به گزارش مجله خبری نگار،محققان اکنون شواهد دقیقی در دست دارند که نشان میدهد دوری از تعاملات اجتماعی چگونه میتواند بر ساختار مغز انسان تأثیر بگذارد.
در این پژوهش، ۲۵ داوطلب که یک سال در ایستگاه تحقیقاتی کُنکوردیا در جنوبگان زندگی کرده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. این ایستگاه ۱۱۰۰ کیلومتر با نزدیکترین ساحل فاصله دارد و شرایط دشواری، چون تاریکی چندماهه و نبود امکان نجات فوری را فراهم میآورد. این موقعیت، فرصتی نادر و قابلقبول از نظر اخلاقی برای بررسی تأثیرات انزوای اجتماعی مزمن محسوب میشود.
ایستگاه کُنکوردیا یکی از معدود مکانهایی است که انزوای شدید مورد انتظار در سفرهای فضایی، بهویژه مأموریتهای مریخ، را شبیهسازی میکند. ارتفاع بالای این منطقه معادل ۴۰۰۰ متر بالاتر از سطح دریا احساس میشود و دمای هوا به کمتر از ۵۶- درجه سانتیگراد میرسد. همچنین خورشید برای هفتهها ناپدید میشود، و فشارهای روانی سنگینی را بر ساکنان تحمیل میکند.
تیم تحقیقاتی به سرپرستی دکتر «ماتیاس باسنر» و دکتر «دیوید آر. رولف» از دانشگاه پنسیلوانیا، مغز داوطلبان را در سه مرحله تصویربرداری کردند:
پیش از ترک اروپا
در فاصله ۱۶ روز پس از بازگشت
پنج ماه بعد از بازگشت
چهار داوطلب دیگر نیز در تمام مکانهای تصویربرداری حضور داشتند تا اختلاف بین دستگاهها کنترل شود. همچنین یک گروه کنترل در آلمان که در هیچ مأموریتی شرکت نکرده بودند برای مقایسه استفاده شدند.
تصاویرامآرآی نشان دادند که ماده خاکستری در نواحی گیجگاهی، آهیانهای و ساختارهای عمقی مانند هیپوکامپ، پالیدوم و تالاموس کاهش یافته است. بهطور همزمان، فضاهای بطنی که حاوی مایع مغزی-نخاعی هستند، بزرگتر شدند که نشاندهندهی جایگزینی بافت مغزی با مایع است.
پس از گذشت پنج ماه، بیشتر این کاهشها به حالت طبیعی بازگشت، اما کاهش در ناحیه تالاموس که مرکز پردازش حسی است، پابرجا ماند.
لوب آهیانهای: کاهش حدود ۰٫۴ انحراف معیار
بطنهای جانبی: افزایش مشابه
گروه کنترل چنین تغییراتی را نشان نداد، که این موضوع نشان میدهد عوامل محیطی مانند سرما، محدودیت فضا و انزوای اجتماعی دلیل اصلی تغییرات مغزی بودند، نه گذر زمان.
دادههای مربوط به کیفیت خواب و دستگاههای پایش خواب نشان دادند افرادی که خواب بهتر و طولانیتری داشتند، ماده خاکستری کمتری در ناحیه هیپوکامپ و قشر گیجگاهی از دست دادند.
فعالیتهایی مانند وزنهبرداری یا دوچرخهسواری با حفظ حجم مغز همراه بودند. این یافتهها با پژوهشهای قبلی در مورد «نوروزایی ناشی از ورزش» همخوانی دارد.
در مطالعهای در ژاپن با شرکت ۸۸۹۶ سالمند، افرادی که کمترین تعامل اجتماعی را داشتند، بهطور میانگین ۰٫۵ درصد حجم مغزی کمتری داشتند و نواحی هیپوکامپ و آمیگدال آنها نیز کوچکتر بود.
مطالعات گستردهتر نیز نشان دادهاند که انزوای اجتماعی مزمن منجر به:
نازک شدن بافت جلویی هیپوکامپ
کاهش ضخامت قشر مغز
افت کارایی ماده سفید مغزی
در آزمایشات روی جوندگان نیز، حیوانات منزوی دچار تحلیل در شاخههای نورونی هیپوکامپ شدند، مشابه یافتههای انسانی.
سلامت مغز اکنون در فهرست ۱۴ اولویت اصلی برای مأموریتهای چندساله فضایی قرار گرفته است. در شرایط بیوزنی، مایع مغزی جابهجا میشود و فشار درونجمجمهای افزایش مییابد. ترکیب این وضعیت با انزوای اجتماعی میتواند خطر را تشدید کند.
برنامهریزی ورزشی ساختاریافته
چرخه نور منظم برای حفظ خواب
واقعیت مجازی برای ارتباط با خانواده
یافتههای ایستگاه کُنکوردیا نشان میدهد که این اقدامات نه لوکس، بلکه ضرورتهایی برای حفظ عملکرد شناختی فضانوردان هستند.
این یافتهها ضرورت توجه به تنهایی را بهعنوان یک خطر زیستی، نه صرفاً احساسی، نشان میدهد. راهکارهایی ساده، اما مؤثر میتواند فرسایش عصبی را کاهش دهد:
تقویت پیوندهای اجتماعی
فراهمکردن دسترسی به فضاهای سبز
تجویز ورزشهای گروهی
باسنر و رولف در حال برنامهریزی برای مطالعه جدیدی در کُنکوردیا با استفاده از دستگاههای تصویربرداری پرتابل هستند تا تغییرات را بهصورت زنده ثبت کنند. گسترش نمونهها به زنان و سالمندان کمک میکند مشخص شود آیا پاسخ مغزی به انزوا عمومی است یا نه.
طراحان سیاستهای سالمندی نیز میتوانند از این یافتهها بهره ببرند؛ طراحی فضاهایی که موجب گفتوگو در راهروها یا صرف غذاهای مشترک میشود، ممکن است برای مغز انسان همانقدر مفید باشد که ورزش برای کاوشگران قطب جنوب بود.
منبع: فوت وفن