به گزارش مجله خبری نگار، حالا پس از قریب به سه سال از شروع پاندمی کرونا، «سازمان جهانی بهداشت» پایانِ وضعیت اضطراری کووید ۱۹ را اعلام کرده است. ویروسی که با تاثیرگذاری بر تمام جنبههای حیاتِ فردی و اقتصادیِ بشر، آمار خیرهکنندهی ۷۶۵ میلیون مورد ابتلا و ۷ میلیون مرگ را به ثبت رساند.
در طول دوران همهگیری، استفاده از «ماسک»، همواره مورد تایید سازمان جهانی بهداشت بود و متخصصان بر بهرهگیری از آن بهعنوان یکی از مهمترین راههای پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونا، تاکید میکردند. این توصیه حتی پس از تزریق بیش از ۱۳ میلیارد دوز واکسن کرونا در جهان همچنان وجود داشت. ولی حالا با اعلام خبر مسرتبخشِ سازمان جهانی بهداشت در مورد این ویروس و برشمردن آن در زمرهی دیگر بیماریهای عفونی، زمان آن فرا رسیده است که جهان پس از یک ماراتن سهساله، به یک آسودگی نسبی دست یابد.، اما با این وجود، برخی از عادات مرتبط با دوران کرونا و مراقبتهای حداکثری، همچنان با بشر باقی مانده و رهایی از آنها تبدیل به یک معضل اساسی شده است. یکی از عادات، اصرار بر ماسک زدن کودکان- حتی پس از اعلام پایان پاندمی- است. این مقاله در نظر دارد که با اشاره به خطرات جسمی و روانیِ تاکید بر استفاده از ماسک در کودکان، به بررسی این معضل فراگیر بپردازد.
نلسون ماندلا در رابطه با نحوهی مواجهه با کودکان، جملهی بسیار دقیق و درخشانی دارد. او میگوید: «آن شیوهای که یک جامعه با فرزندانش رفتار میکند، برآمده از روحِ آن جامعه است.»
بر اساس دیدگاه ماندلا، ما باید با تلاش برای آگاهسازی و پیشگیری از ظهور والدینِ نامتعادل، مانع از پدید آمدن «روح یک والدینِ بدسرپرست» در کل جامعه شویم. پاندمی کرونا، برخی از والدین را به روانرنجورهای خودخواه مبدل ساخت که حتی پس از اعلام پایان وضعیت اضطراری این بیماری، با سختگیری در مورد پروتکلهای سفتوسختِ کرونایی، کودکان را تنبیه میکنند و همچنان قادر به مهار خود نیستند.
استفاده از ماسک در کودکان
عدم آگاهی در مورد ویروس کرونا در دوران همهگیری و مخصوصا در اوجِ آن، چنین رفتارها و سختگیریها را توجیه میکرد. اما حالا آن بهانه کنار رفته و مدتها پیش مشخص شد که این ویروس برای کودکان کمتر از آنفولانزای معمولی و حتی تصادفات رانندگی خطرناک است.
جالب است بدانید که آمار بقا در میان کودکان آمریکایی در دوران کرونا، چیزی قریب به ۹۹/۹۹ درصد بوده است و حتی مطالعات جدید نرخ بقای بالاتری را نیز نشان میدهند. سوالی که پیش میآید این است که با وجود این آمار، چرا بزرگسالان همچنان اصرار دارند که کودکان از ماسک استفاده کنند؟ به زبان ساده میتوان گفت که هدف والدین، حفظ سلامت خود است. زیرا درست است که کودکان در برابر ویروس کرونا از مقاومت بیشتری برخوردار هستند، اما میتوانند ویروس را به دیگران، از جمله معلمان، کارکنان مدرسه و اعضای خانواده که برخی از آنها آسیبپذیر هستند، منتقل کنند.
ترس از انتقال ویروس در دوران پاندمی کرونا به حدی رسیده بود که حتی ماسک زدن نیز کافی نبود. در نتیجه مدارس به شکل دستهجمعی تعطیل شدند و یکسالونیم از دوران مهم رشد و آموزشِ کودکان قربانی شد؛ فقط با این هدفِ عمده که بزرگسالان در امنیت بیشتری باشند! اما برخی تحقیقات نشان دادند که تاثیر تعطیلی مدارس بر خطر ابتلا به کووید-۱۹ چندان قابلتوجه نبوده است. بهعنوان مثال در سوئد، یعنی جایی که مدارس تعطیل نبودند و بچهها از ماسک استفاده نمیکردند، معلمان نسبت به بقیهی جمعیت در خطر ابتلای کمتری بودند. تعطیلی مدارس آمریکا در دوران کرونا نیز نشان داد که این اقدام بیشتر از اینکه به سود بزرگسالان باشد، باعث آسیب گسترده به کودکان شده است.
فاصلهگذاری اجتماعیِ گسترده و استفاده از ماسکها علاوه بر اینکه بر روند یادگیری کودکان در مدارس آسیب میزند، ممکن است عوارض جسمانی، روانی و اجتماعی نیز به همراه داشته باشد. همانطور که بیان شد، مزایای ماسک در پیشگیری از بیماری جدی یا مرگ ناشی از کووید-۱۹ در بین کودکان بینهایت اندک است. ماسک زدن کودکان ممکن است تا حدی در محافظت از بزرگسالان در برابر کووید موثر باشند، اما سوال بزرگ این است که «ما بزرگسالان از لحاظ اخلاقی، تا چه زمانی حق داریم که کودکان را به نفع خودمان قربانی کنیم؟!» آیا با وجود اعلام پایان وضعیت اضطراری، همچنان قصد داریم به این روند آسیبزا در کودکان ادامه دهیم؟
حالا خوب میدانیم که تاکید وسواسگونه بر استفاده از ماسک در کودکان، هیچ هدفی جز ایجاد «آرامش کاذب برای والدین» ندارد؛ بزرگسالانی که با قمار بر جسم و روان کودکان، تنها قصد آسوده ساختنِ خود را دارند.
برخی والدین که در گذشته برای ترساندن کودکان، از وجود هیولا زیر تختِ آنها دم میزدند، حالا هیولاها را به تکتکِ مولکولهای هوا تبدیل کرده اند و از وجود ویروس در کلیهی فضاها و الزام بر استفاده از ماسک تاکید میکنند. در واقع شیوهی ارعابِ سنتی در کودکان، اینبار شکلوشمایلی گوناگون و خطرناکتر پیدا کرده است.
ترساندن کودک برای استفاده از ماسک
* متخصصان ایتالیایی هشدار دادهاند که فشارِ طولانیمدت بندهای ماسک میتواند باعث بیرونزدگی دائمیِ گوشها در کودکان خردسال شود. ماسکها همچنین میتوانند در رشد مغزیِ کودکان خردسال اختلال ایجاد کنند.
* محققان آلمانی با بررسی هجده هزار والدین و تهیهی یک گزارش شفاهی از آنها دریافتند که ماسکها باعث سردرد و مشکلات تمرکز در فرزندانِ آنها شده است. بیش از یکسوم والدین به عوارض جانبی دیگری نیز اشاره کردند: افزایش بیمیلی برای رفتن به مدرسه، احساس ناراحتی، بیحالی، اختلال در یادگیری، خوابآلودگی یا خستگی مفرط.
* ماسکها میتوانند زمینهای برای رشد عفونتهای ناشی از باکتریها، کپکها و قارچها باشند. به همین دلیل است که سازمان جهانی بهداشت بر تعویض ماسک و تمیز بودن دستها هنگام برداشتن یا گذاشتن ماسک تاکید دارد. بدیهیست که رعایت این موارد در کودکان و در محیطی مانند مدرسه در کمترین میزان خود قرار دارد و همین عامل ممکن است آنها را در معرض عفونتها قرار دهد.
* سازمان جهانی بهداشت در دوران پاندمی صراحتا اعلام کرد که کودکان پنجساله و کمتر از پنج سال نباید ملزم به زدن ماسک باشند. از دیگر مواردی که این سازمان به آن اشاره کرد، عدم استفاده از ماسک در هنگام فعالیت بدنیِ کودکان بود؛ فعالیتهایی مانند: دویدن، پریدن یا بازی کردن در فضای باز. تاکید بر استفاده از ماسک در هنگام فعالیتهای فیزیکی، آسیبهای جسمانی وارده به کودکان را افزایش میدهد.
* ماسک زدن در کودکان ممکن است با ایجاد هیپوکسی (کماکسیژنی) باعث آسیب به مغزِ در حالِ رشد شود. ماسکها همچنین میتوانند با جلوگیری از دفع دیاکسیدکربن به اسیدوز تنفسی (اسیدی شدن خون) منجر شوند.
* ماسکها علاوه بر استنشاق باکتری و قارچها، ممکن است باعث ایجاد سنگینی سر، درماتیت (التهاب پوست) و پوسیدگی دندان شوند.
* استفاده از ماسک در کودکانی که دچار «اختلال تیک» هستند، میتواند موجب افزایش تیکهای عصبی شود.
* ممانعت از برقراری ارتباط عادی از طریق گفتار و حالت چهره در هنگام استفاده از ماسک، باعث ایجاد مشکلات روانی و اختلال در برخی مهارتها از جمله کاهش «همدلی» در کودکان میشود. از طرفی دیگر، ماسک زدن یک نوع استرس روانی برای کودکان به همراه دارد و با کاهش توانایی ارتباط با معلم، روند یادگیری را مختل میسازد.
* در هنگام استفاده از ماسک، احساسات مثبت مانند لبخند زدن کمتر قابلتشخیص هستند و در عوض احساسات منفی تشدید میشوند. این باعث آسیب رساندن به ارتباط کودکان با یکدیگر و بزرگسالان میشود. ماسک زدن علاوه بر اضطراب، ممکن است باعث ایجاد یا تشدید افسردگی در کودکان شود.
* همهی ما در مغزمان «نورونهای آینهای» داریم. این نورونها در پاسخ به یک چهرهی جدید پدید میآیند و کاربرد آنها این است که هرگونه احساس را در چهرههای دیگر، برای ما منعکس سازند. برای مثال، اگر ما خیلی خوشحال باشیم و ناگهان متوجه شویم فرد مقابلمان غمگین است، نورونهای آینهای ما به غمواندوه پاسخ میدهند و احساس فرد را به صورت فیزیکی در مغز ما ثبت میکنند. در واقع، نورونهای آینهای بخشی از زیربنای عصبی ما هستند که در حالاتِ چهره منعکس شوند. حالاتی مانند لبخند، غمگینی، فشار دادن فک، به هم زدن لبها و حتی یک چینوچروک خفیف بینی میتواند بیانگر یک احساس باشد. تقلیل این ادراک به چشمها از طریق ماسک زدن و پوشاندن دهان و بینی، باعث ایجاد اختلال در فرآیند نورونهای آینهای مغز میشود و کودکان را از یک عنصر ارتباطی مهم محروم میسازد.
عوارض عاطفی استفاده از ماسک در کودکان
* ماسک زدن با ایجاد سردرگمی در کودکان یا والدین در راستای ادراک احساسات و واکنشهای رفتاری، عزتنفس کودکان را کاهش میدهد.
* والدین با انتقال این سیگنال به فرزندان شان مبنی بر اینکه پوشاندنِ مداوم بینی و دهان یک اقدام سالم و طبیعی است، باعث تضعیف آگاهی و حساسیت طبیعی در کودکان نسبت به این موضوع میشوند. اما حقیقت ماجرا این است که ماسک زدن در هر زمان و مکانی و بهخصوص در موقعیتهایی که خطر چندانی ندارند، یک اقدام عادی و سالم نیست. نباید اجازه داد که ماسک زدن در کودکان و محرومسازی دیگران از حالات چهره، تبدیل به یک عادت یا علاقه شود. همچنین باید از مبدل ساختن ماسک به یک ابزار کنترلِ رفتاری یا گفتاری در کودکان بهشدت خودداری کرد.
* ماسکها از طریق پنهان ساختن لبهای معلمان و ایجاد اختلال در روند گفتار آنها، رشد مهارتهای زبانی را برای کودکان خردسال دشوارتر و از لبخوانی کودکانِ مبتلا به اختلالات شنوایی جلوگیری میکنند. ماسک زدن باعث میشود کودکان در تجزیه کردن هجاها و تقلید عبارات، از طریق مشاهدهی دهان بزرگسالان، دچار مشکل شوند. این فرآیند به تفسیر نادرست کودکان و آموزگاران از یکدیگر منجر میشود. لازم به ذکر است که این معضل در کودکان مبتلا به اوتیسم بسیار جدیتر است.
* متخصصان آلمانی معتقدند محروم شدن از تماشای لبخند دیگران میتواند در رشد اجتماعی- عاطفی کودکان و تعاملات اجتماعی آنها تاثیرگذار باشد.
* مطالعات امیدوارکنندهای وجود دارند که عوارض اجتماعی استفاده از ماسک در کودکان، پس از پایان اجبار بر استفاده از ماسک بهبود مییابند. بر اساس مطالعات، ماسک زدن در کودکان بالای پنج سال احتمالا اثرات طولانیمدت ندارد، اما در مورد کودکانِ کمتر از پنج سال همچنان این نگرانی وجود دارد که ممکن است آسیبهای پایدار را به همراه داشته باشد.
مانند هر مداخلهی پزشکی دیگر، «خطرات» باید در مقابل «فواید» آن سنجیده شود. همانطور که گفته شد اثرات مثبت ماسک و خطرات ویروس کرونا برای کودکان چشمگیر نیست. حالا که این ویروس از یک بیماری پاندمیک (همهگیر) به یک بیماری آندمیک (بومی) مبدل شده است، ما نیز باید همراه با آن تغییر وضعیت دهیم. والدین باید بتوانند منابعِ علمی را دنبال و بر اساس آن تصمیم بگیرند که ماسک را از صورت فرزندانشان بردارند. همهی ما از جنبهی قانونی و اخلاقی موظف هستیم که از آسیب رساندن به کسانی که تحت مراقبت ما هستند، جلوگیری کنیم و عدم انجام این کار بهمنزلهی ترک وظیفه و چشمپوشی از اخلاقیات است. ناکامی در عمل به این وظیفه، آینده را به مکانی بسیار تاریک تبدیل میکند.
همانطور که اسکار وایلد معتقد بود: «کودکان، زندگیِ خود را با محبت به والدینشان آغاز میکنند. وقتی بزرگتر میشوند آنها را قضاوت میکنند و فقط بعضی از کودکان والدینشان را میبخشند.» پس کودکان این نسل نیز چیزهای زیادی برای بخشیدن خواهند داشت!
منبع: نیکآرام