنین به ما گفته شد که وزارت علوم جایزهای در نظر گرفته که ارزشمند است و مدالی داده میشود.»
آرش حسنیزاوه، رتبه دو رشته شیمی المپیاد است. او درباره تسهیلات بیان میکند: «دانشگاه توضیحی در مورد این موضوع نداده بود، اما من خودم که مطالعه میکردم تسهیلاتی برای افرادی که مدال گرفتهاند وجود داشت، اما من هنوز پیگیر این موضوع نشدهام. میدانم که تسهیلاتی وجود دارد. البته یکی از دوستان من که مدال برنز آورده بود میگفت زمانی که پیگیر این مهم شده، متوجه این مساله شده است که به این راحتیها نیز نمیتوانند تسهیلات را بگیرند و، اما و اگر دارد.» مرتضی با اشاره به اینکه با بادپا مدیرکل پشتیبانی امور فرهنگی اجتماعی دوست است، بیان میکند: «من با معاون فرهنگی وزارت علوم نیز ملاقاتی داشتم که در جواب بنده گفته بود باید نامهای بنویسم، البته مدیرکل پشتیبانی امور فرهنگی اجتماعی نیز این مساله را پیگیری و نامه به دست کارشناس مربوطه رسید. بعد از آن نامه به سازمان امور دانشجویان رفت. اما درنهایت نیز سازمان امور دانشجویان عنوان کرد که این مساله به این سازمان مرتبط نیست.»
او بار دیگر عنوان نامه را تغییر میدهد و خطاب به معاونت علمی و دانشبنیان ریاستجمهوری، نامهای مینویسد و به آنجا میفرستد. بعد از آن فردی با مرتضی تماس میگیرد و خود را از کارمندان بنیاد معرفی میکند. این فرد در تماس خود میگوید که المپیاد به بنیاد ارتباطی ندارد، اما پیش از این جایزههایی داده میشد. سپس به مرتضی پیشنهاد میدهد تا با مراجعه به سایت مربوطه از تسهیلات قید شده در آنجا استفاده کند تا آییننامه جدید نوشته شود. مرتضی درباره این موضوع میگوید: «من قبول نکردم. اگر این بند وجود دارد که باید برای همه باز باشد و آگاهی داشته باشند. بنیاد هرساله شیوهنامه را تغییر میدهد و این موضوع نیز ایراد مهمی است و طی این آییننامه تعیین میشود که چه افرادی میتوانند عضو بنیاد نخبگان شوند. این شیوهنامه نیز قرار است بهمن تایید شود و نصف سال میرود و تا فرد بتواند مدارک خود را آپلود کند و عضو شود، زمان ارشد تمام میشود. قاعدتا انتظار میرود معاونت فرهنگی یا سازمان دانشجویان و... متولی چنین مواردی باشند.» مرتضی در بین صحبتهایش به این موضوع نیز اشاره میکند که حتی وزارت علوم و معاونت فرهنگی آن اطلاعی از نحوه برگزاری این المپیاد و جایزه آن نداشتند.
البته این موضوع تنها به معاونت فرهنگی خلاصه نمیشود. بار اصلی اطلاعرسانی این بنیاد بر دوش دانشگاهها است. اما اطلاعرسانی درستی در این حوزه صورت نمیگیرد و حتی برخی از دانشگاه از این المپیاد خبری ندارند. همچنین افرادی که برای این المپیاد انتخاب میشوند نیز از طریق دانشگاه و گروه و... انتخاب میشوند. یعنی شاگرداولها را انتخاب میکنند و با آنها مصاحبه میگیرند و تیمی از این بین انتخاب میکنند. آرش درباره نحوه انتخاب خود برای المپیاد توضیح میدهد: «من از هر دو دسته بودم و بهعنوان تیم دانشگاه و کنکور برای المپیاد انتخاب شده بودم. بعد از المپیاد تقدیر و حمایتی از ما صورت نگرفت. دانشگاهی که من دوره کارشناسی خود را در آن گذراندم نیز فکر میکنم متوجه نشد که به اسم این دانشگاه مقام آورده بودم.»
علیرغم همه تلاشهایی که صورت گرفت تا با مسئولان این حوزه در سازمان سنجش و بنیاد نخبگان گفتوگویی داشته باشیم تا استدلال آنها را نیز درباره مشکلات پیش آمده و نادیده گرفتن برگزیدگان این المپیاد بدانیم، اما موفق به این کار نشدیم. با این حال آنچه مسلم است اینکه چنین اتفاقاتی باعث خروج و دلسردی نخبگانی میشود که میتوانند در زمینههای علمی کشور خوش بدرخشند. چنین رفتاری با برگزیدگان المپیاد کشوری که با گذر از چندمرحله آزمون به این مقام رسیدهاند، با صحبتهایی که درباره آمار بالای خروج نخبگان وجود دارد در تضاد است. به نظر میرسد مسئولان مربوطه با چنین کارهایی خود دلیلی به دانشجویان میدهند تا انگیزه برای مهاجرت در آنها را تقویت کنند. جالب اینکه مرتضی در پایان گفتوگویش به این مساله تاکید میکند که حداقل اگر قرار است اوضاع به این صورت باشد اصلا این المپیاد را برگزار نکنند تا ما ندانیم که نخبه هستیم و در کشور بمانیم.