به گزارش مجله خبری نگار/ایران: در بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه که اخیراً منتشر شد، آمده است که «اطلاعات معتبری در اختیار است که برنامه ریزی و اجرای عملیاتی بخش عمده آشوبها توسط سرویس موساد با همکاری شقیترین گروهکهای تروریستی صورت گرفته است... تماس آمریکاییها با گروهک جنایتپیشه و شخص عبدالمالک ریگی معدوم در گذشته تا ارتباطات این روزها با گروهکهای مختلف تروریستی که نام اقوام شریف ایرانی کرد، تُرک، عرب و بلوچ را بر خود مینهند، اما جملگی آن گروهکها، دشمنان آن اقوام عزیز غیورِ گرامی بوده و تجزیهطلبانی هستند که مأموریت آمریکا و اذنابش را دنبال میکنند...».
در این مطلب، به معرفی تنها برخی از گروهکهای تروریستی که در طول سالهای اخیر نقش فعالی در طراحی توطئه و خرابکاری در مناطق مختلف ایران داشتهاند، پرداخته شده است.
«جندالله» نام گروهی است که سال ۱۳۸۲ زیر لوای حمایت از حقوق مذهبی و قومی بلوچها و با تفکر وهابی و سلفیگری، با این استدلال که راه مبارزه سیاسی بسته شده، خط مشی خود را مقابله مسلحانه با جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد. پایهریزی این گروه با «عبدالمجید ریگی» معروف به «عبدالمالک» بود که ضمن ارتباط گیری با نیروهای اطلاعاتی امریکایی و صهیونیستها در منطقه و کسب وعده دریافت انواع کمکها از جمله پایگاه نظامی، از تمام توان خود بهره برد تا بهعنوان بزرگترین منبع ایجاد رعب و وحشت در جنوب شرقی کشور شناخته شود.
سابقه: انتشار ویدیوهای هولناک از اقدامات جنایتکارانه جندالله، گروگانگیری افراد نظامی و غیرنظامی برای باجگیری و حضور در رسانههای فارسی زبان خارجی همچون «صدای امریکا» تحت عناوینی «رهبر جنبش مقاومت مردمی ایران» بخشهای گوناگون برنامه عبدالمالک برای تبدیل شدن به یک تروریست مخوف و نامدار بود. حمله تاسوکی و کشتار مسافران، حملات پراکنده به نظامیان و غیرنظامیان در خاش، زاهدان، سرباز، سراوان و دیگر شهرهای استان سیستان، ترور چهرههای مذهبی و مسئولان استانی و یورشهای انتحاری به مکانهای مذهبی همچون حمله به مسجد «علی بن ابی طالب» زاهدان در خردادماه ۷۸ گوشهای از اقدامات جندالله بود که دهها نفر را به خاک و خون کشید. چند ماه پس از این رخداد یعنی اسفندماه ۸۸ بود که خبر دستگیری ریگی در یک عملیات پیچیده اطلاعاتی امنیتی منتشر شد؛ رخدادی که ضربهای مهلک بر این گروه بود و در نهایت به اعدام ریگی در خردادماه ۸۹ منتهی شد. بازماندههای جندالله هر چند کوشیدند تا عملیاتی را تحت عنوان انتقام اعدام عبدالمالک و برادرش عبدالحمید به انجام رسانند، اما در نهایت این گروه تروریستی دچار فروپاشی شد.
چهار سال پس از اعدام ریگی یعنی در سال ۱۳۹۳، ادغام گروهکهای تروریستی «حرکت انصار ایران» و «حزب الفرقان» منجر به تأسیس تشکیلاتی جدید با عنوان «انصار الفرقان» به سرکردگی «جلیل قنبرزهی» شد. جلیل قنبرزهی سرکرده گروهک انصار الفرقان ازمنابع مالی کشورهای عربی حمایت میشد و جلسات زیادی با نیروهای امریکایی مستقر درافغانستان جهت ضربه زدن به ایران داشت. بر اساس اسناد اطلاعاتی، تروریستهای جندالله مالک ریگی، جیش الظلم و تیمهای تکفیری زاییده اقدامات وبرنامهریزیهای این جنایتکار معدوم بوده است.
سابقه: در این سالها جنایات زیادی از جمله انفجار در مراسم تاسوعای حسینی چابهار، اعزام عوامل انتحاری برای مساجد، شهادت جمعی از کارکنان ناجا، قتل، قاچاق مواد مخدر و دهها جنایت دیگر در جنوب شرق ایران انجام داده است. سرکرده انصار الفرقان نیز البته سرنوشتی بهتر از ریگی نداشت، زیرا در خردادماه ۹۶ در درگیری با نیروهای سپاه پاسداران به هلاکت رسید. پس از آن بود که این گروه بدون داشتن سرکردهای مشخص دست به عملیات کور در منطقه زد تا شاید بتواند خود را احیا سازد.
حرکت انصار ایران یک گروهک تروریستی منشعب از گروهک جندالله (جندالشیطان) است. اصلیترین عملیات تروریستی این گروهک ترور مولوی اهل سنت مصطفی جنگیزهی است. سرکرده این گروهها شفیعمحمد میری، عضو جداشده از گروهک تروریستی جندالله است. شفیع از اعضای اصلی و سابق گروهک تروریستی جندالله است که در پی اختلاف با عبدالرئوف ریگی، برادر عبدالمالک ریگی و ابراهیم عزیزی (سلمان) از اعضای اصلی گروهک تروریستی جندالشیطان، از آنها جدا شده و با همکاری القاعده و طالبان درصدد اثبات خود به گروهک جندالشیطان با انجام اقدام تروریستی علیه ایران است.
سابقه: آنها در سایتها و وبلاگهای خود بیانیههایی در خصوص تهدید نظام به انجام عملیاتهای تروریستی و تصاویری مربوط به ساخت بمب توسط اعضای این گروهک در وبلاگ مذکور درج کردهاند.
گروهک تروریستی حزب الفرقان سال ۱۳۷۵ توسط عناصر وابسته به وهابیت اعلام موجودیت و هدف اصلی خود را مبارزه مسلحانه با نظام مقدس جمهوری اسلامی اعلام کرد. گروهک تروریستی مذکور که از هم پیمانان و پشتیبانان گروهک تروریستی جندالله بود پیش از این با پشتیبانی بعضی کشورهای مرتجع منطقه، عملیات تروریستی متعددی در قالب بمبگذاری، ترور، گروگانگیری و راهبندی مسلحانه در مناطق مرزی شرق کشور انجام داده است.
سابقه: این گروه تاکنون اقدامات ضد امنیتی را در استانهای سیستان و بلوچستان وجنوب خراسان انجام داده است که اعم فعالیتهای آنها عبارت است ازبمبگذاری، ترور، گروگانگیری، آدم ربایی، درگیری با مأموران گشتی و پاسگاههای مرزی، راهبندی مسلحانه، سرقت اموال دولتی و جاسوسی برای طالبان علیه جمهوری اسلامی ایران.
پس از دستگیری عبدالمالک ریگی از سوی نیروهای نظامی ایران، اختلافات میان گروه جیشالعدل در خصوص در اختیار گرفتن منابع مالی این گروهک که از قاچاق مواد مخدر بهدست میآید، بالا گرفت که همین امر منتج به ایجاد گروهک جدیدی به نام جیشالنصر شد. درگیری میان این دو گروهک تروریستی موجب هلاکت عناصری از گروهک جیشالعدل توسط گروهک جیشالنصر شد. گفتنی است اشرار گروهک تروریستی جیشالعدل سال گذشته اقدام به ربودن پنج مرزبان ایران در مرزهای مشترک استان سیستان و بلوچستان ایران با پاکستان کرده بودند که با اقدامات صورت گرفته از سوی ایران، چهار نفر از مرزبانان آزاد شدند.
سازمان «جیشالعدل» یکی از سازمانهای مسلح مخالف جمهوری اسلامی که در مناطق بلوچستان علیه رژیم جمهوری اسلامی مسلحانه مبارزه میکند، در اطلاعیهای اعلام کرده «جیشالنصر» که پیشتر توسط گروهی از این تشکیلات جدا شده بود بار دیگر نیروهایش در «جیشالعدل» ادغام شدند. این ادغام همراه با اعلام انحلال «جیشالنصر» در سال ۲۰۱۶ انجام گرفته است. عبدالرئوف ریگی برادر عبدالمالک ریگی پس از مرگ برادرش و با همراهی دیگر اعضای گروهک «جندالله»، گروهک تروریستی جدیدی به نام «جیشالعدل» را تأسیس کرد، اگرچه در سال گذشته، از این گروه نیز جدا شد و گروهک تروریستی تازهای به نام «جیشالنصر» را تأسیس کرد.
سابقه: آنها در برخورد با نیروهای نظامی عموماً به شکل انتحاری و پیشبینی نشدهای جنایت میکنند. منهای چند عملیات رودررو عموماً با کمینهای مرگبار به استقبال نیروهای نظامی و مردم میروند. جیشالعدل وابسته به القاعده پیش از گروگانگیری پنج مرزبان، ۱۴ نفر از حافظان مرزهای ایران را در آبان ماه ۹۲ به شهادت رساند. آخرین اقدام آنها حمله مسلحانه به نمازگزاران روز جمعه زاهدان و کشته شدن دهها نفر از آنها در مهر ۱۴۰۱ است.
گروهک سپاه صحابه وابسته به گروهک تروریستی جندالله، اواخر سال ۱۳۸۹ با هدف فرافکنی و فرار از عواقب اقدامهای تروریستی تشکیل شد. این گروهک پس از صدور اطلاعیهای موجودیت خود را اعلام کرد و بعد از آن قتل چند نفر و همچنین انفجار خط لوله گاز قم را پذیرفته است. رهبری این گروهک را در سطح جهانی سرویسهای اطلاعاتی کشورهای بیگانه بخصوص در کشور پاکستان بر عهده دارند که با اهداف از پیش طراحیشده و بهطور سازمانیافته به هدایت گروهک مشغول هستند. سرکرده اصلی گروهک شخصی با نام محمدگل شهبخش، داماد خدابخش شهبخش (معدوم)، شرور و قاچاقچی پشتیبانیکننده گروهک تروریستی جندالله است که با سوءاستفاده از توان طایفهای در استان، تعدادی از افراد متدین را شهید کرد. این گروهک در امر قاچاق مواد مخدر نیز فعال است.
عادل سویدی و حبیب نبگان از عناصر تجزیهطلب و تروریست عرب خوزستان و مقیم کشورهای هلند و دانمارک، اوایل سال ۲۰۱۰ میلادی همزمان با سالروز تولد جمال عبدالناصر در قاهره مقر اصلی آنها، طی یک کنفرانس رسانهای تأسیس گروهی به نام سازمان ملی آزادیبخش اهواز (حزم) را اعلام کردند. این گروهک ائتلاف چهار تشکل، سازمان ملی اهواز (عربستان)، مقاومت ملی آزادیبخش اهواز، جبهه العربیه لتحریر الاهواز، حرکه النضال العربی لتحریر الاهواز و یکصدوبیست نفر از به اصطلاح مبارزان عرب دیگر است. عادل سویدی هدف این گروهک را مبارزه با ادامه اشغال سرزمین عربی اهواز دانست که از سال ۱۹۲۵ به دست اشغالگران فارس افتاد و اعلام کرد آنان سعی در گسترش فرهنگ خود در اهواز دارند.
سابقه: میتوان به مبارزات سیاسی و حملات مسلحانه اشاره داشت. مقاومت اعضای سازمان تنها به عملیاتهای مسلحانه محدود نمیشود، بلکه شامل مبارزات فرهنگی نیز میشود. بعد از چند ماه تشکیلات جبهه العربیه لتحریر الاهواز در اطلاعیهای جدایی خود را از این تشکیلات اعلام کرد.
بنیانگذار این گروهک منصور اهوازی، ساکن و پناهنده اجتماعی انگلستان است. او در سال ۱۳۷۸ بههمراه تعدادی از افراد خوزستانی مقیم لندن با ایجاد تشکلی به نام المنتدی الاهوازی فعالیت سیاسی خود را آغاز و ضمن برقراری ارتباط اینترنتی و ارسال اعلامیه به داخل کشور، در گسترش افکار تجزیهطلبانه قومی در بین جوانان عرب خوزستان فعالیت میکند. در سال ۲۰۰۳ (۱۳۸۱) با هماهنگی، هدایت و حمایت کشور انگلیس به همراه تعدادی در حدود ۳۰ نفر از عناصر ایرانی مقیم لندن، تشکلی تحت نام تضامن الاهوازی با هدف تحریک جوانان به شورش و مبارزه علیه اهداف جمهوری اسلامی ایران و تجزیهطلبی استان خوزستان ایجاد و در این راستا مکاتبات و ارتباطاتی با سازمانهای بینالمللی برقرار کرد.
از جمله معروفترین و خشنترین گروههای تروریستی خلق عرب و نژادپرست «حرکة النضال العربی لتحریر الاهواز»، جنبش عربی آزادیبخش اهواز و بازوی نظامی جبهه التحریر (عراق) است که در سال ۱۳۷۶ تأسیس شد و دارای مشی مسلحانه و بشدت ضدایران و ضدغیرعرب هستند. در چهل سال گذشته در همه بحرانهایی که در مناطق مختلف عربنشین ایران بهوقوع پیوست، ریشههای این گروه وجود داشته و نقشآفرینی کردهاند. حتی در انفجار و عملیاتهای تروریستی سالهای اخیر در اهواز، نقش «گروه الاهوازیه» کاملاً آشکار است. بعد از حمله ناتو به عراق و حضور ارتش انگلیس در بصره، نقش این گروه در جنوب ایران پررنگتر شد و سازماندهی آنها توسط انگلیس کاملاً مشهود است. گروه الاهوازیه با کمک مالی مستقیم دولتهای عربی در منطقه که سیاستهای ایرانستیزانه را پیگیری میکنند در حال برنامهریزی برای جدایی خوزستان از ایران هستند. آنها اعتقاد دارند که باید مبارزه مسلحانه تا نابودی فارسها (غیرعربها) و آزادی عربستان (استانهای خوزستان، بوشهر و هرمزگان و جزایر خلیجفارس) بیرحمانه ادامه داشته باشد. جزایر سهگانه ابوموسی و تنب را نیز بخشی از خاک اعراب میدانند و علاوه بر آن در نقشههای خود عنوان خلیج عربی را به جای خلیجفارس برگزیدهاند.
سابقه: تشکیلات تروریستی مذکور اقدام به بمبگذاریهایی، چون بمبگذاری در فرمانداری اهواز، سازمان مدیریت و برنامهریزی، سازمان مسکن و شهرسازی، شرکت طرح توسعه نیشکر خوزستان کردند. پس از انجام این عملیاتهای تروریستی با اقدامات نیروهای امنیتی تعدادی از اعضای این گروه بازداشت شدند و اعضای آن در کشورهای هلند، دانمارک و سوئد مستقر شدند در حال حاضر این افراد در برخی از تجمعهای تجزیهطلبانه در خارج از کشور شرکت دارند و هنوز دست از اقدامات کور و مسلحانه خود برنداشته اند. صبح ۳۱ شهریور ۱۳۹۷ در جریان برگزاری رژه نیروهای مسلح در اهواز، در پی حمله تروریستی، چند فرد مسلح مراسم رژه را به رگبار بستند. تعداد کشتهشدگان ۲۵ نفر و مجروحان این حادثه بین ۶۵ تا ۷۰ نفر اعلام شد. در پی این عملیات «حبیب فرجالله چعب» ملقب به «حبیب اسیود»، سرکرده گروهک تروریستی الاهوازیه دستگیر شد. به اعتراف او فردی صهیونیست که ساکن امریکا و اسرائیلی است، به عنوان وکیل، کارهای حقوق بشری گروهک تروریستی حرکة النضال را انجام میداد.
این تشکیلات به سرکردگی فردی به نام سیدطاهر آلنعمه در سال ۱۳۷۶ فعالیت خود را آغاز کرد. از اهداف مهم این تشکیلات که در کانادا مستقر و در اروپا و سوریه فعال است، استقلال خوزستان و اعلام قیام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی ایران است. این گروه دارای یک برنامه ماهوارهای است که بهمنظور دامنزدن به اغتشاشات استان و همچنین خط دهی به عناصر خلق عربی بهمنظور اقدامات خرابکارانه، شناسایی عناصر حزباللهی، اطلاعاتی، نظامی برای ترور آنها، اغتشاش، سرقت از بانکها، تخریب اموال عمومی و... راهاندازی شده است.
این گروهک در سال ۱۳۷۹ در کشور انگلستان توسط محمود مزرعه با هدف تجزیه استان خوزستان از طریق مشی مسلحانه تأسیس شد. این تشکیلات دارای دو سایت اینترنتی است که از این طریق اقدام به صدور بیانیه، اطلاعیه تجزیه طلبانه و... تحریک علیه جمهوری اسلامی ایران مینماید. محدودۀ فعالیت این گروهک در کانادا، هلند، بلژیک، ترکیه و سوریه است. صلاح مزرعه مسئول جبهه در کانادا، از عمروموسی دبیرکل اتحادیه عرب درخواست میکند تا یک کرسی برای مردم عرب خوزستان در اتحادیه عرب تعلق گیرد که محقق نمیشود. این گروهک در اغتشاشات و حوادث تروریستی ۱۳۸۴ که استان خوزستان را درگیر کرد، با ارسال محمولههای تبلیغاتی اطلاعیه و بیانیههایی با مضمون تجزیهطلبانه قومی و همچنین ۱۱ فقره بمب منفجر کردند که دهها کشته بر جای گذاشت. آنها همچنین در به هوا فرستادن پرچم و آرم الاهواز به آسمان توسط بالون در مناطق عربنشین و آشوب شهر اهواز دست داشتهاند. آنها همچنان به اقدامات خرابکارانه و تشویق به اعتصاب دست میزنند.
این تشکیلات توسط فردی به نام فالح نیکوسرشت، فالح عبدالله المنصوری، با هدایت سرویس عراق در کشور هلند با هدف استقلال و تجزیه خوزستان تشکیل شد و در کشورهای هلند و کانادا و سوریه فعالیت دارد. این تشکیلات کلیۀ اقدامات تروریستی سالهای اخیر را طی اطلاعیههای جداگانه که در سایتهای اینترنتی منتشر میکرد به عهده میگرفت. تشکیلات مذکور دارای یک سایت اینترنتی است که با شانتاژهای تبلیغاتی و خبری و رسانهای نقش عمدهای در تشدید اغتشاشات سالهای اخیر ایفا کرد. با وجود اینکه سرکرده این تشکیلات در سال ۱۳۸۵ به ایران مسترد شد، اما هنوز به فعالیتهای خود ادامه میدهد.
سید ایوب (صباح) موسوی سرکرده گروهک تروریستی موسوم به «حزب النهضه العربی الاهواز» است. وی اولین کسی است که در اطلاعیهای مسئولیت بمبگذاریهای خوزستان درسال ۱۳۸۴ که منجر به شهادت و مجروحیت بیش از ۳۵۰ نفر شد را به عهده گرفته است. یاد شده در دهه ۹۰ گروهی تروریستی موسوم به «حرکة العداله» را راه اندازی کرد. وی علیرغم پسوند ساداتی خود به وهابیت روی آورده است. یاد شده ارتباط تنگاتنگی با گروههای سلفی منطقه دارد و سفرهایی برای هماهنگی این نشست به بحرین و عربستان سعودی و ترکیه داشته است.
گروه تروریستی پاک مخفف (پارت آزادی کردستان) در خرداد ۱۳۷۰ توسط فردی به نام سعید یزدانپناه تأسیس شد که بعدها توسط برادرش در سلیمانیه عراق کشته شد. پاک بهدنبال جداکردن کردستان از ایران از طریق مسلحانه و روشهای تروریستی و تشکیل کشور کردستان از کردستانهای ایران، عراق و ترکیه و سوریه است. از سال ۲۰۰۶ علی قاضی محمد به رهبری حزب برگزیده و حسین یزدانپناه جانشین وی شد که بهنظر میرسد دلیل چنین جابهجایی استفاده از اسم و اعتبار وی بهعنوان فرزند قاضی محمد است. حسین یزدان پناه تا زمان سقوط رژیم صدام، در خدمت سازمان اطلاعات حزب بعث عراق (استخبارات) بوده است. نیروهای آنها لباس نظامیان امریکایی را برتن دارند و در استانهایی مثل ایلام یا جنوب کرمانشاه تحت یک گروه و نیروهایی که از شمال کرمانشاه یا کردستان میباشند تحت عنوان گروه دیگری در پاک فعالیت دارند. حضور گسترده نیروهای مستشار امریکایی و تحویل بسیار گسترده تجهیزاتی ازقبیل موشکهای ضدزرهی و ضدهوایی و امثالهم به گروه پاک و نیز آموزش گسترده آنان توسط نیروهای مستشار امریکا، آلمان و انگلیس، بههمراه بهرهگیری از اعضای قدیمی پکک نشاندهنده آن است که برنامهای درازمدت برای تحرکات این گروه تروریستی تدارک دیده شده است.
سابقه: حادثه تروریستی دالاهو در تاریخ ۲۰ تیر ۱۳۹۵ است که طی آن آقای حشمتالله فلاحتپیشه نماینده مردم اسلامآباد غرب، فرماندار و مدیر شیلات استان و برخی مسئولان استانی هدف ترور واقع شده که منجر به شهادت راننده فرماندار و مدیر شبکه بهداشت دالاهو شد.
اولین محفل کومله در سال ۱۳۴۸ توسط فؤاد مصطفی سلطانی، عبدالله مهتدی، محمد حسین کریمی و صدیق کمانگر در تهران با هدف ایجاد تشکیلات سراسری حزب کمونیست به وجود آمد. فاصله سالهای ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۶ را میتوان دوران رکود فعالیتهای این گروه دانست. در بهمن ۱۳۵۷ به مناسبت کشته شدن محمدحسین کریمی، گروه با عنوان سازمان انقلابی زحمتکشان (کومله) اعلام موجودیت کرد و در کردستان ایران دست به فعالیت مسلحانه علیه انقلاب زد. این گروه از ادغام سه گروه ایجاد شد:
۱- گروه انقلابی زحمتکشان کردستان ایران
۲- گروه شیرین بهاره که چاوه (فرزند امام جمعه مریوان)، فؤاد مصطفی سلطانی (فرزند خان روستای آلمانه) و صدیق کمانگر (یک مالک کامیارانی) از مهمترین و مشهورترین اعضای این گروه میباشند.
۳- اتحادیه کشاورزان که محمد حسین کریمی که رابطه خوبی با شیوخ داشت، در سقز، این اتحادیه را تأسیس کرد. پس از کشته شدن وی در بهمن ۱۳۵۷، شیخ عزالدین حسینی (امام جمعه مهاباد) رهبری این گروه را برعهده گرفت. این گروه اکنون در شمالغرب ایران (کردستان، آذربایجانغربی، کرمانشاه) فعالیت میکند و رهبران آن در سوئد، آلمان، انگلیس ساکن هستند.
سابقه: اقدامات گروهک کومله جنگ مسلحانه و ترور و در کنار آن فعالیتهای رسانهای است. همچنین دارای سوابق زیادی از اقدامات جنایتکارانهای، چون سر بریدن، مثله کردن و زنده سوزاندن در منطقه کردستان و آذربایجانغربی حتی علیه مردم عادی و حتی روستاهای کردنشین است. این گروه با همکاری موساد در ترور دانشمندان هستهای و خرابکاری در تأسیسات هستهای نقش داشته است. در فتنه اخیر، نیروهای کومله قصد حمله نظامی به غرب کشور را داشتند که با حملات سپاه علیه مواضع گروهکهای تروریستی کُرد در شمال عراق خنثی شد.
حزب حیات آزاد کردستان که با نام مخفف پژاک معروف است از جمله گروهکهای شبه نظامی تروریستی فعال در منطقه کردستان ایران و خواهان تحقق ایده تشکیل حکومت کردستان بزرگ است. این گروهک بنا بر اعتقادات خود که برگرفته از اندیشههای رهبر در حبس پ. ک. ک (حزب کارگران کرد ترکیه) عبدالله اوجالان (ملقب به آپو) است، معتقد است برای نیل به اهدافش یعنی آزادی و دموکراسی کردستان، راهحلهای سیاسی و اعتراضات مدنی بیفایده است و باید دست به حرکات مسلحانه زد. این گروهک فعالیتهای غیررسمی خود را از سالهای ۱۳۷۷ و بهطور رسمی ۱۳۸۲ اعلام موجودیت کرد. مقر آنها در آلمان است. خشونت و اقدامات تروریستی گروهک پژاک به حدی است که موجب نارضایتی مردم و حتی دیگر گروهها، چون حزب دموکرات و کومله در کردستان همراه شد، زیرا آنها اقدامات این گروه را ضربه به دیگر فعالیتهای مدنی و سیاسی میدانستند. هرچند در ظاهر وزارت دارایی امریکا نام این گروهک را در لیست سازمانهای تروریستی قرار داده است، اما اسناد و ادعاهای منتشر شده حکایت از همکاری دولت امریکا با این گروهک دارد.
سابقه: فعالیتهای گروهک تروریستی پژاک، چون انفجارها، ترورهای بیهدف و اقدامات کور مسلحانه، در اواخر دهه ۸۰ و اوایل ۹۰ بسیار گسترش یافت و دامنه ناامنی به شهرهای مرزی غرب کشور نیز کشیده شد که منجر به از دست رفتن فرصتهای اقتصادی شده است. این گروهک در سالهای اخیر طیف وسیعی از اقدامات تروریستی از جمله ترور شهروندان، ربایش کودکان و تبدیل آنان به کودک سرباز، حمله به مرزبانان، اخاذی از سرمایهگذاران، صاحبان کارگاههای تولیدی، معادن، هتلها، اخاذی از کولبران، تهدید شهروندان و... را انجام داده است. جمهوری اسلامی ایران نیز طی عملیاتهای هماهنگ سپاه پاسداران و دیگر نیروهای نظامی و امنیتی فعال در منطقه غرب و شمالغرب تمامی پایگاههای پژاک هدف حملات دقیق قرار داد و اعضای این گروهک مجبور به فرار از خاک ایران و پناه گرفتن در کردستان عراق شدند، اما همچنان دست به اقدامات تروریستی در نقاط صفر مرزی علیه مرزبانان جمهوری اسلامی ایران میزنند. این گروهک در آشوبهای اخیر در منطقه خوزستان در تلاش برای اقدامات مسلحانه بودند که با حمله سپاه پاسداران مواضع آنها در منطقه چومان در نوار مرزی ایران و عراق خنثی شد.
یکی از اصلیترین گروههایی که در روزهای اخیر مقرهای حزبی اش تحت حملات موشکهای ایران قرار گرفته، حزب دموکرات کردستان ایران است. در پی انقلاب اسلامی ایران، در بهمنماه ۱۳۵۷ و پیش از روی کار آمدن دولت موقت، حزب دموکرات کردستان به رهبری عبدالرحمان قاسملو، فعالیت آشکار خود را از سر گرفت. این حزب همراه سازمان مجاهدین خلق در حمله عراق به ایران مشارکت و جنایات صدام خصوصاً حمله شیمیایی او را انکار کردند. رهبر این گروه در سال ۱۳۶۸ در وین پایتخت اتریش ترور شد. این گروه در سال ۱۳۸۵ پس از انتخاب مصطفی هجری، به دبیرکلی دچار انشعاب شد و شاخه اصلی با عنوان حزب دموکرات کردستان ایران (حدکا) با دبیرکلی مصطفی هجری و حزب دموکرات کردستان (حدک) به ترتیب با دبیرکلی مصطفی حسنزاده و خالد عزیزی به فعالیت ادامه دادند. دوماه پیش حدک و حدکا مجدداً با نام حدکا متحد شدند و مصطفی هجری دبیرکل و خالد عزیزی معاون او شد. این گروه در سرکوب کردهای عراق نیز با رژیم صدام همکاری کرده است. حدکا در کارنامه خود ترور و کشتار نیروهای نظامی و غیرنظامی فراوان بویژه کردهای شیعه و سنی را که با ایران همکاری کردهاند، دارد. در سال ۱۳۹۷ این گروهک عملیاتی را علیه یکی از پاسگاههای مرزی سپاه اجرا کرد که موجب شهادت چند نفر از پاسداران انقلاب اسلامی شد. در همان سال نیروی هوافضای سپاه مقر فرماندهی را که «قلعه دموکرات» نام دارد، هدف قرار داد. طی دو سال گذشته آنها در حاشیه مرزها پایگاههای عملیاتی را بهمنظور تردد راحت به داخل کشورمان جهت انجام اقدامات تروریستی، احداث کرده بودند. همکاری این حزب با رژیم صهیونیستی موجب شد که در چند ماه گذشته عملیاتی را به قصد خرابکاری در مراکز هستهای در استان اصفهان، طرحریزی کنند که توسط وزارت اطلاعات خنثی شد. این گروهکها اخیراً با سوءاستفاده از فضای به وجود آمده، سعی داشتند شهرهای مرزی کشور را به آشوب بکشند که حمله سپاه به مقر آنها در اقلیم کردستان عراق راه آنها را سد میکند. چنانکه گفته شد، کادر رهبری حزب دموکرات کردستان از کشور گریختند و تا امروز نیز مرکزیت این حزب در خارج از ایران است. آنان در خارج از ایران در فعالیتهایی مانند شرکت در تظاهرات مختلف علیه جمهوری اسلامی شرکت داشتهاند.