معمای شماره ۱)
من از یک معدن میآیم و همیشه با چوب احاطه میشوم. همه از من استفاده میکنند. من چی هستم؟
ایده یک معدن ممکن است شما را به سمت ذغال سنگ یا الماس سوق دهد. جزئیات چوب بهترین نکته شماست. این معما یک پیچ و تاب است، اما ممکن است چوب شما را به کشف آن بکشاند.
جواب: سرب مداد
زنی به شوهرش شلیک میکند و سپس او را به مدت پنج دقیقه زیر آب نگه میدارد. بعد، او را حلق آویز میکند. بلافاصله بعد، آنها از یک شام دوست داشتنی لذت میبرند. توضیح بدهید چطور ممکن است؟
هدف این معما این است که شما را با شوک از تعادل خارج کند. اما به اولین فعل، "شلیک" توجه کنید. به غیر از اسلحه با چه چیز دیگری میتوانید شلیک کنید؟ در اینجا کلید همه چیز نهفته است.
جواب: زن از او عکس گرفت و آن را در اتاق تاریک خود توسعه داد.
من شهرهایی دارم، اما خانهای ندارم. من کوه دارم، اما درخت ندارم. من آب دارم، اما ماهی ندارم. من چی هستم؟
این معما قصد دارد شما را گیج کند و شما را وادار کند تا به چیزهایی که از دست رفته اند: خانه ها، درختان و ماهیها متمرکز شوید. ممکن است حدس بزنید که باید در مورد چیزی بی جان فکر کنید.
جواب: یک نقشه.
شما زندگی من را در ساعت اندازه گیری میکنید و من با انقضا به شما خدمت میکنم. وقتی لاغر هستم سریع هستم و وقتی چاق هستم کند هستم. باد دشمن من است.
معماهای سخت میخواهند شما را بالاتر ببرند، و این یکی با ضربه زدن با جزئیات از هر زاویه روی شما کار میکند. اشاره بزرگ در پایان با باد میآید. چه چیزی بیشتر تهدید میکند؟ شما باید مغز خود را به چالش بکشید تا به یک چیز کوچک و غیر منتظره برسید.
جواب: شمع
من بدون دهان صحبت میکنم و بدون گوش میشنوم. من بدن ندارم، اما با باد زنده میشوم. من چی هستم؟
این معما متکی به فریب شما در فکر گوش و دهان است. شما یک نکته کوچک در مورد باد میگیرید تا شما را تشویق کند که به طور گسترده فکر کنید و از اصطلاحات واقعی خودداری کنید.
جواب: یک پژواک.
یک دختر به اندازه خواهر برادر دارد، اما هر برادر فقط نیمی از خواهر دارد. چند خواهر و برادر در خانواده وجود دارد؟
این سوال ترفندانه به شما روشهایی میدهد که اگر سعی کنید جواب را بفهمید کاملاً گیج میشوید. نکته اصلی ساده نگه داشتن آن است. حتماً خواهران و برادران را از نظر تعداد خواهر و برادر خودشان بشمارید. سپس پاسخ کمی آسانتر میشود.
جواب: چهار خواهر و سه برادر.
به محض گفتن نام آن ناپدید میشود؟
معماهای سخت مانند این یکی از شما نیاز به تفکر منطقی یا صریح دارد. در عین حال، استفاده از استعارهای مفهومی با مفهوم ناپدید شدن چیزی است. پاسخ بسیار ساده به نظر میرسد -، اما تا زمانی که متوجه نشده باشید! قبل از آن لحظه، مغز شما پیچیده شده است.
جواب: سکوت
من کلید دارم، اما قفل و فضا ندارم و اتاق ندارم. میتوانید وارد شوید، اما نمیتوانید بیرون بروید. من چی هستم؟
این یکی با فکر کردن در مورد فضای قابل ورود شما را فریب میدهد. سپس شما را وادار میکند که آن را با فضایی بدون اتاقهایی که نمیتوانید آنجا را ترک کنید ادغام کنید. حتی ممکن است روی آن کلیدها آویزان باشید. آنجاست که باید معطل شوید. به آن کلمه فکر کن برخی دیگر از مفاهیم "کلید" - به ویژه مواردی که نیازی به قفل ندارند - چیست؟
جواب: یک صفحه کلید
چه چیزی هنگام خشک شدن مرطوب میشود؟
این یک پاسخ ساده دارد حتی اگر بیشتر افرادی را که سعی در کشف آن دارند متوقف کند. مرطوب و خشک به نظر میرسد که همیشه باید مخالف باشند، بنابراین ممکن است از جای خود بلند شوید. به شئ فکر کنید که میتواند هردو را جذب کند یا باشد.
جواب: یک حوله
این متعلق به شماست، اما بقیه از آن استفاده میکنند؟
نکته اصلی این معما این است که به چیز دیگری غیر از یک شی واقعی فکر کنید. از مهارتهای تفکر انتقادی خود استفاده کنید تا در این مورد ایده پردازی کنید.
جواب: نام شما
ابتدا به رنگ ابرها فکر کنید. بعد، به رنگ برف فکر کنید. اکنون، به رنگ یک ماه کامل روشن فکر کنید. حالا سریع جواب دهید گاوها چه مینوشند؟
بعضی از معماها با وادار کردن مغز شما به یک سری از انجمنها کار میکنند تا در آن قفل شوید و نمیتوانید به گزینههای دیگری فکر کنید. مراقب این معما باشید. آیا واقعاً سوال به آن رنگی که از شما خواسته شده است فکر کنید مرتبط است؟ بیشتر افراد میگویند که گاوها شیر مینوشند، زیرا روی رنگ سفید ثابت شده اند.
جواب: آب.
من چی هستم که اول من را میخوری بعد خورده میشی؟
معماهای سخت عادت میکنند در مورد استعارهها و مفاهیم فکر کنند. این یکی نیست، آن را ساده و به معنای واقعی کلمه نگه دارید تا به راه حل برسید. اما از خود بپرسید که "شما" کیست یا چیست.
جواب: قلاب ماهی