به گزارش مجله خبری نگار،خانوادهها برای کمتر شدن هزینه و راحتتر بودن زندگی ترجیح میدهند فقط ۱ – ۲ فرزند داشته باشند ولی عواقب کم فرزندی یا تک فرزندی میتواند مشکلات منفی پنهانی به دنبال داشته باشد که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
فرزند شما با نداشتن خواهر و برادر در منزل احساس تنهایی دارد و در نتیجه برای پر کردن این خلاء روانی به صورت افراطی به موبایل، تلویزیون و کامپیوتر روی میآرود.
از آنجا که ارتباط کمتری در خانه دارد در کسب مهارتهای اجتماعی موفق نیست و از زندگی در اجتماع کوچک خانواده محروم است.
فرزندان دوم معمولا به دلیل تقلید از فرزند اول خیلی سریعتر میتوانند مهارتهای لازم را بدست بیاورند و رشد کنند به عنوان مثال کودک در سن ۴ سالگی باید بتواند مسواک بزند، لباسش را تعویض کند، از پله بالا برود، دوچرخه سواری کند، دکلمه هایش را ببندد و ....
کودکان در خانوادههای تک فرزندی خیلی دیرتر به این مهارتها میرسند.
در خانوادههای چند فرزندی، توجه و مراقبت والدین از یک نفر برداشته میشود و کودک مجبور میشود خودش مهارتهای لازم برای کارهایش را بیاموزد و با حضور دیگر کودکان حس رقابت بین آنها باعث میشود تشویق شود کارهایش را بهتر انجام دهد.
زمانی که تعداد فرزندان کمتر است والدین توجه بسیار بیشتری به آنها نشان میدهند و به اصطلاح لوسش میکنند و تحمل دیدن گریه اش را ندارند و خواسته هایش را بیش از حد بر آورده میکنند در نتیجه نازپرورده میشود. از سویی دیگر ناخودآگاه توجه زیادی به حفظ سلامتی او دارید و فرزندتان به صورت ناخواسته از بسیاری از تفریحات سالم محروم میشود، چون هیچ بازی و تفریح فیزیکیای بی خطرنیست حتی دویدن.
اگر خدای ناکرده اتفاق ناخوشایندی برای فرزندتان بیوفتد یا او را از دست بدهید ضربه روحی غیر قابل جبرانی برای شما خواهد بود یا اگر به خاطر ازدواج یا تحصیل از شما دور شود تحملش برایتان سختتر خواهد شد.
از آنجا که قرار نیست منابع مالی خانواده بین فرزندان تقسیم شود، فرزند شما پر توقع میشود، چون میداند که پدر و مادرش هر چه دارند به او تعلق میگیرد و مستقل بار آوردن او کار سختی میشود. انسانها تا وقتی همه چیز برایشان مهیا باشد دست به اقدامی نمیزنند.
نوههای شما احساس تنهایی بیشتری نسبت به فرزندتان خواهند داشت چرا که از داشتن روابط فامیلی نزدیک که نقشی حمایتگر از جنبه عاطفی دارند محروم میشوند. از سویی از داشتن عمه، عمو، خاله و دایی محروم میشوند از سویی دیگر داشتن دختر عمو یا پسر خاله هم سن که به راحتی و بدون دغدغه بتوانند با آنها بازی کنند و وقت بگذرانند محروم خواهند شد. به طور کلی وجود نسبتهای خانوادگی بیشتر باعث کاهش انحراف و ناهنجاری در فرزندان میشود.
به نظر شما در دوران سالمندی هر فرزند چقدر میتواند به شما سر بزند؟ زمانی که نیاز به حمایت عاطفی و دستگیری فرزندانتان دارید این که فرزندتان بخواهد کار و زندگی خودش را رها کند و به شما سر بزند فشار غیر قابل تحملی بر او وارد میکند ولی اگر تعداد فرزندان بیشتر باشد این مشکل به چشم نخواهد آمد و وظایف بین فرزندان تقسیم خواهد شد.
فرزندانی که در خانواده کم جمعیت رشد میکند به تنها بودن همیشگی عادت میکنند و همیشه به کار خودشان، تلویزیون یا بازیهای کامپیوتری مشغولند و ترجیح میدهند کمتر در اجتماع حضور فیزیکی داشته باشند حتی در مهمانیها تبلت خودشان را در دست میگیرند و گوشهای سرگرم میشوند و با جمع اخت نمیگیرند ولی این مشکل در خانواده پر جمعیت کمتر است و بچهها بیشتر با فعالیتهای فیزیکی و بازی و کشتی گرفتن ودنبال هم دویدن وقت و انرژی خود را صرف میکنند.
انسان در بطن جامعه و فراز و نشیبهایی که در روابط اجتماعی پشت سر میگذارد رشد میکند و توانایی حل مشکلات را پیدا میکند. در خانوادههای چند فرزندی، کودکان با کشمکشهایی که بینشان ایجاد میشود مجبور میشوند برای حل مشکل تلاش کنند و در نتیجه قدرت حل مشکل در آنها بالا میرود.
ولی در خانواده کم فرزند، والدین همیشه از فرزندشان حمایت میکنند و مشکلاتش را حل میکنند و در آینده فرزندان در مدرسه و جامعه قادر به حل مشکلاتشان نخواهند بود و همیشه منتظر دخالت والدین میشوند.
منبع:اینفو