به گزارش مجله خبری نگار، گاهی اوقات در زندگی اتفاقاتی که منفی به نظر میرسند دلیل اصلی موفقیت فرد در بلند مدت میشوند.
تضادهای عجیب و غریب در زندگی تصادفی نیستند و برخی از آنها را حتی میتوان کلید طلایی موفقیت خطاب کرد! بر طبق تحقیقات روانشناسی، سه تناقض مهم در زندگی وجود دارد که میتوان از آنها برای پیشرفت استفاده کرد.
ترس اغلب یک مانع قدرتمند است که افراد را از فرصتهایی که میتوانند زندگیشان را تغییر دهند باز میدارد. با این حال، به طرز متناقضی، زمانی که افراد با ترسهایشان رو به رو میشوند، خود ترس میتواند به کاتالیزوری برای رشد تبدیل شود. به عنوان مثال، ممکن است قبل از یک رویداد سخنرانی عمومی احساس اضطراب کنید و تمام راههای ممکن برای بد پیشرفتن سخنرانی خود را تصور کنید. با این حال، وقتی سخنرانی تان تمام شود، صرف نظر از اینکه چقدر خوب یا بد پیش برود، احساس موفقیت اغلب بر ترسهای اولیه غلبه میکند.
بر طبق این اصل درگیری مستقیم با ترسها به تدریج ترس و اضطراب را کاهش میدهد. مطالعهای در سال ۲۰۲۰ نشان میدهد افرادی که در درمانهای مبتنی بر مواجهه و درمان شناختی-رفتاری شرکت میکنند، شاهد کاهش اضطرابهای خود خواهند بود و در مدیریت چالشهای زندگی خود احساس قدرت بیشتری میکنند. با در نظر گرفتن این اطلاعات نباید ترس را دشمن خود بدانیم. وقتی با ترس مواجه میشویم و به خود ثابت میکنیم که میتوانیم موفق شویم. همچنین یاد میگیریم محدودیتهایی که ترس بر ما تحمیل میکنند را تحمل نکنیم بلکه برای پیشرفت تلاش کنیم.
جادوی شگفت انگیز عصر دیجیتال این است که افراد میتوان با فشار ساده یک دکمه با چندین نفر تعامل داشت. با این حال، تناقض این است که هر چه مدت طولانیتری با افرادی در فضای مجازی ارتباط داشته باشید، احتمال اینکه روابط شما در زندگی واقعی آسیب ببیند بیشتر میشود. به عنوان مثال، والدینی که زمان قابل توجهی را در رسانههای اجتماعی میگذرانند، اغلب درگیریهای بیشتری با فرزندان خود خواهند داشت. مطالعهای در سال ۲۰۲۰ نشان میدهد دو سوم والدین در ایالات متحده معتقدند پیشرفتهای فناوری و رسانههای اجتماعی، تربیت فرزندان را چالشبرانگیزتر کرده است و تقریباً از هر ۱۰ والدین شش نفر میگویند زمان زیادی را صرف گوشیهای هوشمند خود میکنند.
وقتی دائماً درگیر تلفنهای همراه خود هستیم، توجه ما تقسیم میشود و حتی گذراندن مدتی کوتاه در فضای مجازی نیز میتواند ما را از تعاملهای معنادار با اعضای خانواده یا دوستانمان دور نگه دارد. شاید به نظر برسد از نظر فیزیکی در کنار عزیزان خود هستیم، اما از نطر احساسی کیلومترها دور از آنها خواهیم بود. ایده پشت این پارادوکس زندگی ساده است: اگر میخواهید روابط رضایتبخشتری داشته باشید، مطمئن شوید که تلفن خود را کنار میگذارید و آگاهانه با افراد اطراف خود ارتباط برقرار میکنید.
یک سطل پر از آب میتواند به آرامی با قطرههای کوچک آب پر شود. این قطرات کوچک در ابتدا بیاهمیت به نظر میرسند، اما با ادامه دادن و تحمل این فرآیند سطل پر خواهد شد. این پدیده، که گاهی اوقات «اثر مرکب» نامیده میشود، در تمام زمینههای زندگی قابل مشاهده است. اثر مرکب چه درباره موفقیت یا عادتهایی مانند ورزش روزانه، کتاب خواندن یا حتی مهربانی نیز صدق میکند.
جیمز کلیر در کتاب پرفروش عادتهای اتمی خود توضیح میدهد که تنها یک درصد تلاش در روز، میتوانید تا پایان سال شاهد رشد خارقالعادهای در زندگی خود باشید. هر عمل کوچکی به تنهایی ممکن است بیاثر به نظر برسد. با این حال، با گذشت زمان، این تلاشها جمع میشوند و تغییری ایجاد میکنند فرد را به سمت یک بازده بسیار بزرگتر و اغلب غافلگیرکننده سوق میدهد. پیشرفت در دنیا آنی به دست نمیآید و این پارادوکس را برجسته میکند: موفقیت واقعی و معنادار بر پایه تغییرات پایدار و تقریبا نامرئی بنا میشود. پذیرش این ایده میتواند به شما کمک کند در مراحل اولیه انگیزه خود را حفظ کنید و آگاه باشید تلاشهای شما پایه و اساس یک پیشرفت عمیق را ایجاد میکنند.