به گزارش مجله خبری نگار، عضو شورای مرکزی کانون تربیت اسلامی با بیان اینکه برای حل قطعی مسئله کنکور همانطور که در سندتحول بنیادین هم تاکید شده، لازم است ارزشیابی فرایندی به طور جدی پیگیری شود گفت: اگر آموزش و پرورش و شورای عالی انقلاب فرهنگی به دنبال حل ریشهای مسئله کنکور هستند باید ارزشیابیها را مبتنی بر شناخت استعداد و رشد دانش آموزان از دوره ابتدایی به ویژه متوسطه اول پیش بینی میکردند.
نصرتالله فاضلی، با اشاره به مصوبات کنکوری اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهار کرد: از آنجا که این تصمیم موقتی است و دائمی نیست، مبارزه با معلول است و به علتها توجه چندانی نشده است.
وی افزود: ضمن آنکه مصوبه اخیر با مفاد سندتحول بنیادین درباره نظام ارزشیابی مغایرتهایی دارد.
معاون اسبق وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه علاوه بر این با معضل ریشهای تری تحت عنوان هدایت تحصیلی رو به روییم اظهار کرد: هدایت تحصیلی در انتهای دوره متوسطه اول صورت میگیرد و همچنان همانند گذشته دانش آموزان را برای دوره متوسطه دوم در سه رشته علوم تجربی، علوم انسانی و ریاضی و فیزیک در شاخه نظری و رشتههای هنرستانی در شاخه فنی و حرفهای و کاردانش توزیع میکنند. در حالی که کار اساسی که باید انجام میشد این بود که در دوره ابتدایی دانش پایه و عمومی منتقل میشد و در ابتدای متوسطه اول، هدایت تحصیلی و شناسایی استعدادها صورت میگرفت.
فاضلی ادامه داد: گذشته از این، توزیع دانش آموزان در این شاخهها و رشتهها همچنان نامتوازن است و بخش زیادی از دانش آموزان شاخه نظری به سمت رشته تجربی میروند. درصد ورود دانش آموزان به شاخه نظری حدود ۶۵ و درصد ورود به شاخههای فنی و حرفهای و کاردانش حدود ۳۵ درصد است در حالی که این سهم باید تا پایان برنامه ششم توسعه به ۵۰ درصد میرسید.
وی با تاکید بر اینکه در سطح جهانی نیز سرمایه گذاری قابل توجهی برای شناسایی استعدادها و هدایت آن صورت میگیرد عنوان کرد:، اما فرایند آموزش در مدارس ما در قالب معلم، کتاب درسی و در سرکلاس تعریف شده و موقعیت خارج از کتاب درسی نداریم که بتوان استعداد دانش آموزان را از طریق آن تشخیص داد. معلم نیز با نمره دهی ارزرشیابی میکند و نمره نمیتواند حرف نهایی را در تشخیص استعداد دانش آموزان بزند لذا بچهها ناگزیر وارد متوسطه دوم شده و در متوسطه دوم هم که سهم عمده متعلق به علوم تجربی و در کنکور هم رقابت تا ۵۰ درصد روی علوم تجربی متمرکز است.
فاضلی افزود: بخش قابل توجهی از داوطلبان کنکور را متقاضیان ورود به رشتههای مرتبط با علوم تجربی تشکیل میدهند به نحوی که بیش از ۵۰ درصد کل متقاضیان کنکور سراسری در رشته علوم تجربی ثبت نام میکنند. این در حالی است که شاید نیاز جامعه به رشتههای مبتنی بر علوم ریاضی و مهندسی بیشتر باشد.
این کارشناس آموزش و پرورش با بیان اینکه برای حل قطعی مسئله کنکور همانطور که در سندتحول بنیادین هم تاکید شده، لازم است ارزشیابی فرایندی به طور جدی پیگیری شود گفت: در دوره ابتدایی ارزشیابی فرایندی است و نتیجه محور نیست و دانش آموز باید در طول سال ارزشیابی شود تا وقتی دانش آموز به متوسطه اول رسید، بتوان استعدادهایش را تشخیص داد. اما از آنجا که آموزش و پرورش را به معلم و کتاب و کلاس درس خلاصه کرده ایم ظرفیتی بیش از این برای شناسایی استعداد بچهها نیست و این ظرفیت نیز به نمره محوری و حافظه محوری محدود میشود که خودش با ارزشیابی پایانی و تراکمی نشان میدهد.
وی ادامه داد: اگر آموزش و پرورش و شورای عالی انقلاب فرهنگی به دنبال حل ریشهای مسئله کنکور هستند و میخواهند تحول اساسی رخ دهد باید ارزشیابیها را مبتنی بر شناخت استعداد و رشد دانش آموزان از دوره ابتدایی به ویژه متوسطه اول پیش بینی میکردند.
فاضلی با بیان اینکه در مصوبه کنکوری اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، دروس متوسطه دوم و دو پایه یازدهم و دوازدهم را ملاک ارزشیابی نهایی برای احصای سوابق تحصیلی قرار داده اند و از این حیث نمیتواند تصمیم مناسبی باشد عنوان کرد: به نظر میرسد این تصمیم گیری بر اساس مشهوداتی صورت گرفته که همه جامعه به صورت پرتکرار و پربسامد با آن روبه رو هستند؛ اینکه کنکور در یک روز و در چهارساعت برگزار میشود و اضطراب زیادی را به دانش آموزان تحمیل میکند و به همین خاطر برای کاهش اضطراب به جای یک بار امتحان دو بار امتحان در سال برگزار شود.
عضو شورای مرکزی کانون تربیت اسلامی افزود: اگر کنکور دو مرتبه در سال برگزار شود، درست است که از تراکم و میزان استرس میکاهد، زیرا داوطلب میتواند شانس دومی برای خود متصور شود؛ اما خب این راه حل اساسی نیست. راه حل اساسی این است که استعدادها به درستی در متوسطه اول هدایت شوند. این امر به زیرساختهایی نیاز دارد که از جمله آنها میتوان به متنوع شدن محیط یادگیری اشاره کرد.
وی با بیان اینکه هرم هدایت تحصیلیمان دارای مشکل و خراب است اظهار کرد: قرار بود ۵۰ درصد دانش آموزان ما به سمت شاخه فنی و حرفهای هدایت شوند، اما این مهم محقق نشده است؛ ضمن آنکه هنرستانها برای پرداخت هزینههای جاری و ارتقای تجهیزات با مشکلاتی مواجه اند. وظیفه شورای عالی انقلاب فرهنگی این بود که این زیرساختها را فراهم و استعداد دانش آموزان را در موقعیت یادگیری مناسب، شناسایی و هدایت کند. امکان استفاده از ۸۵ درصد ظرفیت خالی دانشگاهها بدون کنکور فراهم است و به عبارتی ۸۵ درصد صندلی بدون کنکور در دانشگاهها داریم، اما باز هم شاهدیم همه اکثر دانش آموزان در کنکور شرکت کرده و عمده رقابتشان برای ۱۵ درصد صندلیهای پرطرفدار است.
فاضلی درباره نقش مصوبه مذکور در دامن زدن به ناعدالتی آموزشی نیز گفت: آموزش و پرورش تا پیش از این مصر بود که سهمی در پذیرش دانشجو به سیستم آموزش عالی ندارد؛ در مصوبه اخیر این سهم را افزایش دادند و تاثیر سوابق تحصیلی را به ۶۰ درصد رسانده اند. بخشی را به وزارت آموزش و بخشی را نیز به صورت مستقل با امکان تعیین معدل به دانشگاهها واگذار کرده اند.
این کارشناس آموزش و پرورش ادامه داد: تحقیقی که پیرامون نتایج کنکور در سال ۹۹ انجام شده نشان میدهد که باز هم شانس قبولی و کسب رتبههای برتر در مدارس خاص بیشتر است. از هر ۴۰۰ دانش آموز تحصیل کرده در مدارس تیزهوشان، ۵۸ نفر رتبه زیر ۳۰۰۰ کسب کرده بودند که این آمار در مدارس دولتی، یک نفر در هر ۴۰۰ نفر بوده است. بیش از ۷۰ درصد جمعیت دانش آموزان سال دوازدهمِ داوطلب کنکور، در مدارس دولتی درس خوانده اند، اما درصد موفقیت آنها در کنکور برای کسب رتبه زیر ۳۰۰۰ حدود ۳۰ درصد است.
وی با اشاره به اینکه یک مزیت امتحانات نهایی این است که پاسخ به سوالات تشریحی است گفت: البته از آنجا که پاسخ به پرسشهای تشریحی یکسان نیست و تا حدودی به فهم از موضوعِ مورد سوال برمی گردد، تصحیح آن هم کار مشکلی است و برداشت مصححان هم میتواند متفاوت باشد. اینکه چقدر این ارزشیابی واقعی است و اختلاف معناداری میان حوزههای تصحیح وجود دارد یا خیر نیز قابل تامل است.
فاضلی افزود: با این حال اختصاص ۶۰ درصد نمره کنکور به سوابق تحصیلی شاید به تضعیف موسسات کنکوری و کمرنگتر شدن تست زنیها کمک کند. در راستای موضوع عدالت آموزشی، باید گفت که تفاوت میان معلمان در مناطق و مدارس مختلف نیز بسیار برجسته است. آزمونهای تیمز و پرلز هم نشان میدهد مدارس ما با همدیگر اختلاف زیادی دارند، برخی ضعیف و برخی بسیار قوی هستند. این اختلاف علاوه بر استانهای مختلف، در میان مدارس مناطق مختلف پایتخت نیز مشهود است و شکاف آموزشی در خود تهران هم دیده میشود.
معاون اسبق وزارت آموزش و پرورش اضافه کرد: بنابراین عدالت آموزشی همین الان هم به طور کامل برقرار نیست و شکاف آموزشی زیاد است، اما در مجموع میتوان گفت که با توجه به تشریحی بودن امتحانات نهایی و کاهش سهم آزمون کنکور به ۴۰ درصد، این تصمیم میتواند تا حدودی تست زنی و درس خواندن به شیوه کنکوری را تعدیل کند.
به گزارش مجله خبری نگار، در طرح جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی با عنوان «ساماندهی نظام سنجش و پذیرش کنکور در مقطع کارشناسی» که پنج بند آن ابلاغ شده و از سال ۱۴۰۲ به اجرا در میآید، آمده است:
۱- در آزمون سراسری سهم آموزش و پرورش بهلحاظ سابقه تحصیلی ۶۰ و سهم کنکور سراسری ۴۰ درصد خواهد بود.
۲- کنکور سراسری مختص دروس تخصصی باشد و دروس عمومی به بخش سوابق تحصیلی منتقل میشود و سوابق تحصیلی مبنای ارزیابی نهایی خواهد بود.
۳- آزمون سنجش (کنکور) دو بار در سال برگزار شود.
۴- نتایج آزمونی که دانشآموزان در آن شرکت میکنند تا دو سال اعتبار خواهد داشت و دانشآموزان میتوانند از نتایج آن تا دو سال استفاده کنند.
۵- دانشگاههای کشور میتوانند یک حدنصاب برای معدل بگذارند و بر اساس آن مشخص کنند که تا چه معدلی را پذیرش میکنند و اگر معدل داوطلب از میزان مشخص پایینتر باشد این اختیار به دانشگاهها داده میشود که داوطلب را پذیرش نکنند.