کد مطلب: ۴۴۸۹۰۶
۰۴ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۰:۳۲

نیرو‌های «مقاومت»؛ متحدتر و قوی‌تر از گذشته

تشدید حملات صهیونیست‌ها علیه فلسطینیان با هدف کاهش اعتراض‌های داخلی، نتیجه‌ای معکوس داشته است

به گزارش مجله خبری نگار/ایران: به نقل از Middle East Eye، رژیم صهیونیستی یک بار دیگر انواع تندروی‌ها را در کرانه باختری پیش گرفته، اما دقیقاً به همین دلیل به سوی یک ناکامی بزرگ و تازه پیش می‌رود. به طور مشخص در دو هفته اخیر ارتش رژیم صهیونیستی اقدام به حمله به کرانه باختری و غزه کرده تا به این ترتیب مقاومت مبارزان فلسطینی را بشکند، اما فرایند مورد نظر آن‌ها برعکس عمل کرده و بر وحدت و عزم فلسطینی‌ها افزوده است.

ناامید شدن ساکنان اراضی اشغالی

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم اشغالگر قدس اخیراً بعد از حملات به غزه مدعی شده بود، در عملیات بعدی ضربات سنگین‌تری را به «نیرو‌های مقاومت» مستقر در این باریکه وارد خواهد کرد، اما حقیقت امر این است که او به قدری از سوی جامعه خود تحت فشار است که از این گونه اقدامات سبعانه به عنوان پوششی برای پنهان نگه داشتن مشکلات عظیم شخصی خود و کج‌روی‌های کابینه ضد و نقیض و بی‌هویتش نمی‌تواند نتیجه‌ای در بر داشته باشد. رنج‌ها و اندوه ناشی از شهادت مردم بی‌گناه فلسطین در حملات کور جنگنده‌های رژیم صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی فراوان است، اما از یک سو نیرو‌های مقاومت بی‌سابقه‌ترین و کارسازترین حملات هوایی و زمینی را به اردوگاه‌های صهیونیستی در تل‌آویو و حیفا به اجرا درآورده و تعداد زیادی از سربازان صهیونیست را به هلاکت رسانده‌اند و از جانب دیگر، خشم و ناامیدی مردم در سرزمین‌های اشغالی نسبت به دولت غیرمشروع‌شان بیشتر شده، زیرا نه تنها در تنگنا‌های اقتصادی و اجتماعی قرار گرفته‌اند، بلکه می‌بینند این دولت دیگر قادر نیست یک امنیت نسبی را هم برای آن‌ها تأمین کند و مدتی است که تل‌آویو اگر ناامن‌تر از سرزمین‌های اشغالی نباشد، یقیناً ایمن‌تر هم نیست.

گریز «نتانیاهو» از یک انتخابات زودرس

امروزه تل‌آویو بیش از هر زمان دیگری به «زبان زور» و استبداد روی آورده و گمان می‌کند، با ارعاب فلسطینی‌ها قادر است به عملیات گروه‌های جهادی پایان بدهد حال آنکه «واحد‌های مقاومت» در کرانه غربی متحدتر و قوی‌تر از هر زمان نشان می‌دهند و نشانه‌های لرزش و سقوط در تل‌آویو آشکارتر از گذشته شده است. نتانیاهو نه تنها با مخالفت مردم خویش مواجه است، بلکه درون کابینه ائتلافی‌اش انواع چنددستگی‌ها احساس می‌شود و حتی برخی نیرو‌های مبعوث وی روبه‌رویش ایستاده‌اند. نتانیاهو بر اثر این گونه فشار‌ها به سیاست گول‌زننده تشدید حملات نظامی به نوار غزه روی آورده تا مسائل داخلی را به اولویت درجه دوم تبدیل کند. او متوجه شده اگر پارلمان رژیم صهیونیستی بودجه درخواستی وی را رد کند، تأمین زندگی مردم در تل‌آویو سخت‌تر خواهد شد و محبوبیت بنی‌گانتز رقیب اصلی سیاسی‌اش فزونی خواهد گرفت و شرایط نابسامان، جامعه را به سوی یک انتخابات تازه و زودرس رهنمون خواهد کرد. انتخاباتی که بسیار بعید است نتانیاهو بازنده آن نباشد و پنجمین مرتبه به قدرت رسیدنش در اسرائیل که سال گذشته شکل گرفت، کوتاه‌تر از اکثر دفعات قبلی نشود.

پی بردن فزاینده جهانیان به واقعیت وجودی اسرائیل

رژیم صهیونیستی همواره تلاش کرده، یکپارچگی‌های موجود در فلسطین شکسته شود و بین مردم و گروه‌های مقاومت فاصله بیفتد، ولی تنها اثر آن جدا کردن فیزیکی نوار غزه از سایر مناطق فلسطینی بواسطه محاصره آن بوده است، اما تا آنجا که به عملکرد مردم و واکنش گروه‌های مقاومت مربوط می‌شود، وحدت عمل و همسو بودن آن‌ها بویژه در سال‌های اخیر افزایش یافته تا سیاست‌های توأم با تزویر نتانیاهو با شکست تازه‌ای مواجه شود. ستیز داخلی در سرزمین‌های اشغالی که با وارد شدن اعتراض‌ها به بیستمین هفته خود مشهود است، مردم را عاصی کرده و بر لرزش‌های موجود در تل‌آویو افزوده و ادعای دروغین نتانیاهو که به مردم گفته است اختلافات «داخلی» را به بهای سرکوب مخاطرات «خارجی» نادیده بگیرند و دست از تظاهرات ادامه‌دارشان بکشند، هیچ کس را نفریفته و به قبول این درخواست مجاب نکرده است.

نتانیاهو کوشیده است بین گروه‌های متفاوت «مقاومت» و از جمله حماس فاصله بیندازد و از این طریق از کارایی گروهی‌شان بکاهد، اما در این زمینه هم تیر او به سنگ خورده و حملات پر دامنه گروه‌های مقاومت به اهداف نظامی‌شان در سرزمین‌های اشغالی بیشتر و موفق‌تر از هر زمانی شده و اینک چیزی به نام مصونیت و امنیت واقعی در تل‌آویو وجود ندارد. چند ساختمان امنیتی و نظامی ویران شده رژیم صهیونیستی که موشک‌های شلیک شده از درون سرزمین‌های اشغالی طی هفته‌های اخیر آن‌ها را به دقت هدف گرفتند، سند صحت این مدعاست. امروز جامعه جهانی بیش از پیش باور دارد که دولت کنونی حاکم بر رژیم صهیونیستی که فاشیستی‌ترین ترکیب و افراطی‌ترین مکانیسم را در تاریخ حیات ننگین صهیونیست‌ها داشته، نه تنها خطری بزرگ برای کل منطقه خاورمیانه محسوب می‌شود بلکه عامل منفی برای صلح جهانی است و باید درباره آن و فلسفه‌های وجودی‌اش دست به تجدید نظر زد.

محسن ابورمضان، گزارشگر سیاسی- اجتماعی

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر