به گزارش مجله خبری نگار،برخی افراد به خصوص خانمها نمیتوانند در شرایط حساس مخصوصا محل کار یا تحصیل، اشکها و گریه خود را کنترل کنند و از این موضوع شاکی هستند.
ناتوانی در کنترل گریه خیلی اوقات مانع از اعتراض برای احقاق حق میشود، چرا که فرد از سرازیر شدن اشکش خجالت میکشد.
تا حالا شده از خودتان بپرسید چرا اشکم دم مشکم است؟ چرا زمانی که در حال بحث هستید به جای این که بتوانید پاسخ طرف مقابل را بدهید گریه تان میگیرد و از این بابت شرمنده میشوید؟ زود به گریه افتادن یا گریه کردن وسط جر و بحث و دعوا اغلب باعث میشود نتوانید حرفتان را بزنید و منظورتان را به طرف مقابل برسانید.
اگر شما هم جزو افرادی هستید که در تعاملات کوچک و بزرگ سریع به گریه میافتند، مثلا زمانی که یک انتقاد کوچک از شما میشود یا میخواهید با مدیر یا استادتان صحبت کنید و با درخواستتان موافقت نمیشود یا حتی وقتی یک اشتباه کوچک از شما سر میزند، گریه تان میگیرد مسلما با احساس ناخوشایند و خجالت بعد از آن آشنایی دارید.
زمانیکه ناخودآگاه در موقعیتهای نامناسب به جای حرف زدن و دفاع کردن از خودتان گریه تان میگیرد، مورد ترحم قرر میگیرید، از واکنش شما سو برداشت میشود و حتی گاهی به خاطر گریه کردن مورد بی توجهی قرار میگیرید که بیشتر شما را غمگین میکند.
انسانها، ساختار مغزی، شخصیت، تفکر و تجربیات متفاوتی دارند، دستگاه لیمبیک هنگام اشک ریختن درگیر میشود بنابراین افردی که استرس و حساسیت بیشتری از لحاظ ژنتیکی دارند بیشتر از بقیه گریه میکنند. هر چه فرد احساس بیشتری داشته باشد نسبت به محیط حساستر میشود. تقریبا ۱۵ – ۲۰ درصد مردم دنیا در گروه انسانهای حساس قرار میگیرند که در برابر نظرات دیگران ضعیفتر هستند.
دلایل متعددی برای خیلی زود به گریه افتادن وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
گریههای غیر قابل کنترل زمانی اتفاق میافتد که شرایط را سخت و غیر منصفانه میدانید. برای پیشگیری از گریههای مزاحم سعی کنید اتفاقات را به ۳ گروه تقسیم کنید و برای هر کدام راهکاری تعریف کنید:
۱ – این اتفاق فقط یک ضرر است نه فاجعه.
۲ – این اتفاق مرا تهدید میکند بنابراین باید به فکر حمله یا فرار باشم.
۳ – این شرایط چالش برانگیز است و قدرت انتخاب و مدیریت مرا امتحان میکند.
اگر با چالش پیش آمده به درستی روبرو شوید، چالش تبدیل به یک فرصت برای پیشرفت میشود، ولی اگر گریه کنید این فرصت برای شما تبدیل به تهدید خواهد شد.
این نوع تقسیم بندی، فشار روانی روی شما را کاهش میدهد و به جای این که به فکر راهکار ساده گریه کردن باشید به روشهای حل مسئله فکر میکنید.
اگر به افکاری که هنگام گریه کردن دارید، فکر کنید معمولا متوجه میشود که اغلب این افکار به افراد دیگر بستگی دارد مثلا، فلانی تصور نکند من آدم بی توجهی هستم یا آدم بی فکری هستم و غیره.
این افکار نشان میدهد که احتمالا شما اعتماد به نفس کمی دارید و خیلی سریع به خاطر فکری که دیگران در موردتان میکنند ناراحت میشوید و معمولا بعد از جواب رد شنیدن یا هنگام بحث کردن گریه تان میگیرد. شما باید روی افزایش اعتماد به نفستان تمرکز کنید و به خودتان بقبولانید که انسان ارزشمندی هستید مثلا:
برای خودتان هدیه بخرید.
کارهایی که دوست دارید را انجام دهید.
تنهایی خوش بگذرانید.
کارهایی که به آنها علاقه دارید، ولی تا امروز به خاطر حرف مردم انجام نداده بودید را تجربه کنید.
رابطههایی ایجاد کنید که از داشتنشان میترسیدید و ....
خانمهایی که در دوران کودکی دچار آسیب روحی شده اند بیشتر از دیگران به گریه میافتند. گریه برای آنها ف یک پاسخ طبیعی هنگام رویارویی با مشکلات است. سیستم عصبی این افراد، آسیب روحی و اضطراب را به صورت همزمان تجربه کرده است که برای یک کودک بسیار سنگین بوده.
زمانی که موضوعی ناراحت کننده یا خبری بد میشنوید و با آشفتگی روبرو میشوید بدنتان با احساسات قوی روبرو شده و مغزتان در حال تجزیه تحلیل قوانین موجود است و حساسیت شما افزایش پیدا کرده، کورتیزول بیشتری در بدنتان ترشح شده و اشکتان در مقابل شرایط استرس زا بی اختیار روان میشود.
اگر قبلا زود گریه تان نمیگرفت و جدیدا خیلی سریع اشکتان سرازیر میشود یا برخی روزها در ماه زودتر از معمول اشکتان سرازیر میشود، ممکن است مشکلتان زیر سر تغییرات هورمونی باشد. تغییرات هورمونی به خصوص در خانمها بعد از زایمان، قاعدگی، بارداری و یائسگی میتواند حساسیت شما را بیشتر کرده و باعث شود اشکتان دم مشکتان باشد.
میتوانید از روشهای زیر برای کاهش گریههای مزاحم و کنترل بهتر احساساتتان استفاده کنید:
برای بهتر کنترل کردن احساسات و پیشگیری از سرازیر شدن اشکهای مزاحم با خودتان درباره شرایط مختلف گفتگو کنید مثلا از خودتان بپرسید، باید به رئیس چی بگم؟ یا این خیلی بی انصافیه، باید چیکار کنم؟
موقعیتهایی که باعث میشود اشکتان سرازی شود را به خاطر بیاورید و پاسختان را تمرین کنید. هر چه انتظارتان را از شرایط کاهش دهید و در خلوت روی قدرت بیانتان تمرکز کنید، گریههای مزاحم کمتر خواهند شد.
برای این که بتوانید گریه تان را کنترل کنید و اشکتان نا به جا سرازیر نشود باید با خودتان تمرین کنید.
هر روز، تمام شرایطی که در آن گریه کردید را با جزئیات یادداشت کنید.
چه کاری کردید؟ گریه کردن، اشک ریختن، هق زدن و ...
قبل یا حین گریه کردن چه فکری در سرتان بود؟
چه احساسی داشتید؟
جسم شما در چه شرایطی بود؟
زمانی که احساس خودتان را مینویسید و رویش اسمی میذارید، شدت هیجاناتتان کم شده و میتوانید اندازه آن را کاهش دهید.
ما آدمها معمولا بدون توجه به افکار و احساساتمان زندگی میکنیم، شاید بتوانید در این تمرین به سرعت احساستان را پیدا کنید، ولی احتمالا برای پاسخ این که چه فکری کردید که گریه تان گرفت یا هنگام گریه کردن به چه چیزی فکر میکردید، نیاز به زمان بیشتری حتی چند روز داشه باشید.
در شرایط هیجانی این تمرین را انجام ندهید. صبر کنید تا به آرامش برسید و سپس با دقت به سوالات پاسخ دهید.
همیشه فکرهایی که در ذهنمان میآید، مهمترین دلیل گریه کردن ماست.
بعد از پیدا کردن فکری که از ذهنمان گذشته باید به سراغ باورها و علت ایجاد آن فکر برویم. باورهایی که در زیر افکار ناراحت کننده شما مخفی شده اند معمولا این موارد هستند:
هیچکس نباید درباره من منفی فکر کند.
هیچکس نباید فکر کند من بی دقتم.
من نباید هیچ وقت بی دقتی کنم.
من اصلا نباید اشتباه کنم و غیره.
در ادامه تمرین بعد از پیدا کردن باورتان، آن را با واقعیت مقایسه کنید. آیا باور شما با واقعیت مطابق است؟ مثلا آیا در دنیای واقعی ممکن است که هیچ کس از شما ناراحت نشود یا افکار منفی درباره شما نداشته باشد؟ مسلماً خیر
با بررسی بیشتر این موضوع و آوردن دلایل منطقی برای خودتان، باور اشتباهتان را به چالش بکشید تا به مرور در ذهنتان از بین برود و دیگر به خاطر افکاری که با آن مرتبط هستند به گریه نخواهید افتاد.
منبع:اینفو