مجله خبری-سبک زندگی نگار: مشهد یکی از کلان شهرهای کشور است که به برکت حضور امام رضا بیشتر افراد به این شهر مقدس حداقل یک بار سفر کرده اند و تا حدودی با مردم خونگرم و مهربان مشهدی با لهجه شیرینشان آشنایی دارند.
مردم مشهد نیز مانند سایر مردم کشورمان برخی فرهنگ و رسومات خود را از گذشته تا کنون حفظ کرده اند و مشهد عصاره ادب و آداب و رسوم ایران زمین است. در ادامه با این بخش همراه باشید تا نگاه دقیق تری به آداب و رسوم و فرهنگ مردم مشهد داشته باشیم.
در استان خراسان رضوی، قومیتهای مختلفی زندگی میکنند. در جنوب خراسان رضوی عربها و در شرق بلوچها و هزارهها و در شمال استان خراسان رضوی کردها و حیدریها در تربت حیدریه حضور دارند.
شهر مشهد مهاجران زیادی از کشورهای دیگر همچون عراق و افغانستان پذیرفته است.
مشهدی یکی از لهجههای شیرین زبان فارسی است که در میان مردم مشهد رواج دارد. این لهجه خویشاوندیِ ثابت شدهای با لهجه هراتی دارد. نوع خالص لهجه مشهدی که خود مشهدیها به آن «زق» میگویند کلمات کهن و اصیلی در خود جای داده است.
در استان خراسان و شهر مشهد مردم در شب چهارشنبه سوری هیزم آتش میزنند و درون آتش اسپند میریزند و از روی آن میپرند و در زمان پریدن میخوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من»
یکی دیگر از آداب و رسوم چهارشنبه سوری در مشهد، رسم کوزه شکستن است. در شب چهارشنبه سوری مردم پس از مراسم آتش افروزی برای دفع قضا و بلا مقداری زغال و مقداری نمک و یک سکه در کوزه سفالینی ریخته و هر یک از اعضای خانواده یکبار کوزه رادور سر خود میچرخاند و نفر آخر آن را به بالای پشت بام برده و به کوچه میاندازد و میگوید:دردِ و بَلایِ خَنَه رِه رِختُم به تویِ کوچه (دردو بلای خونه را ریختم به توی کوچه)
قاشق زنی نیز از دیگر رسوم مشهدیها در چهرشنبه سوری بود. در این رسم بچهها با چادرشب صورتشان را میپوشاندند و برای گرفتن عیدی از همسایهها ملاقه زنی میکردند و آنها هم پول خرد، نقل و نبات و قند در ملاقه هایشان میگذاشتند.
رسم دیگر شب چهارشنبه سوری فال گوش ایستادن بود و مردم اعتقاد داشتند که هرچه بشنوند، وقایع سال آینده را اعم از غم و شادی برایشان رقم میزند.
مردم مشهد در چهارشنبه سوری دور هم جمع شده و چهار رنگ پلو درست میکنند ” رشته پلو، عدس پلو، زرشک پلو، ماش پلو”؛ و آجیل بی نمک و شیرینی میخورند.
یکی از آداب و رسوم چهارشنبه سوری در سبزوار، این است که آنها با هیزم یک گوی بزرگ درست میکنند و آن را آتش میزنند و از روی یک بلندی پرتاب میکنند و میخوانند «غم برو شادی بیا، محنت برو روزی بیا».
مردم مشهد نیز مانند مردم سایر نقاط ایران قبل از عید خانه تکانی کرده و گندم یا عدس در دیس و دوری و بشقاب خیس کرده تا برای شب عید سبز شود و در ایام عید، خانه به سبزه آراسته باشد. قبل از عید آنها در فکر تهیه لباس نو برای فرزندان هستند.
در روز عَلَفه (عرفه) ۲۹ اسفند مردم به یاد همه درگذشتگان در مسجد محل جمع میشدند و هر کس مقداری غذا و شیرینی و آجیل میآورد و خانوادهها و بازماندگانِ درگذشتهها را به سالی پرامید نوید میداد.
شب عید هم مردم کوکوسبزی و پلو میخوردند و قبل از فرا رسیدن لحظه تحویل سال نو سفره هفت سین را میچیدند و لباسهای نو خود را میپوشیدند.
آنها به جز هفت سین معمول در سفره یک ظرف عسل و یک عدد نان سنگک قرار میدادند. کمی از شام شب عید نیز بر سر سفره میگذاشتند. عسل نماد شیرین کامی و تندرستی و نان برای جلب نعمت و برکت است.
برخی از مردم مشهد قبل از تحویل سال به مسجد یا به پابوس و زیارت حرم امام رضا (ع) میرفتند. آنها چند لحظه قبل از تحویل سال، قدری «آب جوجه خروس» یا شیر میخوردند. چون عقیده داشتند آب جوجه خروس سبب لطافت پوست و نوشیدن شیر سبب سفید و نرم شدن پوستشان میشود.
برخی از مردم هنگام تحویل سال سکه یا چند دانه برنج یا یک گوخدا (خرخاکی) در مشت میگرفتند و برای پولدار شدن مرد خانه سر مرغ و دل و جگر و سنگدان و گردن او را میپختند و به او میدادند.
بعد از تحویل سال مردم مشهد ابتدا به خانه فامیل خود که فردی را از دست داده، میرفتند و سپس بزرگ خانواده یا بزرگ محل در خانه مینشست و همه دسته جمعی قرار میگذاشتند و برای تبریک سال نو به دیدن او میرفتند و عیدی گرفته و پذیرایی میشدند.
مراسم سیزده بدر مردم مشهد مانند سایر مردمان کشورمان است. مردم روزهای ۱۲، ۱۳ و ۱۴ فروردین در دل طبیعت دور هم جمع میشدند.
در سیزده بدر همگی بازیهای رایجی مانند بازیها الک دولک، کُشتی، آراآرا، سرنو قزل خانم، استاسه پایه، اوستای زنجیرباف، از گلاچی گل، بجُل بازی، جوزبازی، شیطون برشته، کبدی کبد، عرقچین گردونک، لوچمبه، لیس پالیس، درنه بازی و خرسوز پالون سوز انجام داده و یا تابهای بلندی میبستند و یک نفر از پایین از تاب سوار سوال میکرد و به او میزد تا جواب سؤالش را بدهد.
غروب سیزده بدر هم آش و کاهو سکنجبین و چغاله بادام میخوردند و سبزهها را گره میزدند و به آب میانداختند و به خانه هایشان بازمی گشتند.
یکی از قدیمیترین و مهمترین آداب و رسوم مردم مشهد مراسم باران خواهی است که از قدیم الایام همچنان رواج دارد. مردم مشهد در فصلهایی که باران نمیبارد، به بیابان رفته و با ذکر دعا و قسم دادن به اسما متبرکه طلب بارش باران میکنند.
یکی دیگر از مراسم باران خواهی در مشهد اینگونه است که زنان و دختران عروسک ساخته شده از چوب و پارچه را در سطح محلات میچرخاندند و از مردم برای پختن آشی کمک میخواستند و با خواندن شعر و قسم دادن به اسما مقدس طلب بارش باران میکردند. مردمی که برای پختن آش کمک میکردند، کمی آب هم روی عروسکها میریختند و زیر لب شعر یا دعایی برای طلب باران میخواندند. «الله بده تو باران، به حرمت مزاران، گندم به زیر خاکه، از تشنگی میناله» و ....
برخی مردم هم برای طلب بارش باران بر بالای تپهای رفته و نماز میخواندند و اعتقاد داشتند که حتما باران خواهد بارید.
در ایام محرم عزاداران در عزای سیدالشهدا (ع)، لباس سیاه میپوشند و هم مساجد و تکایا و سر در ساختمانها را سیاه پوش میکنند.
در مشهد هر سال با حلول ماه محرم، مراسم باشکوهی در مهدیه مشهدالرضا (ع) برگزار میشود و پس از مراسم سینه زنی و نوحه خوانی مدعوین با صرف شام پذیرایی میشوند.
روز اول در برخی از حسینیه و تکایا رسم است که در دهه اول محرم و دهه آخر صفر، سه نوبت مجلس روضه خوانی، صبحها بعد از نماز صبح، عصرها تا نزدیک غروب و شبها بعد از نماز مغرب و عشا برگزار میشود.
هر سال دو بار، یک بار شب شهادت امام حسین و دیگری شب شهادت امام رضا مراسم خطبه خوانی در صحن انقلاب (عتیق) حرم مطهر ثامن الحجج (ع) برگزار میشود.
مراسم شام غریبان، مانند خطبه دو بار در سال یک بار شب شهادت امام حسین و دیگری شب شهادت امام رضا اجرا میشود.
در مراسم شام غریبان نیز کلیه خدمه و حفاظ آستان قدس رضوی، جمع میشوند و شمع به دست میگیرند و مراسم خاصی در صحن انقلاب با حضور مردم و دستههای عزاداری برگزار میکنند.
از گذشتههای دور، مردم مشهد میزبان دستههای عزاداری در منازل خود بودند. امروزه مردم با برپایی ایستگاههای صلواتی در مسیر دستههای عزاداری، پهن کردن سفرههای نذری و پذیرایی با غذاهایی همچون شله، حلیم و ...، انجام خدمت به هیاتهای عزاداری در طول مسیر دستهها همچون توزیع آب، کمک به ایستگاههای صلواتی، و .. از عزاداران حسینی پذیرایی میکنند.
مردم مشهد با غبارروبی مساجد به استقبال ماه رمضان میروند. مردم مشهد در گذشته برای اطلاع رسانی از زمان دقیق اذان صبح، رسم شب خوانی داشتند.
شب خوانی پیش از زمان اذان صبح در ۳ مرحله برگزار میشد. یک ساعت و نیم مانده به اذان صبح در مقام ابو عطا با دهل و شیپور آهنگی معروف نواخته میشد و زمانی که مردم این آهنگ را میشنیدند، میفهمیدند یک ساعت و نیم تا اذان صبح مانده است.
یک ساعت به اذان مانده و نیم ساعت بعد از آهنگ اول، آهنگی در گوشه «حجاز» نواخته میشد تا مردم بفهمند یک ساعت به اذان مانده است.
مرحله آخر شب خوانی هم یک ربع به اذان با قرائت دعای سحر آغاز میشد و موذنان به بلندترین نقطه خانه و مسجد و... رفته و دعا میخواندند و سپس بر این اشعار خوانده میشد: «شب خیز که عاشقان به شب راز کنند؛ گرد در و بام دوست پرواز کنند؛ هر جا که دری بود به شب میبندند؛ الا در دوست را که شب باز کنند».
رسم دیگر در ماه رمضان چلیک زنی و تشت زنی برای بیدارباش سحری بود.
چلیک به پیت حلبی نفت میگفتند. چلیک زن، چلیک را با بندی روی گردن خود میآویخت و برای بیدار نمودن روزه داران با ۲ چوب روی چلیک میکوبید.
رسم تشت زنی اینگونه بود که در هر محله یک یا ۲ نفر تشت به دست به پشت بام بلندی میرفتند و برای اعلام سحر بر آن میکوبیدند.
خواندن قرآن جزو برنامههای عبادی مردم مشهد در ماه رمضان است. خانمهای مشهدی در یک ساعت مشخصی و هر روز در منزل یکی از همسایهها جمع میشوند و یک جزء قرآن تلاوت میکنند و در روز آخر ماه هرکدام یک سوره میخوانند. هر یک از خانمها که سوره توحید به او میرسد، باید بعد از ماه مبارک رمضان آشی با عنوان «آش قل هو الله» بپزد و دیگر بانوان را دعوت کند.
مردم خراسان به افطاری دادن بسیار علاقه دارند در ماه رمضان اقوام و خویشان کنار هم به صرف افطاری جمع میشوند و از احوال هم با خبر میشوند. همه ساله در ماه رمضان و بعد از نماز مغرب و عشاء در سرتاسر صحنهای حرم رضوی، سفرههای افطاری برای روزه داران پهن میشود.
تمام مومنان روستای باب الحکم شهرستان بردسکن خراسان رضوی هر روز ماه رمضان بر یک سفره افطار مشترک که در مسجد محل انداخته میشود، مینشینند و پس از روخوانی قرآن و خواندن نماز جماعت هم زمان و در کنار یک سفره افطار میکنند. در شبهای قدر نیز مردم هنگام افطار نان جو همراه با ماست میخورند.
در شهادت امام علی و درروز بیست و یکم ماه مبارک رمضان مراسم ویژهای برپا و طی آن مراسم تعزیهای با عنوان «قنبرخوانی» برگزار میشود.
از دیگر مراسم ماه رمضان ملاقه زنی است که این مراسم شب ۲۷ ماه مبارک رمضان که شب قصاص ابن ملجم مرادی است، برگزار میشود.
در این شب مردم شیرینی پخش میکنند و جوانان به ملاقه زنی میپردازند. برای اجرای ملاقه زنی پسرهای جوان بعد از افطار چادر به کرده و به در منازل میروند و با ملاقه به در میکوبند و سپس پشت درمی ایستند. سپس صاحبخانه مقداری شیرینی، شکلات، نقل، خرما و... داخل ملاقه یا کیسه ملاقه زنها میریزد و هنگام ریختن شیرینی و شکلاتها به داخل کیسه یا ملاقه میگوید، «بگو بر ابن ملجم لعنت»