به گزارش مجله خبری نگار،نجمه ایرانیان؛ با فرارسیدن ماه محرم، دلها دوباره به تپش افتادهاند؛ گویی همهچیز در انتظار این ماه مانده بود، ماهی که نهفقط یادآور یک واقعه تاریخی، بلکه تبلور زندهای از ایمان، آزادگی و فداکاری است.
از همان شبهای آغازین، شهرها و روستاها سیاهپوش شدهاند؛ پرچمهای "یا حسین" و "یا اباالفضل" در کوچهها و خیابانها افراشته شدهاند و بوی نذریها، صدای طبلها و نوحهخوانیهای دلنشین فضا را روحانی کرده است.
در جایجای آبادان، از محلات قدیمی تا مناطق تازهساز، مردم با تمام وجود در تدارک مراسمها هستند.
حسینیهها شبها روشنتر از همیشهاند و در دل تاریکی، اشکهای عاشقان حسین (ع)، چون نوری از وفا میدرخشد. پیر و جوان، زن و مرد، کودک و نوجوان، هر یک به اندازهی توان خود، پای کار آمدهاند. برخی در حال پخش آب و چای نذریاند، برخی لباس سیاه به تن کرده و در دستههای سینهزنی شرکت میکنند، و برخی با صدایی لرزان، اما عاشق، نوای "یا حسین" سر میدهند.
شور محرم امسال، رنگی دیگر دارد؛ گویی دلها تشنهتر، بغضها سنگینتر، و عشقها شعلهورتر از همیشهاند. در هر هیئت، یاد رشادتها و مظلومیتهای یاران کربلا زنده میشود. وقتی صدای زنجیرها به گوش میرسد، وقتی عَلَم بالا میرود، و وقتی صدای روضهخوان به «علیاکبر» و «قاسم» میرسد، اشک از چشمها جاری میشود و دلها زیر و رو میگردد.
این روزها، خیابانها محل گذر کاروانهای عشق شدهاند. هر شب، دستههای عزاداری به راه میافتند، پرچم در دست و اشک در چشم، و با ضربآهنگ طبل و نوحه، گویی به کربلا نزدیک میشوند.
محرم برای مردم آبادان، فقط یک ماه نیست؛ یک خاطره زندهی تاریخی و عاطفی است که نسلبهنسل منتقل شده. حتی گرمای تیر و مرداد جنوب هم نتوانسته شور محرم را کمرنگ کند. مردم از جان مایه میگذارند، نه برای رسم و عادت، بلکه برای عهدی قلبی با سالار شهیدان.
در این شبها، نذریپزانها بیدارند، حسینیهها پُر از نور و صداست، و خانهها محل رجوع عشقورزان به اهلبیت شدهاند؛ و باز این حسین است که دلها را میبرد، و این اشکهاست که دلها را شستوشو میدهد.
آری، محرم از راه رسیده، و این مردم، با شور و اشتیاقی وصفناپذیر، میزبان کاروان کربلایند...