کد مطلب: ۵۸۲۷۴۹
۰۴ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۲:۵۵

احیاگر مکارم اخلاق؛ مژده‌ای اهل ولا «صاحب دوران» آمد قصه هجر و شب تار به پایان آمد

به مناسبت سالروز ولادت منجی عالم بشریت، به بررسی جایگاه احیای «مکارم اخلاق» در انقلاب جهانی مهدی موعود (عج) پرداخته‌ایم

به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: صدرالمتألهین شیرازی، مشهور به «ملاصدرا»، فیلسوف نامدار ایرانی، در شرحی که بر کتاب شریف «الکافی» نوشته، انسانِ معصوم را علت خلقت و عامل تداوم آن دانسته و در ادامه آورده‌است: «جهان به سبب وجود خاتم‌الاولیاست که برپا می‌ماند و روی عدالت جهانی را خواهد دید.» در اندیشه شیعی و بلکه در چشم‌انداز آخرالزمانی اغلب مذاهب و ادیان، منجی موعود رسالتی آسمانی برای احیای غنی‌ترین ارزش‌های انسانی دارد؛ ارزش‌هایی که بنی‌آدم را به عصر طلایی بازمی‌گرداند و مفهوم واقعی انسانیت را دوباره در اندیشه و زندگی بشر نهادینه می‌کند.

هرچند که درباره این ارزش‌ها و ابعاد گوناگون آن، می‌توان وجوه مختلف را درنظر گرفت و به تفصیل سخن گفت، اما اگر بخواهیم یکی از اصلی‌ترین فراز‌های این ارزش‌ها را مرور کنیم، بی‌گمان اخلاق، در معنای خاص و محدود آن – و نه در تفسیر موسّعی که تمامی پیدا و نهان زندگی بشر را در بر می‌گیرد – در جایگاهی رفیع قرار می‌گیرد. بی‌شک منجی موعود را باید احیاگر اخلاقِ به تاراج رفته‌ای بدانیم که طی قرن‌های متمادی، به دست ناسپاس و حریص برخی انسان‌ها چوب حراج خورده و پیکره استوار آن، زخم‌های عمیق و ناسور برداشته.

این معنا، در روایات مورد استناد شیعه، بیش از دیگران مورد توجه قرار گرفته‌است. روایات و احادیث گوناگونی که در باب شرایط آخرالزمان و نهضت جهانی حضرت مهدی (عج) در اختیار ماست، گواهی می‌دهد که آن، ولی خدا هنگام ظهورِ باشکوه خود، اهتمامی فراوان به بازگرداندن ارزش‌های اخلاقی و احیای آن‎ها در جامعه بشری خواهد داشت. در این یادداشت مختصر که به مناسبت سالروز ولادت باسعادت حضرت صاحب‌الامر (عج) به رشته تحریر درآمده‌است، برآنیم تا مروری هرچند کوتاه بر روایاتی که تأییدکننده این معنا هستند، داشته‌باشیم.

وضعیت اخلاق جامعه انسانی در آستانه ظهور

روایات و احادیث تکان‌دهنده‌ای درباره شرایط ناگوار اخلاق جامعه بشری در دوران پیشاظهور وجود دارد. علامه مجلسی در جلد ۳۶ «بحارالانوار» (ص ۳۳۵، طبع مؤسسةالوفاء) روایتی را از رسول‌خدا (ص) نقل می‌کند که فرمود: «وذلک عند ما تصیر الدنیا هرجا و مرجا و یغار بعضهم على بعض فلا الکبیر یرحم الصغیر و لا القوی یرحم الضعیف فحینئذ یأذن الله له بالخروج» (هنگامی که دنیا دچار آشفتگی می‌شود و جنگ‌ها بالا می‌گیرد، بزرگ‎تر به کوچک‎تر رحم نمی‌کند و قوی نسبت به ضعیف رحم نشان نمی‌دهد، خداوند به او (منجی موعود) اجازه قیام خواهد داد). امام صادق (ع) در روایتی بسیار مفصل که شیخ کلینی در جلد هشتم کتاب شریف «الکافی» (ص ۳۸، طبع اسلامیه) آن را آورده‌است، به شیوع گسترده مناهی اخلاق در دوره پیشاظهور اشاره می‌کند و در فرازی از آن می‌فرماید: «وَ رَأَیْتَ الصَّغِیرَ یَسْتَحْقِرُ بِالْکَبِیرِ وَ رَأَیْتَ الْأَرْحَامَ قَدْ تَقَطَّعَتْ ... رَأَیْتَ الْجَارَ یُؤْذِی جَارَهُ وَ لَیْسَ لَهُ مَانِعٌ ... وَ رَأَیْتَ الْخُمُورَ تُشْرَبُ عَلَانِیَةً ... وَ رَأَیْتَ الْآمِرَ بِالْمَعْرُوفِ ذَلِیلًا وَ رَأَیْتَ الْفَاسِقَ فِیمَا لَا یُحِبُّ اللَّهُ قَوِیّاً مَحْمُوداً ...» (و چنان می‌بینی که کوچک‎تر، بزرگ‎تر را تحقیر می‌کند و رشته خویشاوندی از هم می‌گسلد ... و می‌بینی که همسایه، همسایه‌اش را بی‌هیچ مانعی آزار می‌دهد ... و شُرب خَمر علنی می‌شود، دعوت‎کننده به نیکی و خیر را ذلیل می‌دارند و فاسق در آن‌چه خدا دوست ندارد، قدرت می‌گیرد و ستایش می‌شود.)

در این شرایط، اعتبار و عزّت افراد، دیگر به نیکی کردن و ایمان داشتن به خداوندِ یکتا نیست. مردم تنها ثروت را نشانه برتری می‌دانند و ایمان، ارج و قیمتی در میان آن‎ها نخواهد داشت. «حسن بن فضل طبرسی» در کتاب ارجمند «مکارم‌الاخلاق» (ص ۴۵۱، مؤسسه الاعلمی)، ضمن نقل حدیثی نسبتاً طولانی، از قول عبدا... بن مسعود روایت می‌کند که رسول‌خدا (ص) در توصیف اهل آخر‌الزمان فرمود: «یتفاضلون بأحسابهم و أموالهم» ([مردم این دوره]با [تفاخر به]حَسَب و نَسَب و ثروتشان بر یکدیگر برتری می‌جویند)؛ در واقع آن‌چه در حیطه اخلاق فردی و اجتماعی رقم می‌خورد، رنگ باختن ارزش‌های متعالی انسانی و شیوع ناهنجاری‌هایی است که با کرامت بشر همخوانی ندارد.

در چنین وضعیتی، اعتبار هر فرد به اندازه حساب بانکی اوست و مردم طبقات فرودست نیز، چنان در منجلاب پول‌پرستی طبقات اشراف سرگردان می‌شوند که قدرت نشان دادن واکنش علیه اقدامات آن‎ها را ندارند؛ بلکه به حمایت از سرمایه‌داران و صاحبان ثروت می‌پردازند. مرحوم آیت‌ا... العظمی صافی گلپایگانی در جلد سوم کتاب «منتخب الاثر»، ضمن نقل روایتی از امام صادق (ع) درباره شرایط اخلاقی جامعه در آخرالزمان، از قول آن‌حضرت می‌نویسد: «کان صاحب المال أعزّ من المؤمن» (در آن روزگار، صاحب ثروت و سرمایه‌داران عزیزتر از مؤمنان هستند). به این ترتیب، عیار ایمان که به مثابه ضمانت اجرا برای اعتبار فضایل اخلاقی است، فراموش می‌شود و این، نشانه انحطاط شدید اخلاقی بشریت و اضمحلال همه آن سرمایه‌ای است که طی قرن‌ها، توسط نیاکان ما جمع‌آوری شده است.

احیای مکارم اخلاق در «غرقاب خون و عرق»

«علی بن محمد الخزاز» در کتاب «کفایة الأثر فی النص على الأئمة الإثنی عشر» (ص ۶۰)، حدیث مشهور «جندب» را نقل کرده‌است که دیگر محدثان نیز، آن را در آثار خود با اندکی اختلاف ضبط کرده‌اند. در متن این حدیث، پیامبرخدا (ص) به شرایط ظهور حضرت حجت (عج) اشاره و تأکید می‌فرماید: «فَإِذا عَجَّلَ اللّهُ خُروجَ قائِمِنا یَمْلأُ الأرضَ قِسطاً وَ عَدلاً کَما مُلِئَتْ جَوراً وَ ظُلماً» (هنگامی که پروردگار ظهور قائم ما را برساند، زمین را سراسر قسط و عدل فرا خواهد گرفت همان‌طور [که پیش از آن]غرق در ظلم و ستم شده‌بود). اگر عدل را در معنای اصلی آن، یعنی «قرار گرفتن هر چیز در جای خود» تعبیر کنیم که بی‌تردید، تعبیری نزدیک به صواب است، باید بازگرداندن اخلاق به روزگار طلایی‌اش و احیای مکارم آن را در جامعه بشری، به مثابه بازگرداندن یک اصل فراموش‎شده به جایگاه واقعی خود، از مهم‎ترین اقدامات مهدی موعود (عج) در عصر ظهور بدانیم. این فرایند، البته روالی ساده و بی‌دردسر نخواهد داشت.

کسانی که قرن‌ها به گناه و انحراف خو کرده‌اند و به تعبیر امام صادق (ع) «رأیت الرجل إذا مرّ بهِ یوم و لم یکسب فیه الذنب العظیم من فجور أو بخس مکیال أو میزان أو غشیان حرام أو شرب مسکر کئیبا حزینا یحسب أن ذلک الیوم علیه وضیعة من عمره» (در آن روزگار می‌بینی کسی که روزی بر او بگذرد و در آن گناهان بزرگی همچون فسق و فجور، کم‌فروشی، گران‌فروشی یا غش در معامله و شُرب خَمْر انجام نداده‌باشد، ناراحت و گرفته‌است و می‌پندارد که در آن روز زیان کرده و چیزی به دست نیاورده‌است!)، نمی‌توانند به راحتی دست از عادات نکوهیده خود بردارند و تغییر چنین ذائقه‌هایی ابداً آسان نیست؛ به ویژه آن‌که تغییر بنیادین در عادات اخلاق و احیای مکارم آن، نیازمند تغییر ماهوی در افکار انسان‌هاست و صرف تغییر در شکل مدیریت جامعه، قادر نیست آن‎ها را به کاری که مایل به انجام آن نیستند، وادارد.

به همین دلیل، اگر تلاش حضرت حجت (عج) را برای احیای مکارم اخلاق در جامعه و زدودن آثار ذائقه آخرالزمانی از فکر و اندیشه مردم، اصلی‌ترین و دشوارترین بخش قیام بزرگ و الهی آن‌حضرت بدانیم، سخنی به گزاف نگفته‌ایم. امیرمؤمنان، امام علی (ع) در خطبه ۱۳۸ نهج‌البلاغه، این اقدام بزرگ را چنین توصیف می‌فرماید: «یَعْطِفُ الْهَوَى عَلَى الْهُدَى، إِذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى؛ وَ یَعْطِفُ الرَّأْیَ عَلَى الْقُرْآنِ، إِذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَى الرَّأْیِ» (هواهاى نفسانى را به متابعت هدایت الهى بازمى‌گرداند، در روزگارى که هدایت الهى را به متابعت هواهاى نفسانى درآورده‌باشند. آرا و اندیشه‌ها را تابع قرآن گرداند در روزگارى که قرآن را تابع آرا و اندیشه‌هاى خود کرده‌باشند). مهم‎ترین چالش برای به ثمر رساندن این برنامه بزرگ و الهی، زدودن بدعت‌ها از پیکر اندیشه و فکر کسانی است که به گمان خود، پیرو دین الهی هستند، اما آن را به رأی خود تفسیر می‌کنند و چنان که امام حسین (ع) در خطبه‌ای کوتاه، اما طوفانی، در مسیر مکه به کربلا فرمود، اینان همان گروهی هستند که «الدِّینُ لَعْقٌ عَلَی أَلْسِنَتِهِمْ» (دین بازیچه زبان آن‎هاست).

چنین افرادی نه در معرکه دفاع از حدود دیانت شایسته تکیه و اعتماد هستند و نه در بیان و ترویج سنت‌های الهی می‌توان از زیان بدعت‌های آن‎ها در امان ماند، زیرا که «یحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیانُونَ» (تا زمانی که زندگی‌شان تأمین و آسایش آن‎ها برقرار باشد، مدعی دین هستند و گرد آن پرسه می‌زنند، اما هنگامی که شراره‌های سختی و بلا آن‎ها را فرا می‌گیرد، دین‌داران بسیار اندک هستند). در چنین شرایطی، بخش مهمی از اقدام، ولی عصر – که جان همه عالمیان فدای خاک پای وی باد – بر روی زدودن آثار بدعت از فکر و اندیشه مردم متمرکز خواهد شد و آن‌حضرت با سختی فراوان به این مهم دست خواهد یافت. شاید ذکر حدیثی مهم که نمایانگر شرایط خاص حضرت صاحب‌الامر (عج) در مبارزه با بدعت‌ها و احیای مکارم اخلاق است، بتواند به درک این معنا کمک کند. در این حدیث که «محمد بن ابراهیم النعمانی» آن را در کتاب «الغیبه» (ص ۲۸۴) آورده‌است، می‌خوانیم: «قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ (ع) إِنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّ الْمَهْدِیَّ لَوْ قَامَ لَاسْتَقَامَتْ لَهُ الْأُمُورُ عَفْواً وَ لَا یُهَرِیقُ مِحْجَمَةَ دَمٍ فَقَالَ کَلَّا وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَوِ اسْتَقَامَتْ لِأَحَدٍ عَفْواً لَاسْتَقَامَتْ لِرَسُولِ اللَّهِ (ص) حِینَ أُدْمِیَتْ رَبَاعِیَتُهُ وَ شُجَّ فِی وَجْهِهِ کَلَّا وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ حَتَّى نَمْسَحَ نَحْنُ وَ أَنْتُمُ الْعَرَقَ وَ الْعَلَقَ ثُمَّ مَسَحَ جَبْهَتَهُ» (فردی به امام باقر – که درود خداوند بر او باد – گفت: می‌گویند وقتی مهدی ظهور کند، همه اُمور برای وی خود به خود درست می‌شود، بی‌آن‌که قطره خونی ریخته شود.

امام (ع) پاسخ داد: هرگز چنین نیست! به خدایی که جانم در ید قدرت اوست، اگر قرار بود همه کار‌ها چنین به آسانی انجام پذیرد، برای پیامبرخدا انجام می‌پذیرفت؛ حال آن‌که در این راه دندان مبارکش شکست و صورتش زخم برداشت؛ به خدا سوگند که چنین نیست، این امر به انجام نخواهد رسید مگر آن‌که ما و شما در عرق و خون خودمان غرق شویم).

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر