به گزارش مجله خبری نگار/ایران: یک سال قبل گزارش درگیری خونینی در یکی از خیابانهای جنوب تهران به مأموران پلیس اعلام شد. پس از آن مأموران به محل اعزام شدند و با بررسیهای اولیه مشخص شد که درگیری میان دو پسرجوان رخ داده است.
مجروح حادثه به بیمارستان منتقل شد، اما ساعتی بعد جان باخت و ردیابیها برای دستگیری متهم فراری آغاز شد.
در ادامه تحقیقات مادر مقتول به مأموران گفت: پسرم با متهم دوستصمیمی بودند، اما از چند ماه قبل اختلافی بینشان پیش آمد و مدام باهم درگیر بودند تا اینکه روز حادثه متهم با پسرم تماس گرفت و قرار ملاقات گذاشت. اما وقتی پسرم سر قرار رفت او را با چاقو زد و فرار کرد. با دستگیری متهم او در همان بازجوییهای اولیه به قتل دوستش اعتراف کرد و گفت: من نمیخواستم دوستم را بزنم البته از چند ماه قبل سر موضوعی باهم اختلاف داشتیم، ولی روز حادثه عصبانی شدم و او را زدم.
با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه اولیایدم درخواست قصاص کردند.
سپس متهم به جایگاه رفت و گفت: هیچوقت فکر نمیکردم رفاقتم با مقتول، سر موضوعی پیشپا افتاده به اینجا کشیده شود، البته او خودش مقصر بود و دائم به من بد و بیراه میگفت و پیامهای تهدیدآمیز میفرستاد و من از رفتارش کلافه و خسته شده بودم.
درنهایت کاسه صبرم لبریز شد و از او خواستم تا قرار بگذاریم و تسویهحساب کنیم. او به من گفت اگر جرأتداری جلوی خانهما بیا. من همانموقع جلوی خانهشان رفتم تا با او صحبت کنم. اما بهمحض اینکه من را دید برایم چاقو کشید و به سمتم حمله کرد و من هم از ترسم به سرعت چاقویی را که در جیبم بود درآوردم و ضربهای به او زدم که ناخواسته ضربه به گردنش خورد و شاهرگش پاره شد.
متهم افزود: باور کنید قصدم قتل نبود، موضوع اختلاف ما آنقدر بچگانه بود که فکر نمیکردم کار به اینجا برسد.
پس از پایان اظهارات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.