به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: محسن هاشمی رفسنجانی پس از یک هفته دوباره پا به سیمای ملی گذاشت و درباره عملکرد شورای نگهبان با محمد بهادری جهرمی عضو پژوهشکده شورای نگهبان به مناظره پرداخت. محسن هاشمی در این گفتگو صریح و بی پرده به سراغ کارنامه شورای نگهبان رفت و از موارد متناقض در تصمیم گیریهای این شورا و کسانی که طی ادوار اخیر انتخابات صلاحیتشان تایید نشده بود، به صراحت سخن گفت. در مقابل نیز بهادری جهرمی به دفاع از عملکرد شورای نگهبان پرداخت و تاکید کرد که حتی یک مورد تخلف در بیش از ۳۰ انتخابات گذشته در زیرمجموعههای شورای نگهبان رخ نداده است. در ادامه بخشهای مهم اظهارات هر یک را میخوانید:
*از صداوسیما انتقاد دارم که من را دوباره برای مناظره دعوت کرده! من هفتۀ پیش گفتم که دوباره من را دعوت کنید، اما تعارف بود. چون من حرفهایم را قبلا زده بودم مجبور شدم بروم مطالعه کنم!
*نظارت استصوابی شورای نگهبان این طور باشد که ۱۲ فقیه پرونده نامزدها را شخصا بررسی کنند و به هیچ فرد یا دستگاه دیگری ارجاع ندهند. مثلا در مرحله پیش ثبت نامها ۵۰ هزار نفر ثبت نام کردند که ۲۵ هزار نفر آنها ثبت نام نهایی کردند. اگر قرار بود که اعضای شورای نگهبان برای بررسی این ۲۵ هزار نفر ۱۰ دقیقه یا ۲۰ دقیقه هم وقت بگذارند طبیعتا ۵۰۰ روز بررسی صلاحیت نامزدها باید طول میکشید. در نتیجه اینها مجبور شدند برای حکم دادن به افراد این را به یک دستگاهی که زیرمجموعه خودشان است، ارجاع دهند. اگر در هر ۲۰۸ حوزه فعالیت کنند که این تعداد آدم را رسیدگی کنند حداقل نیازمند ۲ هزار نفر است.
*شورای نگهبان تک بعدی به موضوع نگاه کرده و هیچ گاه پاسخگوی افکار عمومی در خصوص برخی تصمیماتش نبوده است. *یکی از این تناقضات، صلاحیت آقای مهرعلیزاده است؛ چطور یک فرد برای مجلس که یک کار تقنینی و گروهی است تأیید نمیشود، اما برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ تأیید میشود؟
*یا مثلاً درباره آقای علوی وزیر سابق اطلاعات دیدیم که برای انتخابات مجلس خبرگان رهبری تأیید شد، اما برای نمایندگی مجلس رد صلاحیت میشود و بعد هم میبینیم که به پیشنهاد رئیس جمهور سابق برای تصدی پست وزارت اطلاعات معرفی میشود.
*اگر بخواهم موارد نامه لاریجانی در اعتراض به رد صلاحیتش را باز کنم آبرویی برای شورای نگهبان نمیماند. *شورای نگهبان تحت تأثیر یک جریان امنیتی و مهندسی انتخابات رد صلاحیت میکند. با سفسطه نمیتوان شورای نگهبان را معصوم جلوه داد.
*ردههای کاری در شورای نگهبان و تیمی که برای شورای نگهبان کار میکنند، افرادی هستند که اصولا از یک طیف سیاسی انتخاب شده اند و بر اساس منویاتی که نظر خودشان است افراد را سوال پیچ میکنند.
*لفظ عدم احراز صلاحیت یک عبارت من درآوردی برای بیرون کردن یک عده از انتخابات است.
*شورای نگهبان در بررسی صلاحیتها براساس قانون عمل میکند. مرحوم هاشمی، آقای سلامتیان، الویری، حجتی کرمانی از جمله امضاکنندگان این قانون بودند که اتفاقاً الان منتقد آن شدند.
*در بیشتر کشورهای دنیا در نهادهای شبیه شورای نگهبان، مباحث داخل جلسات را منتشر نمیکنند و حتی مجرمانه است، ولی شورا واو به واو مباحث را منتشر میکند و در راستای پاسخگویی شوراست که نشان میدهد یک دانشجوی حقوق میتواند نظرات شورا را بخواند و نقد کند.
*در کشورهایی مثل آمریکا و ایتالیا انتشار قوانین ممنوع است، اما مشروح مذاکرات شورای نگهبان در کتابخانههای دانشکدهها وجود دارد و میتوان با مطالعه آن ها، نظر شورا را نقد کرد و این ناظر به شفافیت شوراست.
*ممکن است یکی در گزینش دستگاهی رد بشود، اما در دستگاه دیگری تأیید شود. انتخاباتها با همدیگر متفاوت و ممکن است شخصی شرایط خبرگان را داشته باشد، اما صلاحیت ریاست جمهوری را نداشته باشد، ممکن است شورا سند و مدرکی ببیند که متوجه بشود نظر سابقش اشتباه بوده است؛ خیلی از اسامی که ذکر شد در گذشته در هیئتهای اجرایی رد شدند، اما در شورا تأیید شدند.
*۵۵ یا ۵۷ درصد مردمی که نمیخواستند در انتخابات مشارکت کنند، دلایل معیشتی و اقتصادی را ذکر کرده بودند؛ بیست و اندی درصد بحث اشتغال را که عملا مسائل اقتصادی است، دلیل عدم مشارکت خود ذکر کرده اند. کمتر از ۳ درصد نظردهندگان هم عملکرد شورای نگهبان را نپذیرفته و گفته بودند ما، چون این رفتار را نمیپسندیم، در انتخابات شرکت نمیکنیم.
*نمیتوان از نظر مردم حرف زد چراکه ملاک برای شناخت نظر مردم قانون است که از طریق نمایندگان یا همه پرسی تعیین میشود؛ خروجی شورا منحصر به حزب و جناحی نبوده و طیفهای مختلف در این ۴۵ سال بر سر کار آمدند که نشان میدهد نظر مردم در این بستر تعیین میشود.
*نظرات هیئتهای نظارت شهرستانها نظرات مشورتی است و بر اساس اسناد و مدارک دریافتی است، اما در نهایت هیئت مرکزی و شورای نگهبان است که نظر نهایی را میدهد و رد یا تأیید صلاحیت یک به یک ۲۵ هزار داوطلب انجام میشود.
*نظارت استصوابی نظارت موثر است و ناظر قرار نیست فقط نگاه کند؛ منطق نظارت در دنیا همین است.