به گزارش مجله خبری نگار به نقل از روابط عمومی موزه سینما، پس از نمایش این مستند، اصلانی گفت: انور در سال ۱۳۳۲روی نمایشنامه «بلبل سرگشته» نوشته علی نصیریان کار کرد و با بازنویسی مجدد این متن، آن را با نام مستعار شاروند اجرا کرد. این تئاتر نخستین نمایشی است که از ایران مدرن به اروپا میرود و تحسینهای فراوانی برمیانگیزد. انور با وسواس شدید خود، تاریخ ویل دورانت را ویرایش دوباره کرد. او همچنین روی رمان «خشم و هیاهو» ویلیام فاکنر یک سال و نیم کار کرد و اثری فاخر را ارائه داد؛ بهگونهای که متن او نشانگر شیوه نوشتار فاکنر است.
وی ادامه داد: بعدها انور به سازمان برنامه دعوت میشود و در بخش فیلمسازی و مستندنگاری فعالیت میکند. در آنجا او یک طرح گسترده درباره برنامهریزی صنعتی آب در ایران ارائه میدهد. همچنین سفارشی را از سرمسازی رازی دریافت میکند و برای آن از ابتدا فیلمنامه ویژه مینویسد. انور بعدها بهخاطر اختلافات پیشآمده، سازمان برنامه را ترک میکند و فیلمهای او در این مجموعه، مصادرهشده باقی میمانند. سرانجام او در دایرهالمعارف فارسی با مصاحب همکار میشود و بخشهای هنری این دایرهالمعارف را هدایت میکند. مصاحب از ماجرای سازمان برنامه آگاه میشود و با پادرمیانی او، راشها در اختیار انور قرار میگیرد و او آنها را مونتاژ میکند.
اصلانی بیان کرد: انور مرکزی مربوط به تولید عکس و فیلمهای صنعتی راهاندازی کرد. پیش از آن، عکاسی صنعتی وجود نداشت و در واقع انور به عکاسی صنعتی مفهوم بخشید. در همین زمان آلبرت لاموریس فیلم «باد صبا» را درباره ایران ساخت و انور گفتار فیلم را بازنویسی کرد. گفتار او به یک روایت تصویری و زبانی تبدیل میشود و این نکته نشانگر اهمیت کار انور است.
وی توضیح داد: انور فیلم «باد صبا» را مانند پوستی میدانست که گوشت ندارد. او بدین وسیله کار لاموریس را مورد انتقاد قرار داد. لاموریس به او پیشنهاد داد که همراه یکدیگر سفرهایی به نقاط مختلف ایران داشته باشند؛ اما کشتهشدن لاموریس باعث شد این اتفاق سرانجامی نداشته باشد.
اصلانی با بیان اینکه منوچهر انور یک ادیب، نویسنده، فیلمساز، عکاس، تئاتریسین، مترجم و مؤلف بود، تأکید کرد: انور از شاخصههای مهم یک دوران به حساب میآید. او اکنون بیش از نود سال دارد، اما همچنان خوشحافظه و مرد اخلاق است.
وی همچنین درباره فیلم «نیشدارو» گفت: این فیلم در سال ۱۳۳۹ساخته شد و همزمان با آن فیلم «تخت جمشید» فریدون رهنما نیز ساخته شدهاست. این فیلم یک آبسترهنگاری و یک کانسپت از یک موضوع است. فیلمی که یک سفارش است، اما تبلیغ یک موضوع نیست. در این فیلم از مسائلی که مشمئزکننده بهنظر میآیند، زیبایی کشف میشود. «نیشدارو» یک اکسپرسیونیسم آبستره است و این موضوع حتی در فیلمهای انگلیسی آن دوره مشاهده نمیشود. این فیلم در زمان خود یک اثر پیشرو و یک مستند تجربی بوده است. گفتار فیلم توضیحی است، اما نوعی ریتم هم ایجاد میکند که نوعی تدوین بهحساب میآید. تدوین فیلم پیش از آنکه به ما توضیح بدهد، اجازه فهم صحنه را میدهد. این نکات در زمان خود یک نوآوری درخشان ادبی و نقاشانه از سینما بودهاند. درواقع «نیشدارو» از اولین فیلمهای دراماتیک در جهان است.
کارگردان مجموعه «سمک عیار» تصریح کرد: انور در این فیلم زیبایی یک پروسه را مطرح کرده و بیننده را به جستجوگری تشویق میکند. گفتار فیلم، موضوع را برای تماشاگر حل میکند و به همین دلیل تصویر وظیفه دیگری را برعهده میگیرد. زیبایینگاری از موضوع، برای اولینبار در ایران با فیلم «نیشدارو» مطرح میشود.
اصلانی ادامه داد: منوچهر انور در این فیلم یک جاودانگی از پویش انسانی را مطرح میکند. این فیلم فهم ما را از یک پروسه صنعتی و در عین حال جگرخراش گسترش میدهد و زیبایی این تلاش و رنج را مطرح میکند و این موضوع در آن زمان یک اتفاق مهم بودهاست. این مسائل در فیلمهای دیگر انور وجود ندارد و دلیلش این است که انور از ساخت «نیشدارو» سرخورده شد.
وی در پایان گفت: در تاریخ سینما و ادبیات ایران انقطاع وجود دارد و به نقاط تحول توجه نمیشود. تاریخ فقط حوادث نیست بلکه کاراکتر ما است. سینما برآیند همه تفکرات، صنایع و هنرها است. هیچ فیلسوف قرن بیستمی را پیدا نمیکنید که درباره سینما بحث نکرده باشد