به گزارش مجله خبری نگار،متخصصان حوزه روانشناسی معتقدند، قصهگویی میتواند به کودکان کمک کند تا با احساسات و عواطف خود ارتباط برقرار کند، کودکان هنگام گوش دادن به قصهها میتوانند با شخصیتهای داستان همزادپنداری و احساسات آنها را درک کنند، این امر به آنها کمک میکند تا درک بهتری از خود و دیگران داشته باشند.
قصهگویی برای کودکان فواید زیادی دارد و تأثیرات فوقالعادهای بر تقویت حافظه و یادگیری کودک میگذارد، قصهگویی کمک بسیاری به روبهرو شدن کودک با شرایط مختلف از جمله هیجانات و مشکلات میکند، زیرا در قصهها کودک در مورد زندگی قهرمانانی میشنود که مشکلات و سختیهای پیچیدهای را تجربه کردهاند و در این صورت کودک میتواند درک درستی از مشکلات داشته باشد و به نوعی قویتر شود، پس در داستانهایی که رنج و سختی بازگو میشود، کودک در برابر موقعیتهای مختلف و دشوار مقاومتر خواهد شد و برخورد منطقیتری از خود نشان میدهد.
لازم است بدانیم امروزه قصهگویی رقبای سرسختی همچون بازیهای رایانهای، تلویزیون، اینترنت دارد که وقت کمی را برای نشستن و قصه گفتن و قصه شنیدن باقی میگذارد و اختصاص زمان ویژهای را به قصهگویی برای فرزندان را ضروری میسازد، قصهگویی یکی از قدیمیترین و مؤثرترین روشهای تعلیم و تربیت کودکان است.
همچنین قصه میتواند به کودکان کمک کند تا مهارتهای زبانی، خلاقیت، حل مسئله و مهارتهای اجتماعی خود را توسعه دهند، قصه میتواند به کودکان کمک کند تا تخیل خود را پرورش دهد و دنیای جدیدی را تصور کند، کودکان هنگام گوش دادن به قصهها، باید شخصیتها، مکانها و اتفاقهای داستان را در ذهن خود تصور کنند، این امر به آنها کمک میکند تا توانایی خود را در تفکر خلاقانه و حل مسئله بهبود دهند.
در واکاوی بیشتر این مسئله و تأثیر قصهگویی بر مهارت آموزش و رشد کودکان، کاهش پرخاشگری و افسردگی آنها، تقویت زبان و فواید قصهگویی والدین بر رشد اجتماعی کودکان با ملینا شیرانی، مشاور خانواده و دکترای روانشناسی بالینی به گفتگو نشستیم که شرح آن را در ادامه میخوانید:
شیرانی: قصهگویی تأثیر زیادی بر روحیه کودکان و حتی بزرگسالان دارد، به دلیل اینکه قصه گفتن بر ذهن ناهوشیار افراد تأثیر میگذارد، بسیاری از اوقات احتمال دارد افراد مسائلی را که به دلیل پیچیدگی و خشک بودن مباحث با زبان مستقیم یاد نگیرند و به حافظه خود نسپارند، به واسطه قصهگویی میتوانند موفق شوند که این مباحث را در ذهن ناهوشیار خود ثبت کنند و مفاهیم را بهتر متوجه شوند، بنابراین استفاده کردن از قصهگویی یکی از روشهایی است که به کودکان کمک میکند که مطالبی را که والدین میخواهند به آنها یاد دهند و از نظر ذهنی رشد کنند و از طریق قصهگویی و بیان روایتها به آنها کمک میکنند.
قصهگویی میتواند در ذهن ناهوشیار کودکان تأثیر گذارد، به دلیل اینکه در قصهگویی از زبان تمثیل و استعاره استفاده میشود و قدرت تصویرسازی را در کودکان بالا میبرد و هضم مسائلی را که احتمال دارد، برای کودکان سخت، پیچیده و فراتر از دنیای ذهنی کودکان باشد، برای ذهن کودکان آسان میکند، به دلیل اینکه قصهگویی این مسائل را از طریق روایتهای زندگی روزمره مانند روایت مدرسه رفتن، در مهمانی شرکت کردن، مسواک زدن و اتفاقهای ساده زندگی مطرح میکند.
لازم است بدانیم قصهها به کودکان کمک میکند تا با رفتارهای اجتماعی مختلف آشنا شوند و آنها میتوانند با دیدن شخصیتهای داستان و رفتارهای آنها درباره رفتارهای خوب و بد، احترام، رفاقت و همکاری بیاموزند.
شیرانی: قصهگویی و داستانخوانی والدین برای کودکان میتواند در قدرت بیان آنها تأثیر مثبتی داشته باشد، به دلیل اینکه دایره لغتها را در کودکان افزایش میدهد و قصهگویی باعث میشود که کودک با لغتهای جدید و شیوههای بیانی جدید آشنا شود و به آرامی با تشبیهها و استعارهها آشنایی پیدا کند، برای مثال در قصهای درباره دانههای باران گفته میشود و به کودکان میآموزیم که دانههای باران تشبیه شده به ذرات نقره که با بارش باران همه جا نقرهای میشود و کودکان میآموزند که میتوانند بسیاری از موارد را به همدیگر تشبیه کنند و این روند اتصالهای شبکهای را در مغز کودکان افزایش میدهد و آنها میتوانند مسائل زیادی را به همدیگر مرتبط کنند و دایره لغتهای آنها نیز افزایش پیدا میکند و آرام آرام افزایش قدرت بیان و مهارتآموزیها به کودکان به دلیل شکلگیری شبکههای یادگیری جدید در ذهن کودکان انجام میگیرد.
شیرانی: با قصهگویی والدین قدرت تخیل کودکان نیز افزایش پیدا میکند، وقتی که والدین با قصهگویی داستانی را برای کودکان تعریف میکنند، تصویرها در ذهن کودکان تجسم میشود و ممکن است دو کودک دو تصویر متفاوت را از یک قصه در ذهن خود شکل دهند و به طور قطع داستانخوانی و قصهگویی قدرت تخیل و تصویرسازی ذهنی کودک را تقویت میکند و این اتفاق باعث میشود، خلاقیت کودکان نیز افزایش پیدا کند و افرادی که تصویرسازی ذهنی قدرتمندی دارند افرادی هستند که که خلاقتر بوده و به چهارچوبهای خشک زندگی روزمره بسنده نمیکنند و به دنبال شیوههای متفاوت فکری بوده و در جستوجوی راهکارهای جدید برای حل مسائل زندگی هستند.
همچنین قصهها به کودکان کمک میکند تا احساسات شخصیتهای مختلف را درک کنند و این درک، به آنها کمک میکند تا احساسات خودشان را بهتر بشناسند، علاوه بر این قصههای خانوادگی، با ایجاد خاطرات مشترک و به اشتراک گذاشتن احساسات به تقویت روابط عاطفی در خانواده کمک میکنند.
شیرانی: قصهگویی بر رشد خلاق و اجتماعی کودکان میتواند مؤثر باشد، به دلیل اینکه وقتی والدین برای کودکان قصه میگویند، کودکان همزمان با اینکه این تصویرها را در ذهن خود پردازش میکنند، هر کودکی میتواند پایانی متفاوت را برای آن قصه در ذهن خود در نظر گیرد، برای مثال گاهی کودکان در پایان قصه میگویند، اگر این قصه این طور تمام میشد خیلی بهتر بود و اگر رفتار انسانهای قصه به نوع دیگری بود چه اتفاقی میافتاد، بنابراین به وضوح پیداست که قصهگویی برای کودکان میتواند به آرامی به رشد اجتماعی و اخلاقی کودکان کمک زیادی کند.
همچنین رعایت نظافت کودکان یک مهارت اجتماعی است و والدین میتوانند با قصهگویی و داستان گفتن در مورد عواقب نظافت نکردن برای کودک خود سخن گویند و در این صورت کودک متوجه میشود که رعایت نکردن بهداشت تا چه اندازه میتواند به سلامتی آنها آسیب بزند و در نهایت از جامعه و روابط اجتماعی با دیگران نیز طرد میشوند، حتی در مورد مسائل اخلاقی و مواردی که با وجدان و شرافت در انسان ارتباط دارد والدین میتوانند با قصهگویی مزیتهای این موارد را به فرزندان خود تفهیم کنند.
باید بدانیم با گوش دادن به قصهها، کودکان جزئیات داستان و ترتیب رویدادها را به خاطر میسپارند، این کار به تقویت حافظه و تمرکز آنها کمک میکند و بعضی از قصهها به کودکان فرصت میدهد تا درباره اخلاق، ارزشها، رفتارها و پیامدهای آنها تفکر کنند که این کار به داشتن قضاوت صحیح در آنها کمک میکند.
شیرانی: قصهگویی برای کودکان توانسته است در نرخ کاهش افسردگی و پرخاشگری آنها اثر مثبتی را به همراه داشته باشد به دلیل اینکه وقتی والدین برای کودکان قصه میگویند، به طور ناخودآگاه ارتباط بیشتری را با کودک برقرار میکنند و به دنیای ذهنی او توجه بیشتری دارند و موقع تعریف کردن قصه با فرزند ارتباط فیزیکی و ارتباط عاطفی بر قرار میکنند و این اتفاق موجب میشود که کودک کمتر احساس ناامنی کند و اضطراب کمتری در زندگی خواهد داشت و افسردگی او نیز کاهش پیدا میکند.
از سوی دیگر قصهگویی برای کودکان موجب کاهش پرخاشگری آنها میشود و به رشد اخلاقی و مهارتآموزی آنها کمک زیادی میکند، برای مثال قصهگویی به کودکان میآموزد وقتی از دست دوستان خود عصبانی میشود، با آنها چطور رفتار کند و سبکهای رفتاری جدید با دیگران را از متن قصه یاد میگیرد و از پرخاشگری و عصبانی شدن پرهیز میکند، در واقع قصهگویی کودکان را به آرامش و قرار دعوت میکند و آنها را از بی قراری و تنشها دور میکند.
قصهگویی یک ابزار قدرتمند برای رشد و توسعه کودکان است و تأثیرات شگرفی بر آنها دارد، از جمله تأثیرات مثبت قصهگویی بر کودکان میتوان به تأثیر بر رشد شناختی، افزایش مهارت زبان، تقویت حافظه، تأثیر بر رشد عاطفی، ایجاد احساس امنیت، شناسایی احساسات، تأثیر بر رشد اجتماعی، تقویت روابط عاطفی و تأثیر بر رشد اجتماعی اشاره کرد.
همچنین قصهها به کودکان اجازه میدهد، در دنیای خیالی غوطهور شوند و خودشان را به جای شخصیتهای مختلف قرار دهند. این کار باعث تقویت تخیل و خلاقیت آنها میشود و علاوه بر این قصه، کودکان را با کلمات جدید، جملههای مختلف و ساختار زبان آشنا میکند، این آشنایی به توسعه مهارت زبان، قلمرو لغوی و گفتار کودکان کمک میکند.
شیرانی: قصهها فضایی را برای ارتباط و گفتگو در خانواده ایجاد میکند و کودکان میتوانند درباره داستان، شخصیتها و رویدادها با والدین و خواهر و برادرهایشان گفتگو کنند و مهارتهای ارتباطی خود را بهبود بخشند، همچنین قصهها بر ایجاد هویت و احساس تعلق کودکان تأثیر بسزایی میگذارد، قصههای مردمی، فرهنگی و ملی به کودکان کمک میکنند تا با فرهنگ و تاریخ خود آشنا شوند و این آشنایی به آنها کمک میکند تا هویت خود را بهتر بشناسند و احساس تعالی به جامعه و فرهنگ خود داشته باشند.
قصهها باید متناسب با سن و سطح درک کودک انتخاب شود و در این راستا باید به علاقههای کودک توجه کنیم و قصههایی انتخاب شود که برای او جالب و مناسب باشد، همچنین قصهها باید ارزشهای اخلاقی مثبت همچون راستگویی، صداقت، مهربانی، کمک به دیگران و احترام را به کودکان بیاموزند و به کودکان فرصت دهند تا تخیل و خلاقیت خود را به کار گیرند، مهم است که زبان قصهها ساده و فهمیدنی باشد.
منبع:عصر ایران