به گزارش مجله خبری نگار، در مطلبی که در وبسایت این آژانس منتشر شده، آمده است:
ولادیمیر پوتین پدر اغلب پسرش ولادیمیر را «تنبل» توصیف میکرد. ولدیا (لقب روسی ولادیمیر) به خاطر دیر رسیدن به مدرسه، با وجود اینکه مدرسه در کنار خانهاش قرار داشت، شناخته میشد. ولدیا به دلیل شیطنتش بلافاصله در گروه پیشاهنگی پذیرفته نشد و وقتی از کلاس چهارم به پنجم منتقل شد، در دو درس مردود شد.
امروزه، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، میداند که «تنها راه مبارزه با تنبلی، دست به کار شدن است» و در اینجا داستان تحول ولدیا پوتین، دانشآموز مدرسهای لنینگراد، را که آرزوی کار در سرویس اطلاعاتی را داشت، روایت میکنیم.
ورا گورویچ
پوتین میگوید: «پدرم مرتباً کنتور برق را کنترل میکرد و هر کوپک را بررسی میکرد تا بتواند کل قبض برق را به موقع و نقدی پرداخت کند. من هنوز هم این عادت را دارم: هرگز چراغها را روشن نمیگذارم. از بچگی عادت کردهام که همیشه وقتی از اتاقی بیرون میروم، چراغها را خاموش کنم.»
رئیس جمهور روسیه در یک آپارتمان مشترک در لنینگراد، بدون دوش یا آسانسور و با سیستم گرمایش هیزمی بزرگ شد. خانواده او متواضع و از طبقه کارگر بودند و پدرش سختگیر بود، با این حال، همانطور که پوتین توصیف کرد، "فضایی از عشق" بر خانواده حاکم بود. رئیس جمهور در فیلم "پوتین" به کارگردانی مدیر کل TASS ادامه میدهد: "من هرگز نشنیدهام که پدرم در حضور من حتی یک کلمه ناسزا بگوید. " در حالی که رئیس جمهور امروز ممکن است به خود اجازه دهد از زبان تند استفاده کند، اما فقط زمانی که از عملکرد خود ناراضی است، از آن علیه خود استفاده میکند: "چنین گناهی در روسیه وجود دارد. بیایید برای آن دعا کنیم. "
پوتین مانند همه دانشآموزان لنینگراد، قایمموشک بازی میکرد. او دانشآموز فقیری در مدرسه ابتدایی و دردسرساز بود. ورا گورویچ، معلم آلمانی او و معلم کلاس از کلاس پنجم تا هشتم، گفت: «او از کلاسها غیبت میکرد، همه درها را باز میکرد و فریاد میزد: 'کو-کو، من اینجام! '. او قطعاً دردسرساز، پر از انرژی و اشتیاق بود.» به لطف خاطرات او با عنوان «ولادیمیر پوتین: پدران. دوستان. معلمان»، که گزیدههایی از آن به صورت آنلاین منتشر شده است، ما برخی از داستانهای دوران مدرسه رئیسجمهور را میدانیم. این معلم اکنون ۹۱ ساله و دانشآموز سابقش ۷۲ ساله است و آنها هنوز هم مرتباً با هم ملاقات میکنند.
به گفته ورا گورویچ، در طول زنگ تفریح ۵ تا ۱۰ دقیقهای، ولدیا «به تمام طبقات مدرسه و سلف سرویس سر میزد، چندین بار از پلهها بالا و پایین میدوید، در راهروها با بچههای بزرگتر مسابقه میداد و حتی دعوا هم میکرد.» او کوچکترین پسر محله بود، اما میدانست اگر دعوایی پیش میآمد، چگونه مقابله به مثل کند. همانطور که معلم گفت، او «پرخاشگر، توهینکننده، قلدر یا چیزی شبیه به این» نبود، بلکه به سادگی «همیشه از همه دفاع میکرد، از همه دفاع میکرد».
خود رئیس جمهور اصولی را که از کودکی آموخته و سیاستهای امروزش را هدایت میکند، پنهان نمیکند: «من یک قانون را از خیابانهای لنینگراد یاد گرفتم: اگر جنگی اجتنابناپذیر است، باید اول حمله کنی.»
رئیس جمهور پوتین داستان دوران کودکی خود را با آندری کوندراشوف تعریف کرد. روزی، او در حال پایین آمدن از پلههای ساختمان آپارتمانش بود که موشی را دید. تصمیم گرفت آن را تعقیب کند. پوتین موش را گیر انداخت، موش برگشت و پوتین را تعقیب کرد. رئیس جمهور به یاد آورد: «موش فقط من را تعقیب نکرد، بلکه سعی کرد از پلهای به پله دیگر، از طبقهای به طبقه دیگر، روی سرم بپرد. ما باید به یاد داشته باشیم که کسی را گیر نیندازیم.»
ورا گورویچ به یاد میآورد: «من همیشه به او میگفتم، 'پوتین، یادت باشد، اگر در مدرسه ابتدایی به اندازه کافی سخت کار نکنی، میتوانم تو را به کلاس قبلی برگردانم، پس بنشین، درس بخوان و با تمرکز کار کن. '» وقتی گورویچ تدریس کلاس پنجم را شروع کرد، در ابتدا کلاس نمیخواست او را بپذیرد؛ او خیلی جوان به نظر میرسید. آنها پر سر و صدا و شلوغ بودند و ما را هو میکردند. سپس، معلم به یاد میآورد، ولودیا کلاس را توبیخ کرد و گفت: «دیگر شلوغ نکنید. ما که گله گاو نیستیم.» و این روش جواب داد.
ورا گورویچ برای دیدار با والدین دانش آموزانش و بررسی وضعیت زندگی آنها آمده بود. وقتی او به دیدار خانواده پوتین رفت، مادر پوتین پرسید: «آیا او دوباره در مدرسه اشتباه کرد؟» و پدرش پرسید: «پسر تنبل من چه کار کرد؟» دانش آموز حتی تکالیفش را شروع نکرده بود. وقتی او را سرزنش کردند، پوتین غرغر کرد: «اگر ارزشش را دارد. من میتوانم تمام تکالیفم را در یک ساعت تمام کنم.»
پوتین تحت تأثیر معلمش، از یک دانشآموز تنبل به یک دانشآموز کوشاتر تبدیل شد. او شروع به تمرین بوکس کرد. رئیس جمهور ادامه میدهد: «در آنجا، بینیام را شکستند و در حالی که در حال بهبود بود، به کشتی روی آوردم.»
والدینش مخالف شرکت او در کشتی بودند؛ پدرش ترجیح میداد پسرش نواختن چنگ (سازی شبیه آکاردئون روسی) را یاد بگیرد. پوتین به یاد میآورد: «آنها میگفتند کشتی مثل یک مبارزه است، بنابراین نباید در آن شرکت کنی.» سپس آناتولی راخلین، مربی جودو، آنها را متقاعد کرد که اینطور نباشد و مخصوصاً برای صحبت به خانه آنها آمد. پوتین ادامه میدهد: «آناتولی راخلین مرا از خیابان و از بازی کردن بیرون کشید. او با دادن فرصت ورزش به من، طرز فکر و اولویتهای زندگیام را به طرز چشمگیری تغییر داد. از این نظر، او بر سرنوشت و آینده من تأثیر گذاشت.» در کلاس ششم، پوتین بالاخره یک کراوات قرمز گرفت (او به گروه پیشاهنگی پسران پیوست). ولادیمیر پوتین ادامه میدهد: «قبل از آن، من در گروه پیشگامان پذیرفته نشدم، چون دردسرساز بودم.»
ولدیا پوتین در باشگاه زبان آلمانی ورا گورویچ شرکت میکرد، هرچند زمانی به ترک آن فکر کرده بود. او به معلم نزدیک شد و پرسید: «آیا هر آلمانی فاشیست است؟» پس از یک گفتگوی طولانی، تصمیم گرفت: «نه، باشه، من آلمانی یاد میگیرم.» و او موفق شد: وقتی بزرگسالان به باشگاه میآمدند، معلم از پوتین میخواست صحبت کند و او میگفت: «هر کسی که میخواهد به جای من صحبت کند!» گورویچ با خنده ادامه میدهد: «حالا که او رئیس جمهور است و باید سخنرانی کند، به آن لحظات نگاه میکنم و با خودم فکر میکنم: حالا سعی کن از سخنرانی در جمع فاصله بگیری!»
پوتین به دلیل مسابقاتش گاهی اوقات نمیتوانست با همکلاسیهایش به پیادهروی برود، اما همیشه بعد از اینکه آنها اردو میزدند، آنها را پیدا میکرد. ورا گورویچ به یاد میآورد که یک بار وقتی بچهها داشتند ناهار آماده میکردند، سر و کلهاش پیدا شد. وقتی از او پرسیدند که چطور آنها را پیدا کرده، پاسخ داد: «از روی بو. بوی سوپ ماست که اتاق را پر کرده بود، مرا به سمت شما هدایت کرد.» پوتین هنوز هم عاشق این سوپ است و حتی آن را به دوست چینیاش شی جینپینگ معرفی کرده است.
اتفاقاً پدر رئیس جمهور، آنطور که خودش به یاد میآورد، به آشپزی علاقه داشت: «او خوشمزهترین غذاهای معروف سن پترزبورگ و لنینگراد را میپخت.» امروزه، او از مهمانان کرملین با انواع غذاهای لذیذ و بستنی پذیرایی میکند، اما خود پوتین هنوز هم از غذاهای ساده لذت میبرد و اعتراف کرده است که هر روز فرنی میخورد.
یکی از همکاران سابق پوتین میگوید: «او همیشه شیکپوش بود، پیراهن آبی اتوکشیده و کراوات میپوشید.»
پوتین هنوز هم پیراهنهای اتو شده میپوشد. در سال ۲۰۲۱، طی یک «خط مستقیم با رئیس جمهور»، او از خشکشوییهایی که در منطقه اوگاریوو (جایی که یکی از اقامتگاههای ریاست جمهوری در آن واقع شده است) از لباسهایش مراقبت میکنند، تشکر کرد و گفت: «من به ندرت آنها را میبینم. اما همیشه از نتایج کارشان تحت تأثیر قرار میگیرم. این را بدون ذرهای کنایه میگویم. چون وقتی این پیراهنها را میپوشم، انگار همین الان از فروشگاه بیرون آمدهاند.».
اما این مربوط به دوران دبیرستان است، چرا که رئیس جمهور از مدرسهی دیگری فارغالتحصیل شد (مدرسهی قبلی او فقط هشت سال باز بود). او علوم سیاسی و انشا نویسی را آنقدر خوب خواند که معلمش یکی از انشاهایش را برای خواندن در رادیو فرستاد. او هرگز اجازه تقلب نمیداد و همه همکلاسیهایش میدانستند که او میخواهد در حوزهی اطلاعات کار کند.
او بعدها گفت: «در واقع، خیلی سخت است که بگویی 'میخواهم جاسوس شوم' و بعد استخدام شوی. این اتفاق برای من نیفتاد.» به گفته ورا گورویچ، پوتین در دوران دانشجویی از «خانه بزرگ» (ساختمان کا گ ب در لنینگراد) بازدید کرد و به او توصیه شد که در علوم انسانی تحصیلات خوبی داشته باشد.
پوتین اعتراف کرد که مجذوب «عشق خدمت به میهن» شده است: «من همیشه مجذوب این ایده بودهام که یک گروه کوچک، یک یا دو نفر، میتوانند بر روند کل نبردها و حتی سرنوشت شاید هزاران نفر تأثیر بگذارند.»، اما آناتولی راخلین، مربی جودو، سعی کرد او را منصرف کند و گفت: «این را برای چه میخواهید؟ یک موسسه مهندسی مکانیک در یک کارخانه وجود دارد. این حرفهای است که میتوانید با مبارزه جودو ترکیب کنید.»
جودو بخش جداییناپذیر زندگی پوتین باقی ماند، اما او تحصیلات مهندسی مکانیک را رد کرد و در دانشکده حقوق دانشگاه ایالتی لنینگراد ثبت نام کرد. او دانشجوی برجستهای در آنجا نبود، اما سختکوش بود. یوری تولستوی، استاد حقوق رومانیایی، در فیلم کوندراشوف روایت میکند: «شاید اغراق کرده باشم، اما او در ابتدا نمره C گرفت، اما دوباره در امتحان شرکت کرد.»
با این حال، این «قابل قبول» مانع از آن نشد که رئیس جمهور بعداً با معلم تماس بگیرد و تولدش را تبریک بگوید. با این حال، این ورا گورویچ، معلم رئیس جمهور، بود که گیج شده بود و نمیدانست پس از انتخاب شدنش چگونه با او صحبت کند. در عوض، او به او گفت: «برای تو، من همیشه ولدیا پوتین بودهام، هستم و خواهم ماند.» در سال ۲۰۲۴، ورا گورویچ در مراسم تحلیف دانشآموز سابق خود شرکت کرد و امسال نیز در رژه پیروزی شرکت کرد. گورویچ میگوید: «من در جایگاهی نیستم که تصمیمات او را ارزیابی کنم، هرچند من معلم او بودم. حالا، شاید، او معلم من شده باشد.»
در سال ۲۰۱۶، در یکی از قسمتهای برنامه «خط مستقیم با رئیس جمهور»، دانشآموزی از رئیس جمهور پوتین پرسید که برای رئیس جمهور شدن باید در کدام موسسه آموزشی تحصیل کند. اگرچه رهبر روسیه قبلاً از مدرسه خوشش نمیآمد، اما با قاطعیت پاسخ داد: «هر موسسهای. اما مهمترین چیز این است که خوب درس بخوانی.»
منبع: خبرگزاری تاس