به گزارش مجله خبری نگار/ایران: ۵ نفر از اقتصاددانان کشور در روزهای اخیر طی نامهای تلاش کردند برخی توصیههای خیرخواهانه و دلسوزانه نسبت به شرایط جاری کشور داشته باشند؛ با این حال این سؤال مطرح است که ریشه نارضایتیهای امروز اقتصادی کشور کجاست؟ آیا میتوان گفت مسائل اقتصادی و معیشتی مردم یک شبه به وجود آمده باشد؟ قطعاً پاسخ به این سؤال منفی است چرا که در ۸ سال دولت حسن روحانی، نویسندگان نامه اغلب در مقام تصمیمگیر و اثرگذار در سیاستهای کلان اقتصادی کشور حضور داشتهاند؛ بنابراین مسائل امروز با تصمیمات دیروز آنان در ارتباط است و بیشتر از آنکه امروز در مقام توصیهگر باشند، باید در جایگاه پاسخگو قرار بگیرند.
مسعود نیلی، دانشیار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف، محمد طبیبیان، از بنیانگذاران مؤسسه عالی آموزشوپژوهش مدیریت و برنامهریزی، موسی غنینژاد، اقتصاددان و مدیر مرکز تحقیقات دنیای اقتصاد، محمدمهدی بهکیش، اقتصاددان و دانشیار دانشکده اقتصاد علامه طباطبایی و حسن درگاهی، دانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی پنج امضاکننده این بیانیه هستند. بهتازگی این اقتصاددانان در نامهای با اشاره به اعتراضات موجود، به ریشهیابی اقتصادی این اعتراضات پرداختهاند.
دکتر حسین درودیان اقتصاددان و تحلیلگر مسائل اقتصادی با اشاره به موجه بودن لحن این نامه، گفت: کلیت نامه لحن خوب، خیرخواهانه و دلسوزانه دارد و این اقتصاددانان سعی کردهاند با انتخاب ادبیات مناسب، لحن تحریک اعتراضات را نداشته باشند. در مقام مقایسه با اقتصاددانان دیگر در ایران و خارج که میبینیم به صورت مسئولانه اظهارنظر و رفتار نکردهاند و حتی با عقدهگشایی، تحریک مردم را در پیش گرفتند، ما شاهد لحن مسئولانه در بیان این ۵ اقتصاددان هستیم که وجه مثبت این نامه به شمار میرود.
وی افزود:، ولی نادیده گرفتن مشکلات اقتصادی، اصلیترین اشکال نامه این ۵ اقتصاددان است. در این نامه علت مسائلی که شاهدش هستیم، تحولات جمعیت شناختی عنوان شده است. درودیان افزود: این نامه دو اشکال اساسی در مقام تحلیل و همچنین توصیه و تجویز دارد. در مقام تحلیل اشکال اصلی، ارجاع موضوع به مسائل جمعیتی و مقایسه آن با قبل از انقلاب است.
در این نامه، تحولات جمعیتی همچون افزایش باسوادی، تغییر جایگاه بانوان، افزایش تعداد دانشجویان و تحصیلکردگان و میزان شهرنشینی نسبت به پیش از انقلاب عنوان شده که منجر به وقوع چنین اعتراضاتی شده است، در حالی که تحولات جمعیتی، موضوع جدیدی نیست و دههها است که این اتفاق افتاده است.
این تحلیلگر مسائل اقتصادی افزود: وضعیت نارضایتی عمومی در کشور، موضوع چندان سابقهداری نیست، یعنی حس نارضایتی و تلخی که در مردم وجود دارد مربوط به سالهای اخیر و نهایتاً یک دهه گذشته است. در یک دهه اخیر عدم رشد اقتصادی، کاهش درآمد سرانه مردم و تشکیل سرمایه منفی منجر به تورم شده است.
درودیان ادامه داد: افت عملکرد اقتصادی کشور و نبود چشمانداز برای خروج از این وضعیت، دلیل اصلی نارضایتیها است. از سوی دیگر در این نامه، جرقه این اعتراضات چندان جدی گرفته نشده و به موضوع زمینهساز پرداخته نشده است.
وی گفت: جرقههای اعتراضات را نباید تحلیل کرد، بلکه زمینه اصلی اعتراضات یعنی کاهش قدرت خرید مردم را باید تحلیل کرد. این اقتصاددانان، زمینهساز اعتراضات را عوامل جمعیتی میدانند، اما اینکه اتفاق جدیدی نیست. مگر ۱۵ سال پیش جامعه ما نسبت به قبل انقلاب باسوادتر نبوده، جایگاه زنان تغییر نکرده بود؟ پس عوامل جمعیتی را نمیتوان زمینهساز وضع موجود دانست و مهمترین اشکال، تحلیل این نامه است. به وضوح مشکلات، مشکلات اقتصادی و افول عملکرد اقتصادی است که توضیح دهنده این اتفاقات است، نه عوامل جمعیتی که در نامه ذکر شده است.
درودیان یکی دیگر از اشکالات این نامه را تجویز و راهحلهای این اقتصاددانان عنوان کرد و یادآور شد: این راهکارها هیچ ربطی به علم اقتصاد ندارد. توصیههایشان این است که با مردم مدارای بیشتر شود، اعتراضات به رسمیت شناخته شود و... هرکسی میتواند این حرفها را بزند، ولی وقتی ۵ اقتصاددان چنین موضوعهایی را بیان میکنند، پس اقتصاددانی قضیه کجای داستان است؟ با اینکه ریشه نارضایتیها مسأله اقتصادی است، این توصیهها اصلاً به مسأله اصلی نمیپردازد و پاسخی نمیدهد. توصیهها نسبت به آن مسأله بنیادین و اساسی، بیربط است و تنها تمرکزش را بر آن جرقه قرار داده است. این صحبتها چه ربطی به تخصص و علم آنها دارد؟
این اقتصاددان افزود: هیچ توصیه اقتصادی در این نامه نمیبینیم و همه توصیهها اجتماعی- فرهنگی است، اما چرا؟ البته کم و بیش میتوان حدس زد چرا این اقتصاددانان توصیه یا راه حل اقتصادی در این نامه ندارند، چرا که بعضی از توصیههایشان را قبلاً کم و بیش شنیدهایم و بعضاً هم اجرا شده است. توصیههای قبلی آنها بیشتر در خصوص افزایش قیمتها، آزادسازی و یا اتخاذ سیاستهای انقباضی بوده و با اجرای این توصیهها التهابات جامعه بیشتر میشود. وی ادامه داد: چنین توصیههایی در این فضا نمیگنجد و فضا را بدتر میکند.
یعنی دقیقاً اجرای هر کدام از این توصیهها میتواند خودش جرقهای باشد. پس اگر توصیه اقتصادی نمیکنند علتش این نیست که توصیه اقتصادی ندارند، بلکه توصیههای اقتصادی آنها با فضا و اقتصاد کشور تطابق ندارد. به همین دلیل هم تمرکزشان بر راه حلها و راهبردهایی است که صرفاً جنبه شعاری و اجتماعی فرهنگی دارد و هیچ ربطی به اقتصاددانی هم ندارد و هر فعال اجتماعی میتواند چنین توصیههایی بکند.