به گزارش مجله خبری نگار/همشهری: ترافیک؛ معضلی که به یک چالش بزرگ کلانشهری، چون تهران تبدیل شده است و برای برونرفت از آن نهتنها مدیریت شهری، بلکه نهادها و سازمانهای دولتی و حاکمیتی هم باید پا در میدان بگذارند. توسعه، تجهیز و تکمیل ناوگان حملونقل عمومی در راستای ارائه خدمات مطلوبتر به مسافران و کاهش سفرهای درونشهری با خودروهای شخصی وظیفه مدیریت شهری است که البته دولت هم باید در این موضوع نقش حامی و همراهیکننده را داشته باشد.
در روزهای اخیر شاهد اقدامات ارزشمندی از سوی شهرداری تهران برای تحقق بهبود ناوگان حملونقل عمومی هستیم و سفر علیرضا زاکانی به پکن نشان داد که مدیریت شهری برای رفع معضل ترافیک اهتمام ویژهای دارد. نکته قابلتأمل اینکه علاوه بر ناوگان حملونقل عمومی، ارائه خدمات در بستر فضای مجازی یا به اصطلاح غیرحضوری هم سبب کاهش سفرهای درونشهری و در نتیجه ترافیک پایتخت میشود. در این موضوع علاوه بر مدیریت شهری سایر نهادها هم باید خدمترسانی مجازی را در اولویت اقدامات قرار دهند تا شاهد تحولی بزرگ در تهران باشیم؛ تحولی که نتیجه آن کاهش ترافیک و آلودگی هوا و خروج تهران از لیست کشورهای آلاینده میشود. در دنیای کنونی که هوشمندسازی محور توجهها قرار گرفته نباید از آن غفلت شود.
بهگفته علیاصغر قائمی، عضو کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر تهران میتوان با ابزار و تجهیزات هوشمند، بزرگترین چالش پایتخت، یعنی ترافیک را مدیریت کرد و آن را به حداقل رساند. این عضو پارلمان شهری موضوعات مربوط به هوشمندسازی و استفاده از آن برای رفع معضلات پایتخت و ضرورتهای توسعه ناوگان حملونقل عمومی را تشریح کرده است که در ادامه میخوانید.
عناصری که باعث میشود شبکه حملونقل از یکسو بهصورت هوشمند نظارت و کنترل و از سوی دیگر بهصورت هوشمند فرمانپذیر شوند، قطعات مختلفی، چون چراغراهنمایی، دوربین کنترل سرعت، نظارت تصویری و... هستند که در تقاطعها و معابر نصب میشوند؛ بنابراین با عملکرد یکپارچه و پیوسته این ابزار است که میتوان عبور و مرور را کنترل و در نتیجه ترافیک را مدیریت کرد.
در شهری، چون تهران بخش عمدهای از تجهیزات و ابزار هوشمند کنترل ترافیک وجود دارند، اما نگهداشت تجهیزات و توسعه آنها متناسب با تکنولوژی روز، باید موردتوجه قرار گیرد. وقتی شهر توسعه مییابد و تقاطع و معابر جدیدی ایجاد میشود، قطعا تجهیزات ترافیکی هم نیازمند توسعه هستند و اگر فناوری راهکارهای مناسب را در اختیارمان قرار میدهد درصورت توجیهپذیری اقتصادی باید از آنها استفاده کنیم.
بهطورکلی در وضعیت کنونی نمیتوان به میزان تحقق هوشمندسازی کنترل ترافیک در تهران از ۱۰۰ نمره بیشتر از ۴۰ نمره داد. البته گامهای خوبی برداشته شده است، اما با توجه به ترافیک معابر قطعا مؤثر نبودهاند و نیاز هست بیشتر در این حوزه تلاش شود. شهر پکن ازجمله شهرهای شلوغ و آلوده بود که امروز وضعیت بهتری پیدا کرده است؛ بنابراین میتوان از تجارب چنین شهرهایی برای حل معضلات تهران بهویژه ترافیک استفاده کرد.
توسعه ناوگان حملونقل عمومی و هوشمندسازی مدیریت ترافیک نیاز به اعتبار دارد که این موضوع مورد توجه شورای شهر تهران بوده و بودجه خوبی هم در این حوزه پیشبینیشده است. بخشی از این بودجه مربوط به تأمین ناوگان است و بخشی هم میتواند به موضوع هوشمندسازی تجهیزات ترافیکی اختصاص داده شود. افزایش بیضابطه ناوگان اعم از ریلی، اتوبوس و تاکسی قطعا نمیتواند به بهبود شرایط کنونی کمک کند؛ چراکه توجه به هوشمندسازی تجهیزات ترافیکی و تسهیل عبور و مرور هم باید موردتوجه قرار گیرد.
ایجاد گلوگاه مسئله پویایی است. به این معنا که نمیتوان گفت مطالعات در این حوزه از ۳۰سال پیش انجام شده و موضوع ایستایی دارد؛ چراکه همواره شاهد ایجاد گلوگاههای ترافیکی هستیم و اگر ما شبکه کنترل ترافیکی خوبی با ابزارهای هوشمند داشته باشیم این ظرفیت ایجاد میشود تا بتوانیم بهصورت دینامیک این گلوگاهها را شناسایی کنیم و ترافیک آنها را به حداقل برسانیم.
بهنظر مداخله در کنترل ترافیک نقاط گلوگاهی و حتی گلوگاهی مهمترین اشکال است؛ چراکه در این موارد، مأموران بنا بر تشخیصهای محلی تصمیم میگیرند در برخی نقاط با قراردادن نیوجرسیهای پلاستیکی سبک، تردد را محدود کنند یا در برخی از تقاطعها براساس تشخیص نقطه و محل مدتزمان چراغسبز یا قرمز راهنمایی را کموزیاد کنند. همین موضوع مشکلاتی ایجاد میکند، اما اگر یکپارچگی در شبکه کنترل ترافیک ایجاد شود، حتما چنین مواردی بروز و ظهور نخواهند داشت.
همکاری میان شهرداری و پلیس راهور درخصوص موضوع کنترل ترافیک وجود دارد، اما نیاز هست همافزایی بیشتری با هم داشته باشند. هر دو (شهرداری و پلیس راهور) باید به این باورپذیری برسند و بپذیرند که سیستمهای هوشمند، خودکار و مکانیزه میتوانند راهکارهای بهینهای باشند؛ بنابراین میتوانند از نظرات یکدیگر در این حوزه استفاده کنند تا شهروندان شاهد کاهش بار ترافیک در تهران باشند.
تهران در حال حاضر نمیتواند در موضوع هوشمندسازی نمره قبولی بگیرد؛ چراکه هوشمندی شهر فقط این نیست که شبکه حملونقل هوشمند شود، بلکه باید بتوانیم بخش زیادی از نیازمندیهای مردم شهر را بهصورت غیرحضوری تأمین کنیم. البته پایتخت از جهت هوشمندسازی زیرساختهای نسبتا خوبی دارد، ولی از جهت کیفیت سرویسهایی که باید در دسترس مردم قرار گیرد، ضعف داریم.
مهمترین هدف سفر شهردار تهران به چین جبران کمبودها در حوزه حملونقل عمومی بود. عملیاتیشدن قرارداد تأمین واگن برای مترو بعد از ۷ سال، ایجاد تفاهمات در زمینه تامین اتوبوس برقی، گازی، تاکسی برقی و... که امیدواریم منجر به عقد قرارداد شوند، اتفاقات خوبی در تاریخ بلدیه تهران است. درواقع سفر شهردار تهران میتواند نقطه شروع رفع کاستیها باشد و امیدواریم بهزودی شاهد تحقق آنها باشیم.
ورود اتوبوسهای دستدوم که گاهی اعلام میشود کمکارکرد هستند، بهنظرم زیبنده نیست. نکتهای که نباید فراموش کرد این است که ما در تهران با یک عقبماندگی یکدههای در حوزه تأمین ناوگان حملونقل عمومی روبهرو هستیم و شهرداری هم از هر ظرفیتی برای جبران آن استفاده میکند. این موضوع نباید اولویت داشته باشد و اگر ناچار باشیم شاید بپذیریم این کار انجام شود.
در مقوله خدمترسانی غیرحضوری بخش خصوصی بهتر عمل کرده است، اما بهعنوان حوزه مدیریت شهری و بخشهای حاکمیتی مانند وزارتخانهها و... هنوز به سطح قابلقبول نرسیدهایم. خوشبختانه دولت اقدامات خوبی شروع کرده و در لایحه برنامه هفتم توسعه کشور هم احکام خوبی در این حوزه پیشنهاد و در مجلس تصویب شده است که امیدواریم به هوشمندسازی شهر کمک کند.
برای هوشمند کردن تهران در کوتاهمدت ابتدا باید بدانیم مردم در چه حوزههایی با مدیریت شهر کار دارند. اکنون اصلیترین نقطه تماس و تعامل مردم با حوزه مدیریت شهری مسائلی، چون حملونقل، خدمات شهری و شهرسازی است. اگر شهرداری تهران در همین ۳ موضوع همت و بخش عمدهای از توقعات و مطالبات مردم را تامین کند، میتوان به استقرار نظامات خودکارسازی شهر امیدوار بود.
تفاهمات صورتگرفته و قراردادهای منعقدشده با شرکتهای طرف چینی اصلا بهمعنای نادیدهگرفتن ظرفیت شرکتهای داخلی نیست. در سفر شهردار تهران به پکن تنها بخشی از نیازهای ناوگان حملونقل عمومی تأمین شده است و هنوز کمبودهای زیادی در این حوزه وجود دارد؛ بنابراین شرکتهای داخلی اگر ظرفیت و توان دارند پا در میدان بگذارند و ما هم بهعنوان مدیریت شهری قطعا استقبال میکنیم و دستشان را هم میبوسیم.
در ابتدای دوره مدیریت ششم انبارهای مترو خالی از تجهیزات بود و اکنون وضعیت انبارها بهتر شده است. البته در تأمین برخی از تجهیزات مترو مانند چرخ، متأسفانه ناچار به واردات هستیم؛ نه از باب اینکه امکان ساخت نداریم، بلکه برای سازندگان داخلی ساخت کمتر از ۱۰ هزار قطعه چرخ مقرون به صرفه نیست و در طول سال تنها ۳ هزار قطعه چرخ در مترو مصرف میشود. بهطور کلی مترو از شرایط بحرانی که ۲ سال پیش داشت، خارج شده است.