به گزارش مجله خبری نگار،ورود علی لاریجانی به بحث مذاکرات هستهای ایران، همراه با رویکرد دوگانه تهدید و تطمیع، سیگنالهای مهمی را به طرفهای غربی و بهویژه تیم ترامپ ارسال کرده است. این مقاله به بررسی تأثیر چنین چرخشی بر آینده دیپلماسی هستهای ایران از منظر حکمرانی مطلوب (Sound Governance) میپردازد.
علی لاریجانی با سابقه دبیر شورایعالی امنیت ملی و رئیس مجلس، یکی از بازیگران کلیدی در سیاستگذاری کلان ایران محسوب میشود. سابقه او در تصویب برجام و شناخت دقیق از ساختارهای تصمیمگیری در ایران، این امکان را فراهم میآورد که نقش موثری در شکلدهی به مذاکرات ایفا کند. ورود او به بحث مذاکرات، نهتنها میتواند فضای تنشآلود کنونی را تلطیف کند، بلکه با استفاده از دیپلماسی چندوجهی، ظرفیتهای ایران را در سطح بینالمللی بازتعریف خواهد کرد.
رویکرد دوگانه ایران در مذاکرات—تهدید به افزایش ظرفیت هستهای و همزمان پیشنهاد همکاری اقتصادی—نشاندهنده اتخاذ استراتژی هوشمندانهای است که با اصول حکمرانی مطلوب همخوانی دارد. حکمرانی مطلوب بر تعادل در تصمیمگیری، شفافیت، و توانایی پیشبینی واکنشهای طرف مقابل تأکید دارد. در این راستا، تهدید ضمنی ایران به توسعه قابلیتهای نظامی خود، در کنار پیامهای دیپلماتیک لاریجانی مبنی بر امکان توافق، ابزار مؤثری برای چانهزنی و کسب امتیازات بیشتر به شمار میرود.
لاریجانی بهعنوان یک شخصیت عملگرا، نهتنها گزینه نظامی را در محاسبات ایران زنده نگه داشته، بلکه با تأکید بر واقعگرایی در مذاکرات، این پیام را ارسال کرده که ایران آماده گفتوگو از موضع قدرت است.
چنین الگویی نهتنها مخاطبین داخلی را متقاعد میکند، بلکه طرفهای بینالمللی را نیز به بازنگری در سیاستهایشان وادار میکند.
واکنش استیو ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ در خاورمیانه، به توییت سید عباس عراقچی مبنی بر عدم تمایل ایران به دستیابی به سلاح هستهای و حذف سریع آن واکنش، نشان میدهد که تیم ترامپ از تحولات اخیر آگاه است و این تغییرات را جدی میگیرد. چنین رفتارهایی حاکی از آن است که رویکرد جدید ایران، آنها را وادار به بازنگری در سیاستهایشان کرده و احتمال دارد شاهد تغییر در مواضع آمریکا باشیم.
اما مهمتر از همه، حذف این واکنش مثبت نشاندهنده حساسیت بالای تیم ترامپ نسبت به تغییر فضای مذاکراتی است. ایران با این حرکت، هم پیام بازدارندگی نظامی ارسال کرده و هم مسیر تعامل را باز گذاشته است؛ راهبردی که میتواند واشنگتن را در دو راهی پاسخ متقابل یا عقبنشینی قرار دهد.
راهپیمایی روز قدس، علاوه بر نمایش حمایت ایران از آرمان فلسطین، فرصتی برای ارسال پیامهای استراتژیک در عرصه دیپلماتیک نیز هست. حضور علی لاریجانی و تأکید او بر اینکه "شرایط توافق را باید دو طرف قبول کنند"، پیام روشنی به غرب مخابره کرد که ایران آماده مذاکره است، اما نه از موضع ضعف. این موضعگیری در کنار تهدیدات امنیتی، تلاشی برای بازتعریف قواعد بازی در سیاست بینالملل است.
چرخشهای اخیر در دیپلماسی هستهای ایران، نشاندهنده استفاده از الگوی حکمرانی مطلوب است که بر اساس تعادل بین سختگیری و انعطافپذیری شکل گرفته است. با ورود چهرهای مانند علی لاریجانی و اتخاذ استراتژی تهدید و تطمیع، احتمال تغییر معادلات و رسیدن به توافقی جدید بیش از گذشته تقویت شده است. اگر این روند ادامه یابد، ایران میتواند از موقعیت فعلی بهعنوان یک فرصت برای کسب امتیازات بیشتر بهرهبرداری کند، درحالیکه اصول حکمرانی مطلوب، همچنان راهنمای این مسیر خواهد بود.
این تحولات نشان میدهد که مذاکرات نهتنها از بنبست خارج شده، بلکه تغییر در ریلگذاری مذاکرات هستهای ایران، آغاز شده است. در این مسیر، رویکرد علی لاریجانی بهعنوان یک سیاستمدار عملگرا و باتجربه، میتواند نقشی کلیدی در هدایت این تغییر ایفا کند.