۲۷ خرداد ۱۴۰۳
زناشویی
به گزارش مجله خبری نگار،آسمان امشب ز داغ و ماتمت گریان بُوَد
مشهد امشب از فراغ خادمش حیران بُوَد
دخت تو بر شانه مادر چه میبارد ز صبر
جمله ایران، شهیدم با تو همپیمان بُودای شهید آشنا بر رب سلامی هم رسان
یا رضا لطفت همیشه شامل جیران بود
عاقبت با خستگیهایت شبی رفتی ولی
روح تو در خاک ایران همچنان سیران بود
این غزل تا عاقبت عطر شهادت میدهد
بیت بیت این غزل از داغ تو گریان بود
حالیا اندوهناکیم از نبودت جان ما
آسمان آرام باش او مرد این میدان بود
خادما اندر میان ورزقان هستی چرا
پس چرا گفتند که خادم عازم تهران بود
رفت، اما دست اهریمن به خاکش نارسید
خادم شهر رضا در جنگِ با شیطان بُوَدای رضا جان، یار تو امشب سراغت آمده
خادمم امشب کنار ایزد کیوان بود