به گزارش مجله خبری نگار، دوره دانش افزایی استادان با سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به همت نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم پزشکی ایران و با حضور هادی آجیلی عضو دانشیار روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی و جمعی از اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران برگزار شد.
هادی آجیلی در این دوره طی چهار جلسه به دو موضوع سیاست ایران در تبدیل شدن به قدرت مستقل منطقهای و نیز روند مذاکرات هستهای پرداخت.
وی با اشاره به اهمیت درک نخبگان جامعه از تحولات پیرامونی گفت: جغرافیای سیاسی و تاریخ هر کشوری فارغ از نوع حکومت و ایدئولوژی بر سیاست خارجی آن کشور تاثیر دارد، نمونههایی نظیر دکترین انزواطلبانه امریکا در جنگ جهانی اول، انتخاب سیاست بیطرفی سوئیس به مدت دو قرن و عدم عضویت در سازمان ملل بعنوان کشوری کوچک و محصور بین چند قدرت بزرگ اروپایی و همچنین عواملی مانند دسترسی به آبهای آزاد و فضای تنفسی نشان میدهد که سیاست خارجی همه کشورها نمیتواند از الگوی مشابهی پیروی کند.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه به اهمیت تاریخی و جایگاه جغرافیایی ایران پرداخت و بیان کرد: یکی از دلایل اهمیت ایران این بود که این کشور از قرن نوزدهم سر راه هند بود و، چون هند بهترین مستعمره برای انگلیس بود و قبل از اکتشاف نفت دارای منابع سرشار بوده و هنوز هم هست در نتیجه ایران نیز مهم شده است و پس از اکتشاف نفت در ایران و از سال ۱۹۰۱ که اولین قرارداد نفتی به نام دارسی به مدت ۶۰سال به انگلیس تقدیم شد ایران به دلیل دیگری مهم شد همچنین سال ۱۹۰۷ این جغرافیای مهم بین دو قدرت منطقهای روس و انگلیس تقسیم شد و ۱۹۱۴ با آغاز جنگ جهانی اول دو منطقه نفوذ شد.
وی افزود: جغرافیای ایران منافعی برای ابرقدرتها داشت بخاطر همین مورد توجه بوده است با قرارداد ۱۹۱۹ انگلیس بصورت رسمی ایران را مستعمره خود کرده بودند، اما این موضوع از لحاظ عملی امکانپذیر نشد و از آنجا که انگلیس فعال ما یشاء در ایران شده بود اول رضا خان را سرکار آورد و سپس پسرش محمدرضا را جایگزین او کرد و این بار مورد حمایت امریکاییها واقع شد و از این پس هم منافع ابرقدرتها باعث شد در سال ۱۳۲۷امریکاییها طرحی برای تبدیل ایران به سه قسمت اجرا کنند.
آجیلی با بیان اینکه قدرتهای استعماری همواره دنبال منافع خود هستند و اگر منافع آنها تامین نشود دست به هر اقدامی میزنند به کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲علیه ایران اشاره کرد و در ادامه به صحبت یکی از امریکاییها استناد کرد که گفته بود با کودتای ۲۸ مرداد هرکسی در امریکا ادعا کند که ما با مردم ایران کار نداریم و با رژیم ایران مشکل داریم دروغ میگوید یا به گفته خاویر سولانا وقتی در تاریخ ایران اتفاقی به نام ۲۸مرداد هست حرف زدن از اعتماد ایران به امریکا اشتباه است.
وی در ادامه به تفاوت معنادار قدرت ایران فعلی در مواجهه با قدرتهای استعماری اشاره کرد و گفت: اسقاط گلوبال هاوک، توقیف کشتی انگلیسی، بمباران عین الاسد و... نشان دهنده پیشرفت دفاعی بلامنازع ایران بوده که لازمه و ضرورت ایجاد امنیت در منطقه پرتنش و ناپایدار غرب آسیا و منطقه موسوم به خاورمیانه است و بایستی سیاست خارجی هم متناسب با شرایط جغرافیایی و تاریخی کشور ترسیم و اجرا گردد.
آجیلی در بخش دوم این دوره که موضوع برنامه هستهای ایران پرداخته شد با طرح این سوال که چرا نسبت به دانش هستهای حساسیت وجود دارد ابراز داشت: بدیهی است که در دنیای امروز برخی دانشها تولید قدرت میکند و ایجاد بازدارندگی دارد و علاوه بر آن منافع بیشماری در حوزههای اقتصادی، کشاورزی، پزشکی و ... دارد و انرژی هستهای از این نوع دانش هاست.
وی با بیان تاریخچه مذاکرات هستهای ایران با غرب از دهه ۸۰ تاکنون به زیاده خواهی طرف مقابل برای ایجاد موانع و محدودیت در پیشرفت هستهای ایران اشاره کرد و دادهها و ستاندههای برجامی در توافق اخیر را بر شمرد و گفت: از جمله ستاندهها میتوان مواردی همچون به رسمیت شناخته شدن فعالیت هستهای ایران و اثبات خلاف واقع بودن همه ادعاهای قبلی غرب مبنی بر صلح آمیز نبودن فعالیهای هسته ایران اشاره کرد و از جمله دادهها نیز ایجاد محدودیتهای منحصر به فرد برای کشور و انجام عملی تعهدات قابل مشاهده ایران در قبال وعدههای عمل نشده طرفهای مقابل و بهرهمند نشدن ایران از رفع عملی تحریمها و کارشکنیهای متعدد امریکا و کشورهای اروپایی در این زمینه بود که با توجه به بند مکانیسم ماشه در برجام عملا امکان شکایت و پیگیری از ایران سلب و به ضرر او تمام خواهد شد.
در پایان با اشاره به مذاکرات اخیر برای احیای برجام در وین و رفع تحریمها به بیان احتمالات ممکن در این زمینه پرداخته شد.