کد مطلب: ۴۸۵۹۷۳
۲۷ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۱
حتی در یک روز زیبای بهاری که پرنده‌ها مشغول آواز خواندن هستند و شکوفه‌ها در حال باز شدن، خیلی‌ها نه اعصاب گوش کردن به صدای پرنده‌ها را دارند و نه چشم‌هایشان شکوفه‌ها را می‌بیند.

به گزارش مجله خبری نگار،حتی در همین روزی که ممکن است از نظر شما روز شانس و خوشبختی باشد، یک بی‌اعصاب ممکن است از راه برسد و بی‌آنکه دلیلی برای عصبانی بودنش پیدا کنید، هرچه را به دهانش می‌آید، به شما بگوید. شاید در اولین واکنش، شما هم به او حمله کنید و بی‌اعصابی پنهانی را که خودتان هم احتمالاً از وجودش خبر نداشتید، در این بازی رو کنید.

شاید هم کنار بکشید و با ناراحتی به این فکر کنید که کجای رفتارتان اشتباه بوده و کدام کارتان، او را از کوره به در برده است. در شهر شلوغ و پردودی که آدم‌هایش هر روز خسته‌تر می‌شوند، بی‌اعصابی از هر ویروسی آسان‌تر منتقل می‌شود و در یک چشم به هم زدن، شما را هم مبتلا می‌کند، پس قبل از اینکه این مطلب را بخوانید، کلاه خودتان را بچسبید تا توفانی که بی‌اعصاب‌ها به پا می‌کنند، آن را با خود نبرد. بعد، نگاهی به توصیه‌های ما بیندازید تا راه و رسم خنثی کردن مین‌هایی را که هر روز سر راهتان هستند، یاد بگیرید.

تقصیر شما نیست
وقتی با یک بی‌اعصاب روبه‌رو می‌شوید، موضوع را شخصی نکنید و عصبانیتش را به خودتان نسبت ندهید. درست است که او در همین لحظه دلش می‌خواهد بدترین بلا‌ها را سرتان بیاورد، اما دلیل این موضوع الزاماً رفتار اشتباه شما نیست.

فرد بی‌اعصابی که جلویتان ایستاده، احتمالاً از خانواده‌اش ناراحت است یا اینکه در مسیری که می‌آمده، راننده‌ی تاکسیِ بدقلقی اعصابش را خرد کرده. شاید اصلاً هورمون‌های این بی‌اعصاب دچار نوسان‌هایی شده که حالش را خراب کرده یا شاید اوضاع از این بدتر است و او درگیر اختلالاتی شده که جز با دارودرمانی و روان‌درمانی برطرف نمی‌شوند، پس تصور نکنید که خوب و مهربان بودن شما همه‌چیز را به نقطه صفر برمی‌گرداند و از بی‌اعصابی که کنارتان ایستاده، فرشته‌ای آرام می‌سازد. بی‌اعصاب‌ها برای حمله‌ور شدن به زمین و زمان، گاهی نه بهانه می‌خواهند و نه مقصر. آن‌ها در یک روز زیبای بهاری هم می‌توانند گریبان آدم‌ها را بگیرند و آن‌ها را به گناه‌های نداشته متهم کنند.

شما قرار نیست ناجی بی‌اعصاب‌ها باشید و گاهی بد نیست فقط به حفظ کردن امنیت و آرامشتان فکر کنید.

بروید سر اصل مطلب
هیچ‌وقت سعی نکنید یک بی‌اعصاب را با گوشه‌کنایه و استفاده از ضرب‌المثل‌هایی که به دانستنشان افتخار می‌کنید به راه راست هدایت کنید.

آن‌ها در لحظه‌ای که جوش آورده‌اند، به نصیحت یا کنایه‌های شما هیچ احتیاجی ندارند. اگر نمی‌توانید از آن‌ها فاصله بگیرید و مجبورید که گفتگو را شروع کنید، خواسته‌تان را شفاف و مستقیم بیان کنید و جا برای هیچ سوءتعبیری باز نکنید.
بی‌اعصاب‌ها آن‌قدر در روز‌های تلخی‌شان کنایه شنیده‌اند که ممکن است نفر بعدی را که به آن‌ها کنایه می‌زند، قربانی خشمشان کنند.

فاصله‌تان را حفظ کنید
تا آنجا که می‌توانید از بی‌اعصاب‌ها فاصله بگیرید، اما این فاصله نباید در کار و زندگی شما اختلالی ایجاد کند. اگر مجبور به برقراری رابطه با آن‌ها هستید، باید از صمیمیت بیهوده و بی‌اندازه بپرهیزید و حاشیه نروید.

بسط دادن ارتباط با یک بی‌اعصاب ممکن است زمینه را برای شروع کردن جنگی که انتظارش را ندارید، آماده کند. گاهی هم ماجرا به این پیچیدگی نیست و شما با یک فرد همیشه عصبانی روبه‌رو نیستید. در چنین شرایطی به‌جای نصیحت کردن و راهکار ارائه دادن، بهتر است از فرد عصبانی فاصله بگیرید و به او این فرصت را بدهید که در تنهایی سنگ‌هایش را با خودش وا بکند. شاید چند ساعت بعد بتوانید با او گفت‌وگوی موفقی داشته باشید.

به خودتان شک کنید
شاید فردی که با او مواجه شده‌اید، بی‌اعصاب نیست، اما خط قرمز‌هایی دارد که نادانسته رویشان پا می‌گذارید.

بد نیست از این به بعد به واکنش‌های او نسبت به حرف‌ها و رفتارهایتان بیشتر توجه کنید. نکند بی‌اعصاب روبه‌رویتان تا چند دقیقه پیش با همه گپ می‌زده و آرام بوده، اما بعد از چند جمله حرف زدن با شما، اخم‌هایش در هم می‌رود؟ در چنین شرایطی می‌توانید مثل مسابقات والیبال از گزینه «ویدئوچک» استفاده کنید و یک بار با دقت همه‌ی چیز‌هایی را که میان شما دو نفر گذشته، مرور کنید.

گاهی یک نگاه به‌ظاهر ساده و یک حرف به‌ظاهر بی‌اهمیت می‌تواند فاجعه‌های بزرگی را به بار بیاورد. پس این اخطار را جدی بگیرید و با هوشیاری بیشتری وارد ارتباط با بی‌اعصاب‌ها شوید.

وارد بازی نشوید
بی‌اعصابی واگیردار است. تابه‌حال برایتان پیش آمده که با روی گشاده سوار تاکسی شوید و با چهره‌ای در هم پیاده شوید؟ قطعاً شما هم مثل خیلی‌های دیگر با مرور کردن روز‌ها و هفته‌های گذشته یادتان می‌آید که بار‌ها و بار‌ها قربانی بی‌اعصاب‌ها شده‌اید و این ویروس را از آن‌ها گرفته‌اید.

در واقع فرد عصبانی می‌خواهد شما را شریک بازی که طراحی کرده کند و از این راه خشمش را آزاد کند. او به دنبال حفظ رابطه‌ی آرام و سرشار از احترام با شما نیست بلکه مثل یک بازی پینگ‌پونگ می‌خواهد به طرف شما خشم پرتاب کند و از شما خشم بگیرد. پس مراقب باشید که ناخواسته و نادانسته خودتان را به این بازی وارد نکنید و خشم را با خشم پاسخ ندهید. یک بی‌اعصاب از ناتوانی‌تان برای کنترل واکنش‌هایتان به نفع خودش استفاده می‌کند و نتیجه‌ای که می‌خواهد را برای این بازی رقم می‌زند.

دستور ندهید
در برخورد با چنین فردی، از به زبان آوردن جملات دستوری پرهیز کنید. هیچ‌وقت به یک بی‌اعصاب نگویید «تو باید ...» و هیچ‌وقت پیشنهاد‌های ساده‌تان را در قالب جمله‌های سوء‌تفاهم‌ساز به زبان نیاورید. بد نیست برخی پیام‌ها را در قالب پرسش به او انتقال دهید. مثلاً به‌جای اینکه بگویید «خودت را کنترل کن و برو یک لیوان آب بخور!» به او بگویید «یک لیوان آب برایت بیاورم؟» از سوی دیگر، به‌جای اینکه در پیام‌هایتان او را مورد خطاب قرار دهید، از ضمیر اول‌شخص مفرد استفاده کنید. مثلاً به‌جای استفاده از همان «تو باید ...» دردسرساز، از «من دوست دارم ...» استفاده کنید.

گوش کنید
از متکلم وحده بودن بپرهیزید و به بی‌اعصاب‌ها اجازه حرف زدن دهید. یادتان باشد که رابطه‌ی شما و او آماده‌ی ایجاد سوءتفاهم است و هرچه بیشتر حرف بزنید، سوء‌تفاهم میانتان بیشتر می‌شود، پس به جای اینکه با کلماتتان این آتش را شعله‌ورتر کنید، کمی سکوت کنید و به حرف‌های فرد بی‌اعصاب گوش دهید. شاید احساس خوبی که شنونده بودن شما به او می‌دهد، آرام‌ترش کند. اصلاً شاید با خوب گوش کردن بفهمید کجای کار ایراد دارد و بتوانید کمک بیشتری به او بکنید؛ بنابراین، از این فرصت، هم به نفع خودتان و هم او استفاده کنید و این بازی محکوم به شکست را، به بازی برد برد تبدیل کنید. یادتان باشد که یک بی‌اعصاب توان کنترل فکر و رفتارش را ندارد، اما شمایی که در آرامش هستید می‌توانید با دقت شرایط را بررسی کنید و بدون اینکه هیجاناتتان کنترل اوضاع را در دست بگیرند وارد عمل شوید.

پرونده را ببندید
درست است که بعد از برخورد با افراد خشمگین باید حواستان به برخورد‌های بعدی باشد و در عین بخشیدن آن‌ها، نباید آنچه را میانتان گذشته، فراموش کنید. بااین‌وجود، قرار نیست با دیدن یک بار عصبانیت هر فردی، او را قضاوت کنید و نگاهتان را نسبت به او، بر اساس چنین واکنشی شکل دهید. نباید تصور کنید که او از شما متنفر است یا اینکه به خاطر خصومت شخصی، برنامه‌ی یک دعوای مفصل را چیده است. گاهی بی‌اعصاب‌ها تنها به دنبال تخلیه خشم خود هستند و ممکن است از شانس بد، شما اولین و بهترین گزینه‌ای باشید که در چنین شرایطی مقابل آن‌ها قرار گرفته‌اید، پس پای احساسات را وسط نکشید و برخورد او را به موقعیت‌های دیگر تعمیم ندهید.

خیال‌بافی نکنید
اگر زندگی‌تان با یک بی‌اعصاب گره خورده، از خیال‌بافی دست بردارید و از خودتان انتظار زیادی نداشته باشید. شما می‌توانید او را برای رسیدن به آرامش همراهی کنید و حتی پیشنهاد کمک گرفتن از متخصصان را مطرح کنید؛ اما باور کنید هیچ‌یک از این تغییرات خوشایند یک‌شبه اتفاق نمی‌افتد و حتی در زمانی که همراه بی‌اعصاب شما به آرامش رسیده، ممکن است نشانه‌هایی از عصبی بودن را در او ببینید، پس اگر چاره‌ای جز ماندن در این رابطه ندارید، یا به دلایلی تصمیم گرفته‌اید که رابطه‌تان را با فرد بی‌اعصاب ادامه دهید، دست از خیال‌بافی در مورد متحول شدن او بردارید و بپذیرید که حتی در صورت مصمم و پرتلاش بودن او و حمایت کردن شما، راه درازی را در پیش دارید.

برچسب ها: اعصاب
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر