به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: این روزها نمایش «رستاخیز عشق» در پردیس تئاتر شهرزاد در تهران در حال اجراست. بهرهگیری از ادبیات کهن و برگشتن به ریشههای ادبی یکی از دغدغههایی است که تعداد زیادی از کارگردانان فعال این عرصه با هراس از اینکه مبادا نمایش آنها متهم به کهنگی موضوع شود به سراغ آن نمیروند؛ اما «حسین مسافر آستانه» این روزها در اقدامی قابلتأمل نمایشی با نام «رستاخیز عشق» را روی صحنه برده است. اثری که در آن شاهد روایتی متفاوت و نوآورانه از زندگی مولانا جلالالدین بلخی هستیم. نویسنده این نمایش «محمد رحمانیان» از نویسندگان نامآشنای کشورمان است. نویسندهای که به نو پردازی در عرصه نمایشنامهنویسی مشهور است. با حسین مسافر آستانه درباره لزوم بهرهگیری از ادبیات کهن در تئاتر امروز و آنچه روی سن نمایش رستاخیز عشق میگذرد، گفتگو کردهایم.
لطفاً درباره تئاتر «رستاخیز عشق» توضیح دهید.
ابتدا باید به این نکته اشارهکنم که داستان زندگی مولانا، دارای ویژگیهای خاصی است و همین ویژگیها ما را برای ساخت این نمایش ترغیب کرد. ما در نمایش رستاخیز عشق، به چند فراز از زندگی مولانا جلالالدین بلخی از جمله کودکی، ازدواج، آشنایی مولانا با عطار، حمله مغولان، آشنایی مولانا با شمس، مرگ مولانا و دیدار دوباره شمس و مولانا پس از مرگ نگاهی داشتهایم. بهطورکلی این نمایش شامل خلاصهای از فرازوفرودهای زندگی این شاعر و عارف نامی از کودکی تا مرگ است.
با توجه به اینکه در این نمایش به بهرهگیری از ظرفیت ادبیات کهن توجه ویژهای شده، لطفاً در این زمینه مختصری بگویید.
اگر ما بخواهیم هنری فاخر خلق کنیم که در آن نشانههای محتوایی و فرهنگی بروز و ظهور پیدا کند، هیچ راهی بهجز برگشتن به ریشههای ادبی خودمان نداریم. متأسفانه این غفلت بزرگ در هنر ایران و بهویژه در تئاتر ما کاملاً مشهود است. همه ما پذیرفتهایم که توجه به آثار فاخر جهان دارای جایگاه والایی است، اما متأسفانه توجه بیشازحد به این آثار ما را از ادبیات فاخر کشور خودمان دور کرده است. ما در حوزه ادبیات، دریایی از مفاهیم ارزشمند داریم که قابلیت تبدیل به نمایشهای فاخر را دارد. اگر هر مملکتی بخواهد تمدن و اندیشه والای خودش را نشان دهد بیتردید باید به روایت ریشهها بپردازد. هنرمندان ما در عرصه تئاتر با توجه به همین اصل مهم باید به این سمتوسو رو بیاورند و این ریشهها را بازندگی مدرن پیوند بزنند.
تئاتر کدام کشورها در بهرهگیری از آثار کهن پیشتازتر است؟
تعداد این کشورها بسیار زیاد است. امروزه بسیاری از کشورها چه در تئاتر، چه سینما و تلویزیون متوجه این اصل مهم هستند، به طوری که بهجرئت میتوان گفت، بیشتر آثار نمایشی مهم دنیا بر اساس ادبیات کهن کشورها شکلگرفته است. تاریخچه هنرهای نمایشی بر اساس آثار کهن به سالهای دور برمیگردد. ما امروز با آثار فاخری مواجهایم که روایتهای آن به زمان یونان باستان برمیگردد. با توجه به این توضیحات باید به این حقیقت اشاره کرد که ما در بسیاری از موارد، تنها به اجرای تقلید گونه از آثار کهن دیگر کشورها بسنده کردهایم بیآنکه حتی از پیشینه این تئاترها و روایتهایشان خبر داشته باشیم. گاهی به دلیل همین ناآگاهیها آثاری را روی صحنه میبریم که هیچ ارتباطی با ریشههای فرهنگی ما ندارد.
بهجز شعر وزندگی مولانا جلالالدین بلخی از چه هنرهای دیگری در این نمایش بهره گرفتهاید؟
نمایش «رستاخیز عشق» را بر اساس دو عنصر مؤثر در تئاتر پایهریزی کردهایم که سایر عناصر، حول این دو عنصر یعنی موسیقی و مفاهیم زبان بدن، روایت میشود. به این معنی که همه آنچه در این نمایش میبینم روایتی موسیقی محور از زندگی مولاناست بیآنکه هیچ دیالوگی در کار باشد.
درباره نقشآفرینی تأثیرگذار موسیقی بهعنوان یک بازیگر مؤثر و نامرئی روی سن شرح دهید.
موسیقی در این نمایش نقشی محوری دارد. در این نمایش موسیقی هم راوی است و هم بازیگری که احوالات مختلف را روی صحنه برای ما تشریح میکند و ما بر اساس همین نوع نقشآفرینی موسیقی است که با اتفاقات صحنه آشنا میشویم.
مشکلات امروز تئاتر را چه میدانید؟
از کجای مشکلاتش باید بگویم؟ هنر تئاتر درکشور ما در حال حاضر هیچ برنامه مدونی ندارد. در این عرصه هر کس هر کاری دلش میخواهد انجام میدهد. معلوم نیست قرار است آینده تئاتر به کدام سمتوسو برود. در این فضای سراسیمه و گیج و گم تعدادی از فعالان این حوزه برای برگشت سرمایه به ترفندهای مختلفی دست میزنند که این ترفندها شأن تئاتر را زیر سؤال میبرد. واقعیت امر این است که تئاتر امروز، ملغمهای است که ما به تماشای آن نشستهایم؛
و سخن پایانی...
در هر کشوری هنر تئاتر با برنامهای هدفمند پیش میرود. وقتی هدفمندی در این هنر وجود داشته باشد شاهد موفقیتهایی خواهیم بود. پس از این موفقیتهاست که حمایتهایی جذب میکند. در هیچ جای جهان، تئاتر بیهدف به موفقیت نمیرسد. برای اینکه تئاتر حرفی برای گفتن داشته باشد باید در این مسیر گام برداریم.