به گزارش مجله خبری نگار، مسابقاتی که با قهرمانی قطر و نایبقهرمانی ژاپن به پایان رسید تا یک بار دیگر هندبال ایران در حسرت حضور روی یکی از سکوهای قاره کهن بماند. واقعیت این است که تیم ملی هندبال از سال ۲۰۱۴ به این طرف نتوانسته موفقیت قابل توجهی بگیرد. سالهاست به این بهانه که تیمهایی مثل قطر و بحرین از بازیکنان چندملیتی استفاده میکنند تلاش شده نتایج تیم ملی ایران توجیه شود؛ اما این توجیه نمیتواند باعث کتمان حقایق باشد. در ادامه دلایلی که باعث ناکامی مداوم تیم ملی هندبال شده مورد بررسی قرار گرفته است.
از زمانی که علیرضا پاکدل ریاست فدراسیون هندبال را بر عهده گرفته به ترتیب علیرضا حبیبی، مانوئل مونتایا فرناندز، وسلین وویوویچ و مجید رحیمیزاده به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شدند؛ مربیانی که هیچ سنخیتی بین آنها دیده نمیشود و هر کدام تفکرات تاکتیکی متفاوتی دارند. منطقی است که در انتخاب سرمربی تیم ملی باید سبک هندبال ایران مورد توجه قرار بگیرد؛ اما این اتفاق تاکنون رخ نداده است و فدراسیون هندبال یک بار از جنوب غربی اروپا مربی انتخاب میکند و یک بار از شرق این قاره؛ در نهایت هم وقتی با هیچ کدام از آنها به موفقیت نمیرسد بار دیگر مربی ایرانی را انتخاب میکند. نکته مهم اینکه اگر قرار بر حضور مربی ایرانی بود حبیبی به مراتب مربی بادانشتر از رحیمیزاده محسوب میشود و اگر به حبیبی اجازه داده میشد که همچنان سرمربی تیم ملی باشد، قطعاً اتفاقات بهتری برای این تیم رخ میداد.
مجید رحیمیزاده در گفـتوگویی بعد از ششمی تیم ملی در مسابقات قهرمانی توضیحاتی داد که بیشتر به توجیه شباهت داشت. او گفت: «روزی آرزو داشتیم با اختلاف کم به تیمهای مدعی مانند کره، قطر و ژاپن ببازیم، اما حالا حسرت شکست را میخوریم، در حالی مقابل این رقبای قدر نتیجه را واگذار کردیم که بیش از ۵۰ دقیقه از حریفان خود جلو بودیم، مربیان قبلی تیم ملی علیرغم فرصت ۳ ساله نتوانستند چنین نتایجی کسب کنند.»
رحیمیزاده در این گفتگو هیچ تقصیری را متوجه خودش نمیداند و بدتر اینکه پای مربیان پیشین تیم ملی را وسط میکشد. تبدیل پیروزی به شکست در دقایق پایانی بیشتر از همه به دلیل اشتباهات او بود که نتوانست در این دقایق تیمش را به گونهای کوچ کند که نتیجه تغییر نکند؛ اما این مربی حداقل در ظاهر چنین اعتقادی ندارد.
در سالهای پیش از ریاست علیرضا پاکدل در فدراسیون هندبال، مشکل بازیکنسالاری در هندبال ایران موج میزد. کار به جایی رسیده بود که بازیکن تیم ملی، درِ اتاقش را در هتل با زدن لگد، سوراخ کرد. در آن زمان حتی برای اینکه چه بازیکنانی از تیم ملی خط بخورند هم نظر برخی بازیکنان لحاظ میشد. این مشکل در سالهای اخیر کمرنگتر از قبل شد؛ اما همچنان ادامه دارد. بعضی لژیونرها به دلایل مختلف حاضر به همراهی تیم ملی در مسابقات مختلف نشدند؛ اما باز هم از آنها دعوت شد تا به تیم ملی بیایند. در همین مسابقات اخیر سرمربی تیم ملی جرأت تعویض یک بازیکن خاص را نداشت؛ تنها به این دلیل که او سوگلی فدراسیون محسوب میشود. قطعاً زمانی که سرمربی تیم ملی تصور کند حد و اندازهاش کمتر از بازیکنان است چنین اتفاقاتی رخ میدهد.
به تازگی فدراسیون هندبال با یک مربی مصری برای هدایت تیم ملی جوانان به توافق رسید. شریف مؤمن محمد حجازی رزومه پررنگی دارد و میتواند برای تیم جوانان مثمرثمر باشد. فدراسیون هندبال به درستی متوجه این موضوع شده که باید از مربیان خارجی در تیمهای پایه استفاده کند؛ هر چند این اتفاق خیلی دیر رخ داد. نتایجی که در چند سال گذشته تیمهای پایه ایران در قاره آسیا کسب کردند بد نبودند و حتی روی سکو هم رفتند؛ اما این موفقیتها تأثیری در تیم ملی بزرگسالان نداشت تا مشخص شود در تیمهای پایه بیشتر از نتیجهگرایی باید به دنبال بازیکنسازی بود.
لیگ برتر هندبال ایران کیفیت لازم را ندارد و نمیتواند کمک حال تیم ملی شود. تا زمانی که اولویت فدراسیون هندبال، برگزاری لیگ به هر شکل ممکن باشد، نمیتواند انتظار داشت که این رقابتها بتواند بازیکنان باکیفیتی را به تیم ملی تحویل دهد. هر چند در شرایطی که تیمها با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکنند، نباید انتظار زیادی از آنها داشت؛ اما فدراسیون هندبال میتواند با سیاستگذاری مبتنی بر کیفیگرایی، لیگ را به سمتی ببرد که سطح فنیاش بالاتر برود.
رسیدن به موفقیت به عوامل مختلفی بستگی دارد که در این گزارش به برخی از آنها اشاره شد. فدراسیون هندبال باید بپذیرد که با این رویه تیم ملی در آینده هم حرفی برای گفتن نخواهد داشت. انتقادهای منصفانهای که در خصوص عملکرد تیم ملی میشود را باید به فال نیک گرفت و نه اینکه به دلیل برخی مشاورههای اشتباه مقابل آنها جبههگیری کرد. موفقیت تیمهای ملی در میادین بینالمللی آمال و آرزوی همه اهالی ورزش اعم از کارشناسان و رسانهها است و نباید اینگونه برداشت شود که هر نقدی غرضورزانه است.