به گزارش مجله خبری نگار، در نخستین جمعه ماه محرم، هوای شهر بوی عطر شهادت گرفته بود. همدان، زادگاه دلیرمردان و شیرزنان، اینبار میزبان پیکر پاک بانویی بود که در خط مقدم خدمت به کشور، مظلومانه و غریبانه به قافله شهدا پیوست.
شهیده «بهاره لطفی»، از کارکنان متعهد زندان اوین در پی حمله وحشیانه رژیم سفاک صهیونیستی به این مرکز، به شهادت رسید و نامش را در کنار دیگر شهدای مدافع وطن ثبت کرد.
خورشید در میانه آسمان میتابد که سیل مردم، با چشمانی اشکبار و دلهایی لبریز از غیرت و اندوه، پس از اقامه نماز گرد هم آمدند.
تابوت پیچیده در پرچم سهرنگ ایران و چفیهای که بوی جهاد میداد، پس از آنکه نماینده ولیفقیه و امام جمعه همدان بر آن نماز خواند، بر دستان مردم دیار دارالمجاهدین همدان بالا رفت و همگان قامت بستند تا بدرقه کنند دختری را که هم «فرزند شهید» بود و هم «شهید راه وطن».
صدای نوای حماسی مداحان در فضای مصلی امام خمینی (ره) پیچیده بود؛ گویی دلهای مردم با هر بیت روضهای، پرواز میکرد تا کنار گنبد طلایی حضرت زینب (س)، برای این بانوی شهیده فاتحه بخواند.
از همان گامهای نخست تا لحظه تدفین، همه چیز رنگ عزت داشت؛ از اشکهایی که بر گونهها جاری بود تا مشتهایی که گره خورده بود در بغض غیرت.
بهار، دختری از نسل پدر شهیدش بود؛ نسلی که شرافت را با خون نوشتهاند و امنیت را با جان امضا کردهاند و امروز، این دختر از همان مسیری رفت که پدر شهیدش سالها پیش با سربلندی قدم در آن گذاشت.
در چشمهای مادران همدانی، تصویری روشن از یک بانو بود؛ بانویی از جنس ایثار که نه در جبهه نبرد فیزیکی، بلکه در سنگر سخت و بیصدای خدمت، به آرمانهای انقلاب وفادار ماند و مظلومانه به شهادت رسید.
با پایان نماز جمعه، صفوف فشرده مردم، تابوت شهیده را بر دوش کشیدند؛ شهر، یکپارچه حماسه شد و فریاد «لبیک یا زینب» در کوچهپسکوچههای خاطرهساز همدان پیچید.
مسیر وداع، به مثابه یک میثاق دوباره با آرمان شهدا بود؛ عهدی ناگسستنی که همچنان پابرجاست.
در این آیین باشکوه، نه فقط یک پیکر، که یک باور بر دوش مردم بود؛ باوری از جنس حماسه، غیرت و ایستادگی.
شهیده «بهاره لطفی»، بهار دیگری در دل تاریخ همدان کاشت؛ بهاری که هرگز پژمرده نخواهد شد.
این روزها دروازههای بهشتی رو به سوی ایران اسلامی گشوده شده تا خداوند بندگان صالحش را پیش خود فرا بخواند.